در اين متن چهار افسانهای که در مقابل راهاندازی کسبوکارها قرار گرفتهاند را معرفی کرده و درباره حقیقت داشتن یا نداشتن آنها توضیح میدهیم.
نوپانا: کافیست تصمیم به شروع یک کسبوکار جدید بگیرید تا به یکباره متوجه شوید، تمام اطرافیان شما در این زمینه متخصص هستند. با هر فردی که در این بازه زمانی روبرو شوید، افسانهای از سختیهای شروع یک کسبوکار جدید برای گفتن دارد. افسانههایی که لزوما حقیقت نداشته و تنها اشتباهاتی هستند که دیگر افراد با توجه به شرایط مختلف مرتکب شدهاند. اصول تبدیل شدن به یک پیشگام و صاحب کسبوکار موفق، به چالش کشیدن همه چیز و سوال درباره آنهاست. در ادامه چهار افسانهای که در مقابل راهاندازی کسبوکارها قرار گرفتهاند را معرفی کرده و درباره حقیقت داشتن یا نداشتن آنها توضیح میدهیم.
از قبول کردن کارتهای اعتباری خودداری کنید
با وجود زندگی در قرن بیستویکم، هنوز هستند صاحبان کسبوکاری که در مقابله با کارتهای اعتباری شک و تردید دارند. دلیل اصلی این دسته از افراد به درصدی اختصاص دارد که کمپانیهای ارائه کننده کارت اعتباری در زمان خرید از فروشنده کم میکنند. بله ما میدانیم که این کمپانیها نیز تنها به فکر سود بیشتر هستند اما واقعیت ماجرا این است که مردم دیگر حوصله و زمان پرداخت پول به صورت نقدی را ندارند. جدای از این موضوع یکی از وظیفههای اصلی صاحب کسبوکار این است که پیش روی مشتریهای خود چند راه پرداخت هزینه قرار دهد. دیگر وظیفه شما به عنوان مدیر یک کسبوکار این است که بهترین گزینه را برای نقل و انتقالات مالی و کارتهای اعتباری پیدا کنید. اگر در هر کدام از این مسیرها با شکست مواجه شوید، نتیجهای جز کاهش درآمد نمیبینید.
شما تنها با انجام یک کار بینقص به کسبوکاری موفق میرسید
در دنیای اقتصاد تصور غلطی وجود دارد که شما برای شناخته شدن در بازار تنها به یک محصول یا کار موفق نیاز دارید. با توجه به این دیدگاه غلط شاهد بنگاههای اقتصادی بسیاری هستیم که در طولانی مدت، موفق به رساندن پیام خود به مخاطب نمیشوند. اینکه شما برای رسیدن به موفقیت تنها نیاز دارید یکبار «وایرال» شوید، یکی دیگر از افسانههای دنیای کسبوکار است. به جای انجام چنین کاری بهتر است تمرکز خود را روی حضور مداوم قرار دهید. بُعد دیگر این ماجرا زمانی شکل میگیرد که صاحب کسبوکار تمام تلاش خود را برای انجام کاری بینقص انجام میدهد. با نگاهی به کسبوکارهای موفق متوجه میشوید که لزوما تمامی آنها بینقص نیستند. اصلیترین عامل موفقیت در بازار فعلی این است که پیام خود را به مخاطبهای بیشتری برسانید و کمتر به تلاشهای چندباره برای بینقص کردن یک محتوا یا محصول بپردازید.
پول در نویسندگی، خلاقیت و کسبوکارهای مهارتی نیست
دستهای از افراد وجود دارند که کاری جز نابود و مسخره کردن ایدههای کسبوکاری دیگران بلد نیستند. معمولا هم با این جمله به سراغ شما میآیند که «به جای این کارها بهتر نیست یک شغل واقعی پیدا کنی؟». حتی اگر با هدف کمک به شما هم باشد، باز هم این جمله و تفکر همواره حقیقت ندارد. یکی دیگر از افسانههای کسبوکار این دست که اصولا کارهایی که به خصوص در کشورمان تحت عنوان «هنری» شناخته میشوند، پول آنچنانی به همراه ندارند. جالب است بدانید که نظرسنجیهای صورت گرفته، خلاف این ماجرا را نشان میدهند. نتایج به دست آمده نشان میدهد، افرادی که شغلهای ثابت یا بهتر است بگوییم دفتری را رها کرده و به کارهای خلاقانه رو آوردهاند، در نهایت موفقیت بیشتری را به خصوص در زمینه مالی تجربه کردهاند. اصلیترین چالش این مسیر یادگیری مهارتهای مدیریتی و اجرای آنها توسط خود شماست.
به دلایل مختلف مردم نیازی به مهارت من ندارند
نویسنده وبسایت بیزسن تو کامیونیتی که مهارتهای کسبوکار را آموزش میدهد در این قسمت خاطرهای را از دانشآموزهایش روایت کرده. یکی از شاگردهای من حرفه تنظیمکننده (تنظیمکننده یا مرتبکننده به افرادی گفته میشود که وسایل و اساسیه دیگران را در خانه یا برای حمل و نقل طبقهبندی و مرتب میکنند) را دنبال میکند و اعتقاد داشت برای حرفه او تنها توسط افراد مرفه تقاضا هست. این در حالی بود که دانشآموز دیگرم در همین لحظه توضیح داد که بسیاری از افراد معمولی جامعه نیز برای انجام حملونقل از ساختمانی به ساختمان دیگر از تنظیمکنندهها استفاده میکنند. دلیل اصلی که شاگردم چنین تفکری داشت این بود که تا همانجای داستان یعنی تقاضای افراد مرفه را شناسایی کرده بود. زمانی که با ابعاد جدید حرفهاش آشنا شد، با بازاری کاملا جدید برای کسبوکار روبرو شد. نتیجه اصلی داستان توضیح داده شده به این مسئله ارتباط دارد که برخی اوقات حدومرز کسبوکارها توسط اطلاعات ناقص صاحبان کسبوکار تعیین میشود و این به معنی وجود بازارهای دست نخورده برای آنهاست.
(همچنین بخوانید: سرمایه زیاد ضامن موفقیت نیست! )