استارتآپهای مالی جزو پرتلاشترین شرکتها در سطح خاورمیانه هستند.
نوپانا به نقل از سرمدنیوز: با وجود سرمایهگذاریهای زیادی که در دنیا روی فینتک انجام میشود، همچنان رشد این نوع استارتآپها در ایران به کندی پیش میرود و مسائل زیادی از قبیل فیلترینگ و قوانین و مقررات سد راه این پیشرفت میشوند. در این رابطه با شاهین نورصالحی، کارشناس سیستمهای پیشرفته و مسعود زمانی، کارشناس کسبوکارهای نوین گفتوگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید.
* در یک سال اخیر استارتآپهای مالی ایران پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند و موفق شدهاند سرویسهای خوب و کاربرپسندی به بازار ارائه کنند. به نظر شما در آینده، بانکها چه وضعیتی در این صنعت خواهند داشت؟ آیا بانکها و شعب آنها وجود خارجی خواهند داشت؟
زمانی: به نظر من بانکها در آینده حتماً وجود دارند و نقش زیرساختی بر عهده خواهند گرفت ولی شکل آنها متفاوت خواهد بود و همانند روندی که اپراتورهای مخابراتی جهان طی کردند (ابتدا همه به دنبال تصاحب کل زنجیره ارزش بودند ولی الان سعی میکنند سامانه خود را تقویت کنند و B2B کار کنند) تبدیل به سامانههای بزرگ برای دهها و صدها شرکت فینتکی خواهند شد.
بانکها مثل همیشه در ابتدا مقابله و یا حتی برخورد خواهند کرد ولی در تعامل با استارتآپها و شرکتهای فینتک، انباشت تقاضاهای مشتریان برای سرویسهای جدید و یا تسهیل شده و ترکیبی و به وجود آمدن منافع بالقوه بسیار بزرگ، باعث شد بازی برد-برد را انتخاب کنند.
نور صالحی: به نظر من این سوال، یک پرسش دوگانه است. در بخش اول که گفتید، استارتآپهای مالی پیشرفت چشمگیر داشتند و موفق شدند خدمات کاربرپسند ارائه کنند، اصلاً موافق نیستم. حقیقت این است که پیشرفتها خیلی ناچیز و تهی از مالکیت معنوی است و برهمزننده بازی نیست ولی در مقابل اگر میپرسیدید که استارتآپهای مالی تلاش چشمگیر داشتند، به شما میگفتم حقیقتاً یکی از پرتلاشترینها در سطح منطقه خاورمیانه هستند و امیدوارم تلاشهای شبانهروزی و سخت استارتآپهای مالی ما به ثمر برسد.
حال با این مقدمه، اگر یکمرتبه بپرسید بانکها در آینده مالی چه نقشی خواهند داشت، تصور میکنم منظور شما این است که آیا استارتآپهای مالی توانایی از میدان خارج کردن بانکها رو خواهند داشت که قطعاً پاسخ منفی است. اساساً این دو ماهیت جایی برای رقابت باهم ندارند.
بیزینسمدلی که برای فینتک تعریف شده بر اساس یک ماهیت تولید ارزش برای بانکهای سنتی است تا بتوانند خدمات بهتری به همه سلیقهها در جامعه ارائه دهند. شما در قالب یک استارتآپ مالی، خدماتی را ایجاد خواهید کرد که یک بانکدار سنتی توانایی اجرای آنها به کیفیت شما را ندارد و این نکته اساسی در این میان هست. اگر به بیشتر از این فکر میکنید ممکن هست دچار اشتباه محاسباتی شوید.
* مهمترین چالش استارتآپهای فینتکی چیست؟
زمانی: بزرگترین چالش استارتآپهای فعلی وابستگی بیش از اندازه آنها به زیرساختها و معماری فنی-سازمانی نهادهای مالی است. بخش بزرگی از سرویسهای قابل ارائه منوط به دسترسی خاص یا تشریک اطلاعات میان همه بازیگران است (مرچنت، بانک، پرداخت الکترونیک، بانک مرکزی و دیگران) که زحمت مذاکره و اقناع همه اغلب فقط به دوش خود کارآفرین است. اگر دیگر بازیگران را بتوان به طریقی تحریک کرد این فشار از پایین منجر به چانهزنی موثرتری خواهد شد.
نور صالحی: عدم تسلط به دانش کارآفرینی، بزرگترین چالش استارتآپهای مالی ما است خصوصاً که به اسم دانش کارآفرینی مطالبی در دنیای مجازی و سخنرانیها برای استارتآپها ارائه میشود که کوچکترین ارزش علمی و تجربی ندارد و این به استارتآپها صدمه خواهد زد.
