شانسی درکار نیست
رفتار ناشیانه در ‌زیست‌بوم استارت‌آپی ۸

شانسی درکار نیست

توسط محمد پویا | ۱۳۹۵/۱۰/۱۹ - ۱۳:۰۸ | ۴ دقیقه

اگر در دنیای استارت‌آپ‌ها، تنها به دنبال پول در آوردن باشید، بدون شک شکست می‌خورید.

توماس ادیسون که در بسیاری از تجاربش شکست خورده، می‌گوید: «من 50 هزار راه بی‌نتیجه را یاد گرفتم و از این رو 50 هزار بار بیشتر به موفقیت نزدیک‌ترم»

در ‌زیست‌بوم استارت‌آپی، نوعی‌ بی‌خردی در جریان است. از سال 2014 در هند 2 هزاو و 218 استارت‌آپ شروع به فعالیت کردند و این آمار افزایش پیدا کرد. 75 درصد از بنیان‌گذاران پای کارشان ماندند و 25 درصد آن‌ها به فکر کسب و کار دیگری افتادند.

به‌صورت تجربی می‌توان گفت، هر کار تازه‌ای در 500 روز اولش درحال تکامل است و شاید بسیاری از چیزهایی که توسط بنیان‌گذاران و تیم اصلی پیش‌بینی شود به گونه‌ای دیگر اتفاق می‌افتند. درکل هرچه جلوتر برویم، نگاه‌های تازه‌ای به مسئله شکل می‌گیرد. جدای از آن، پایان دادن به کسب وکار در 12 ماه اول، به طور روشن، ضعف مدیریتی را نشان می‌دهد و اگر این مسئله به‌خاطر پول باشد نشان‌دهنده عدم برنامه‌ریزی و نداشتن چشم‌انداز مناسب است.

اما مردم در این فضای کاری واقعاَ به دنبال چه هستند؟ در بیشتر مصاحبه‌ها تنها حرف پول مطرح است. رویا کجاست؟ عشق، بینش و حتی اشتیاق به ادامه دادن کجای کار قرار دارند؟ البته به هیچ عنوان کسی منکر اهمیت پول نیست. اما اگر انگیزه استارت‌آپ تنها پول باشد، خیلی زود از دنیای رقابت خارج می‌شود. در حالیکه با بالا بردن شایستگی پول هم به‎دست خواهد آمد.

استارت‌آپ دنیای شگرفی دارد و در آن برای خیلی چیزها باید جنگید. بعضی‌ها می‌گویند:«می‌خواهم امسال شانسم را امتحان کنم.» این تاکید روی شانس، تنها یک معنی دارد؛ تلاش برای یک شبه پولدار شدن آن هم از جیب دیگران. در حالی‌که استارت‌آپ‌ها، بر پایه نگاه عمیق انسانی و برای حل مشکلات افراد به‌وجود می‌آید. نیرویی اساسی و سازمان‌دهی دقیق و ماندگار و اینگونه است که استارت‌آپی وجود  دارد که بر پایه «شانس» شکل نگرفته است و  در آن همه از هم می‌آموزند.

برچسب‌ها: جهاناستارت‌آپایدهفرهنگ و جامعهکار گروهی
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره محمد پویا

محمد پویا