در دنیای کسبوکار، اغلب ترسها نوعی حس ناامنی را در افراد به وجود میآورند که به بازدهی فعالیت آنها آسیب میزند.
نوپانا به نقل از دیجیاتو: سوالاتی از قبیل «آیا میتوانم سر موقع کارم را تحویل دهم؟» یا «آیا رئیسم از من راضی است؟» همگی از جمله نمونههای ترس مخرب در محیطهای کاری هستند. البته باید اشاره کنیم که این ترسها و تردیدها کمترین نقش را در دستیابی ما به اهدافمان دارند و در مقابل نقش نوعی مانع را برای پیروزی و موفقیتمان ایفا میکنند. بله ترس میتواند نقش نوعی هدف انگیزشی را ایفا کند؛ اما تردیدی نیست که اگر با اعتماد به نفس جایگزین شود، نتایج بهتری را برای ما به دنبال خواهد داشت.
برای مدیریت و در نهایت حذف ترس از محیطهای کار، استراتژیهای مختلفی وجود دارند که در ادامه با شما در میان خواهیم گذاشت:
۱. باور کنید که تنها نیستید
فارغ از نوع ترسهایی که با آنها روبهرو میشوید، باید مطمئن باشید که فردی در جایی روشی برای مقابله با آنها یافته است. همین حقیقت به تنهایی میتواند در آسودهکردن خیال شما کافی باشد. اگر آنها توانستهاند بر ترس خود غلبه کنند پس شما هم میتوانید.
۲. تمامی تردیدها را حذف کنید
در کتابی با عنوان «قهرمانان چطور میاندیشند» که به قلم دکتر باب رتلا (Bob Rotella) و در رابطه با یک بازیکن گلف به نام سم اسنید (Sam Snead) نوشته شده است، اینطور آمده است که: «او شبها بعد از بازی به رختخواب میرود و هر لحظه از آن را در خیال خود میسازد؛ اما وقتی نوبت به صحنهای میرسد که بازی خوبی را از خود به نمایش نگذاشته است، آن را ویرایش می کند. او در اصل خاطره مربوط به پرتاب ضعیفش را پاک و در مقابل خود را در وضعیت پرتاب درست تصور میکند.» بزرگترین بخش غلبه بر ترس انتخاب تصویر مناسب و تمرکز روی آن است. سم اسنید (Sam Snead) نیز در واقع خاطراتش را طبق آنچه میخواست اصلاح میکرد و نه آنچه نمیخواست. او درک کرده بود تصویری که انسان اجازه میدهد بیشترین وزنه را در ذهنش داشته باشد بالاخره بر باقی افکار چیره میشود.
۳. تشخیص فرصتهایی که ممکن است از دست بروند
ترس مانع از عملکرد انسان خارج از محدوده آرامشش میشود. در برهههایی شاید برای ما «امنتر» باشد که دست به کاری نزنیم و در مقابل معمولا با خود میگوییم که کاش از فرصتها استفاده کرده بودیم. درسی که از فرصتهای از دست رفته میگیریم: دفعه بعدی ترس را در جایش خشک میکنیم و بهترین تصویر را از خود خلق مینماییم.
۴. استفاده از تجربیات شخصی
ترس در افراد در شرایط گوناگونی خودنمایی میکند. یکی از رایجترین انواع آن ترس از صحبتکردن در جمع است. برای مثال ممکن است فردی به این خاطر که صرفا تحصیلات دانشگاهی ندارد از صحبتکردن در مقابل جمع واهمه داشته باشد که در این موارد توصیه میشود به پیروزیها و دستاوردهای (بزرگ یا کوچک) فکر کند. در این صورت نوعی اطمینان قلبی در وجود وی شکل میگیرد که به لطف آن میتواند هر مانعی را از مسیر خود بردارد.
(همچنین بخوانید: اضطراب را در مشت خود بگیرید)