* بهترین نحوه تعامل فینتکها و بانکها چیست؟
زمانی: کسبوکارهای نوپا در حوزه فینتک باید از برهمزنندگی فناورانه خود بهصورت ابزاری برای مذاکره با نهادهای قانونگزار و ذینفعان بازار استفاده کنند. به نظر من رسیدن به ادبیات مشترک و درک دغدغههای دیگر بازیگران (و البته مشتریان) کمک خواهد کرد تا با چالش کمتری در اکوسیستم نسبتاً بسته ایران بهخوبی فعالیت کنند. اگر این ایزوله بودن مرتفع یا تعدیل شود میتوان راهکارهایی با چشمانداز منطقهای و یا جهانی هم خلق کرد که در آن صورت خیلی نیازی به تعامل همهجانبه با رگولاتور و بانکها نیست. درواقع ظرف زمان و مکان در نوع تعامل تأثیرگذار است.
نور صالحی: ابتدا اجازه دهید بدترین نحوه تعامل این دو ماهیت را بیان کنم؛ بدترین نوع تعامل این است که یکطرف جایزه بدهد و طرف دیگر جایزه بگیرد! واقعاً ازنظر من این مدل همکاری نفرین شده است. حالا ببینیم بهترین نحوه تعامل چه چیزی است؟ بانکها و همچنین شرکتهای پرداخت ما باید زیرساختهای جدی و عملیاتی خودشان را در یک شرایط کنترلشده و محدود، با قبول ریسک در اختیار صاحبان ایده قرار دهند و همچنین اکیداً به ایدههای عجیب و غیراستاندارد صاحبان ایده پاسخ منفی ندهند. باید توجه داشت که یک صاحب ایده به صورت اصولی همه استانداردها را مطالعه کرده و در سطح قابل قبولی روی آنها تسلط دارد و اگر به این نتیجه رسیده که باید راهکار جدیدی ارائه شود حتماً نیاز خاصی را درک کرده که از چشم بقیه افراد به دورمانده است، این همان مزیت همکاری موردنظر است.
* فیلترینگهای فراوانی که بر روی کسبوکارهای فینتکی اعمال میشود چه تأثیری روی رشد آنها خواهد داشت؟
زمانی: واقعیت این است که در ادبیات مدیریت فناوری وقتی راجع به «برهمزنندگی فناورانه» صحبت میشود یک نکته همیشه مستتر و پابرجا است، روند رشد و برهمزنندگی همیشه مستقل از رویدادهای محیطی در بازههای زمانی مشخص، رشد خود را ادامه خواهد داد. به این معنی که فیلترینگ یک یا دو کسبوکار شاید روند را کمی کند ولی موج بعدی برآیندی از موجهای قبلی خواهد بود که در موضوع فعلی ما این موج بیش از آنکه توسط فناوری تحریک و ایجاد شود بر اساس نیاز مشتریان و برهمکنشهای بزرگ میان حوزههای نوظهور و بهروز شده کسبوکاری شکل خواهد گرفت (بیمه، تجارت الکترونیک، کیف پول الکترونیک، تأمین مالی نوین و غیره).
نور صالحی: فیلترینگها به اقتصاد دیجیتالی کشور صدمه میزنند، اصلاً ربطی به استارتآپها هم ندارد. ما زمانی به این نتیجه میرسیم که وبسایت خارجی محتوای مجرمانه دارد و باید فیلتر شود. ولی اگر یک کسبوکار داخلی در اثر یک خلافی که در آن رخ داده هم فیلتر میشود، اولین احساسی که به سطح جامعه وارد میکند این است که آن صاحب ایده و کسبوکار اینترنتی هم حتماً یک عامل خارجی بود. از سوی دیگر کارآفرین ایرانی هم خودش را یک غریبه فرض میکند و درنتیجه این مسئله تبدیل به مهاجرت مغزها و تهی شدن بدنه اقتصادی کشور از افراد کارآفرین میشود. ضمن اینکه فیلتر کردن یک کسبوکار مالی در صورت تخلف، بیمعنی است. شما با این کار به حقوق مصرفکنندگان نهایی که مردم هستند بیاحترامی میکنید. تخلف استارتآپهای مالی میتواند به سادگی از طریق مسدود کردن درگاه پرداخت الکترونیکی آنها انجام شود. در این شرایط وبسایت فعال است و مشتری نهایی ارتباط خود را با صاحب کسبوکار حفظ میکند و میتواند با دریافت آخرین وضعیت از تسویهحسابها و زمان راهاندازی مجدد، آرامش داشته باشد.