باوجود آنکه چند سالی از تولد استارتآپها در کشور میگذرد؛ بسیاری از جوانان هنوز تعریف درستی از استارتآپ ندارند و گمان میکنند تنها داشتن ایده نو برای کسب درآمد و موفقیت، کافی است.
نوپانا به نقل از تجارتنیوز: کسبوکار نوپا یا استارتآپ واژه جدیدی است که این چند سال زیاد به گوش میرسد و در این میان بسیاری از جوانان با ایدههای نو در عرصههای مختلف سعی دارند تا ایدههای خود را در قالب آنها تجاریسازی کنند.
طی چند سال اخیر در کشور برخی از ایدهها به مرحله تجاری رسیده است و رونق گرفتن آنها و ایجاد اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم، به بالا بردن آمار اشتغال کمک کرده است.
در نقطه مقابل استارتآپهایی نیز در نیمهراه و یا در پایان کار نتوانستهاند به هدف خود برسند و سهمی در بازار اشتغال و تجاریسازی داشته باشند. اما نکته مهم در این عرصه چیست؟ ملاک سرمایه است یا ایده نو و یا هر دوی آنها؟
کارشناسان، طراحان ایدههای نو و پیشگامان استارتآپ معتقدند بسیاری از افراد که وارد این عرصه میشوند تعریف درستی از استارتآپ ندارند، این افراد فکر میکنند که با یک سرمایه هنگفت و یک ایده و یا کپیبرداری از یک ایده میتوان کسبوکاری پر رونق داشت، اما این تصور کاملا اشتباه است.
از سوی دیگر برخی از کاربران با نگاه به روشهای نوین کسبوکار و آگاهی از فعالیتهای مبتنی بر اینترنت و فضای مجازی با الگوبرداری از برندهای خارجی وارد عرصه کسبوکار شدهاند. هرچند همین الگوبرداری و اجرای دقیق آن در کشور به تولید سرمایه کمک کرده است و سبب شده تا آنها سهمی در اشتغالزایی داشته باشند، اما به کسبوکار این افراد هم نمیتوان دقیقا استارتآپ گفت.
جوانان باید بدانند که روی هر ایده فقط به جهت نو بودن، نمیتوان سرمایهگذاری کرد. از ایده تا اجرا راه سخت و دشواری پیشروست. خیلیها که در این راه قدم میگذارند هنوز تعریف درستی از استارتآپ ندارند و تنها برای کسب درآمد وارد مسیری میشوند که ممکن است شکست را برای آنها در پی داشته باشد. پس آگاهی درست از این واژه در مرحله نخست نقش کلیدی دارد.
در یک تعریف خیلی ساده باید گفت که استارتآپ، کسبوکاری است که قسمتی از آن مبتنی بر فناوری است؛ اما هر کسبوکار که بر پایه فناوری است، لزوما استارتآپ نیست. معمولا همه استارتآپها بهنوعی از وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند تا رشد بالایی داشته باشند و به تعداد کاربرانشان افزوده شود.
مسعود نظری از کارشناسان حوزه ارتباطات و مدیر یک شرکت استارتآپی در این خصوص میگوید: «بسیاری از افراد که ایده جدید دارند نمیدانند که تنها ایده برای یک استارتآپ بودن مهم نیست؛ بلکه در کنار آن فاکتورهای دیگری از جمله چشمانداز و پیشبینی بازار، مقیاسپذیری و سرمایه نیز مهم است.»
او با اشاره به اینکه وقتی ایدهای به مرحله تجاریسازی انبوه رسید و سودآور شد دیگر استارتآپ نیست، گفت: «در کشور ما این اشتباه وجود دارد. بسیاری از شرکتها که با ایده جدید در حال کار کردن و خدمترسانی در بخشهای مختلف جامعه هستند و توانستهاند اشتغالزایی خوبی را ایجاد کنند، با یک ایده شروع کردند و در حال ادامه حیات هستند، اما نکته در این است که آنها دیگر استارتآپ نیستند، در حالی که برخی از آنها هنوز خود را استارتآپ معرفی میکنند.»
این کارشناس ادامه داد: «وقتی سرمایه و سود یک ایده بازمیگردد آن شرکت از شکل استارتآپ خارج میشود.»
نظری تصریح کرد: «در یک توضیح درستتر باید گفت در کنار رشد سریع و نسبتا ارزان، امکانی که نرمافزار و فناوری به این کسبوکارها میدهد، مقیاسپذیری (Scalabity) است. به عنوان مثال برخی از اپلیکیشنها که با هزینه بسیار کم طراحی و روانه بازار شدهاند و در حال حاضر با تعداد کاربر میلیونی از ارزش بسیار برخوردار شدهاند، دارای مقیاسپذیری هستند. پس میتوان دریافت که نرمافزار، وب، موبایل و تکنولوژیهای جدید میتوانند به مقیاسپذیری کسبوکار یک استارتآپ کمک کنند.»
او در پایان گفت: «در کنار تمامی این نکتهها باید پذیرفت که استارتآپ شدن در کنار این نکات مستلزم یک مدل تجاری موفق است. استارتآپها باید با یک چشمانداز درست و پیشبینی اتفاقهایی که ممکن است بر سر راه آنها قرار بگیرد وارد بازار کار شوند و این مهم را در نظر بگیرند که میلیاردر شدن به راحتی و یکشبه صورت نمیگیرد و این تصور که با یک ایده نو میتوان یکشبه راه صدساله را رفت، کاملا اشتباه است.»
(همچنین بخوانید: استارتآپها، مسیری بهسوی اقتصاد شایسته ایرانی)