نظام مالی ما به دنبال کسب سود از ارائه تسهیلات است و متاسفانه عمده سرمایهگذاریهای خود را در بخشهای خدمات و بازرگانی انجام میدهد.
نوپانا به نقل از کسبوکار*: استارتآپها برای تامین و جذب منابع مالی خود، راههای متفاوتی پیشرو دارند. مثلا کمکها و شراکتهای خانواده و دوستان، تامین مالی بهوسیله شتابدهندهها، گرفتن وامها و تسهیلات دولتی، شراکت و و مواردی از این دست. براساس پژوهشهای دانشگاهی، استارتآپهایی که با قرض شروع میکنند، با مشکل مواجه میشوند و درصد موفقیت آنها کم میشود.
ولی اگر بخواهیم راههای تامین مالی استارتآپها را بررسی کنیم، باید به این نکته اشاره کنیم که ذات استارتآپ با ریسک و عدماطمینان همراه است و این نکته، سرمایهگذاری در آنها و تامین مالی برای آنها را دشوار میکند، زیرا کسی که سرمایهگذاری میکند، چه از بخش دولتی و چه از بخش خصوصی باشد، اطمینانی به بازگشت سرمایه خود ندارد. در نتیجه برای تامین مالی استارتآپها و کسبوکارهای خرد و متوسط توسط بانکها نیز با مسائلی در کشور مواجه هستیم و نظام بانکی ما رغبت زیادی به سرمایهگذاری در این حوزهها ندارد.
(همچنین بخوانید: چه راههایی برای تامین مالی کسبوکار وجود دارد؟)
سیستم بانکی ما عمده تسهیلات خود را به بخش خدمات بازرگانی میدهد. یکی از مشکلاتی هم که ما در حوزه کسبوکارهای خرد و متوسط و استارتآپها با آن روبهرو هستیم، این است که ریسک سرمایهگذاری در آنها بالا است و در مقابل آن، سوددهی و اطمینان به بازگشت سرمایه در بخش خدمات و بازرگانی زیاد است. وقتی سیستم بانکی با نگاه سودآوری سیاستگذاری میکند و اغلب مشتریان آن سپردهگذارانی هستند که پول خود را گذاشتهاند و دنبال سود بالا هم هستند، سیستم بانکی نیز سعی میکند که تمرکز خود را بر بخشهایی مثل خدمات و بازرگانی بگذارد که درصد بازگشت سرمایه بالاتری دارند.
اما استارتآپها و کسبوکارهای خرد و متوسط با ریسک و عدم اطمینانی که دارند، ممکن است بازگشت سرمایه خوبی نداشته باشند و سیستم بانکی را با مشکل مواجه کنند. نظام بانکی ما متاسفانه تاکنون در حوزه حمایت از کسبوکارهای خرد و متوسط موفق عمل نکرده است و رفع این مسئله به اصلاح سیستم بانکی و سیاستهای اقتصاد کلان نیاز دارد. با عملکرد فعلی بنگاههای تامین مالی مثل بانکها، آنها هیچ تمایلی به سرمایهگذاری و حمایت از استارتآپها و کسبوکارهای دانشبنیان ندارند، زیرا کسبوکارهای نوپا بنگاههای خطرپذیر هستند و ریسک بالایی دارند.
(همچنین بخوانید: نقش سرمایهگذاران خطرپذیر در زیستبوم استارتآپی)
بنابراین این موضوع، حمایت مالی و ارائه تسهیلات مالی به استارتآپها را دشوار کرده است. نظام مالی ما هم به دنبال کسب سود از ارائه تسهیلات است و به همین دلیل، عمده سرمایهگذاریهای خود را در بخشهای خدمات و بازرگانی انجام میدهد. بانک مرکزی و دستگاههای نظارتی هم خیلی خوب عمل نمیکنند و نظارتهای قوی در این زمینه ندارند. بانک مرکزی لازم است نظارت خود را قویتر کند؛ همچنین نیاز است اصلاحاتی در اقتصاد کلان انجام شود تا نظام بانکی به جای وادار شدن به کمک به استارتآپها، در این زمینه مجاب شود.
حرکت برخلاف جریان، کار بسیار سختی است و نظام بانکی روی تولید و کمک به استارتآپها به دلیل ریسکی که دارند، تمرکز کمی دارد و از اینرو متاسفانه در این زمینه حمایتهای خوبی انجام نمیدهد. در واقع وقتی در بخش خدمات و بازرگانی سودهای زیادی وجود دارد و سرمایهگذاری در آنجا مطمئنتر است، بانکها و سهامداران آنها تمایل زیادی به سرمایهگذاری در بخشهای پرریسک نخواهند داشت.
مگر اینکه اقتصاد کلان، سیاستگذاریهای خود را به سمتی سوق دهد که حداقل حاشیه سود بین بخش خدمات و بازرگانی و تولید کم شود و این کار را میتواند با نظارتهای قوی بر نظام بانکی انجام دهد تا نظام بانکی هم به سمت کمک به استارتآپها حرکت کند.
*وحید شقاقی (اقتصاددان)
(همچنین بخوانید: جایگاه کسبوکارهای نوپا در برنامه ششم توسعه)