کارآفرینان حوزه تکنولوژی جزء جذابترین افراد جهان هستند؛ قبلا جوانان علاقمند بودند ستاره موسیقی یا فضانورد شوند، اما امروز رویای آنها شروع یک استارتآپ است.
نوپانا: کارآفرینان حوزه تکنولوژی جزء جذابترین افراد جهان هستند. قبلا جوانان علاقمند بودند ستاره موسیقی یا فضانورد شوند، اما امروز رویای آنها شروع یک استارتآپ با سرمایه اولیه مناسب و کار در یک دفتر شیک و نورگیر در منطقهای مناسب است. همه ساله، بنیانگذاران بیشماری به شهرهای طلایی میآیند و به چیزی جز رویای خود متکی نیستند؛ اما اگر حقیقت را بخواهید، اینگونه کارآفرینان یک اشتباه خیلی بزرگ و احتمالا کشنده هم میکنند. آنها بیش از حد روی مراکز استارتآپی معروف تمرکز میکنند که طبعا اجاره، مالیات و قوانین در آنها زیاد و خارج از کنترل است و به همین دلیل رقابت در این نقاط بسیار شدید و گاهی حتی خطرناک است. اما خارج از این مناطق، اوضاع بهتر به نظر میرسد. مراکز فناوری محور جدیدی در حال ظهور در سرتاسر آمریکا هستند که به اندازه شهرهای بزرگ، استعداد و تخصص در فناوری دارند، اما در عین حال هزینههای آنها بسیار کمتر است.
در این مطلب دو نمونه از شرکتهایی را بررسی میکنیم که خارج از این مراکز رشد یافتهاند:
جذب سرمایه اولیه
باور کنید، امروزه دیگر سیلیکونولی و نیویورک بهترین جا برای پیدا کردن سرمایه نیستند. بله، تقریبا ۴۷ درصد از تمامی سرمایه گذاریهای اولیهای در آمریکا و در شهر کالیفرنیا یافت میشود؛ اما در بازه زمانی بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، سهم سیلیکونولی در فراهم آوردن سرمایه اولیه تقریبا نصف شد و از ۹/۵ میلیارد دلار در سه ماه سوم سال ۲۰۱۵ به ۴/۰۲ میلیارد دلار در سه ماه نخست سال ۲۰۱۷ رسید. مهمتر آنکه، سرمایهگذاران سیلیکونولی به تدریج کالیفرنیا آفتابی را ترک کردهاند و به مراکز تازهای رفتهاند. مناطقی که بیشترین سرمایهگذاری اولیه را از سانفرانسیسکو دریافت میکنند که، شامل آستن، شیکاگو، دنور، پورتلند، آتلانتا و سالتلیکسیتی میشود.
در حقیقت، سهم این پنج شهر در تامین سرمایه اولیه تقریبا ۱/۱ میلیارد دلار است که رو به افزایش است. دنور و آتسن نیز جزء ۱۰ شهر اول آمریکا هستند که از طرف سرمایهگذاران تجاری انتخاب میشوند. به علاوه، سرمایهگذاران به علت ماهیت کار خود دائما دنبال جریان نقدینگی هستند و شرکتهای نوآور در زمینه سرمایهگذاری، خود را به سیلیکونولی محدود نکردهاند. معروفترین آنها رولوشن ال ال سی (Revolution LLC) است که ۸۴۰ میلیون دلار در استارتآپهای خارج از کالیفرنیا، نیویورک و ماساچوست سرمایهگذاری داشته است و به دنبال افزایش رشد اقتصادی در سرتاسر آمریکا است.یکی از شرکای این شرکت، استیو کیس؛ موسس ای او ال (AOL) است که با همین هدف، شرکت رایز آو د رست (Rise of the Rest) را به وجود آورده است. شرکتی که که بر مبنا یک برنامه ملی، کارآفرینی و نوآوری را در ایالتهای مانند نیواورلئانز و آتلانتا تشویق میکند.
یکی از استارتآپهای جنوبی و بسیار موفق، استارتآپ کاردایلیتیکز(Cardlytics) است. یک شرکت اطلاعاتی که در آتلانتا قرار دارد و موفق شده است ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه جذب کند. با اینکه این شرکت در ابتدا با مشکلات عدیدهای چون پیداکردن سرمایهگذار محلی روبهرو بود، در نهایت موفق شد از دو شرکت کنان پارتنرز (Canaan Partners) و پولاریز ونچرز (Polaris Ventures) سرمایه جذب کند. مهمتر آنکه، سرمایهگذاران کاردایلیتیکز اعلام کردهاند هزینههای نسبتا کمتر آتلانتا (و دانش آنها از تحولات فناوری محور در منطقه) یکی از فاکتورهای اساسی در موفقیت آنها بوده است.
(همچنین بخوانید: تکشاخهای سیلیکونولی، بیش از حد ارزشگذاری شدهاند)
هزینههای بالای زندگی؛ زمینهسازفرار مغزها
تنها مسئله تامین سرمایه اولیه نیست که انگیزه خروج از شهرهای اصلی را فراهم میکند. افراد بااستعداد و متخصص معمولا به دنبال شهرهای آفتابیتر و ارزانتر هستند. سیلیکونولی با خطر فرار مغزها روبهرو است. بهطور کلی، ۳۴ درصد از جویندگان کار، که بین ۳۱ تا ۴۰ سال سن دارند؛ تصمیم میگیرند از این منطقه خارج شوند و در میان شاغلین ۴۵ تا ۵۴ ساله، این رقم به ۵۰ درصد نیز میرسد. امروزه، این منطقه از سانفرانسیسکو با کمبود استعداد و تخصص روبهرو شده است و در نتیجه فرآیندهای استخدامی طولانیتر و سختتر و هزینه هر استخدام تازه، بیشتر شده است.
البته این مسئله تعجبآور نیست، چرا که حتی متخصصانی که درآمد بالایی دارند نیز برای زندگی در سیلیکونولی با مشکل روبهرو هستند، زیرا تقریبا نیمی از درآمد خود را صرف پرداخت هزینه برای خانههایی میکنند که به محل کارشان نزدیکتر است. به علاوه، سانفرانسیسکو و نیویورک دارای گرانترین بازارهای املاک هستند؛ متوسط اجاره ماهانه آپارتمانی تکخوابه در سانفرانسیسکو ۳۷۲۸ دلار و در نیویورک ۲۶۹۸ دلار است. البته هزینههای دیگر را نیز نباید فراموش کرد؛ مثلا هزینههای مربوط به نگهداری از کودک یا حملونقل. بنابراین تعجبی ندارد که همه میخواهند از این شهرها کوچ کنند.
زندگی در شهرهای دیگر
مردم میخواهند به کجا مهاجرت کنند؟ به شهرهایی مثل آستن و سنتلوئیس؛ جایی که متوسط اجاره به ترتیب ۱۲۴۵ و ۹۶۲ دلار است. اما مسئله صرفا قیمت پایینتر نیست. آستن یک قالب مناسب برای محیطی است که استارتآپها و کارکنان جوان به آن علاقه دارند. هزینه کم زندگی، شرایط خوب، جذابیتهای فرهنگی زیاد و یک اکوسیستم مشارکتی که با جو گرانقیمتی مثل نیویورک زمین تا آسمان فرق دارد.
نکته مهم دیگر این است که آستن سهم قابل توجهی از استعدادهای جوان و برتر را در نقاطی مثل شتابدهنده تکنولوژی آستن و دانشگاه عظیم تگزاس در آستن جمع کرده است که بیش از ۴۰ هزار دانشجو در خود جای دادهاند. البته اگر فکر میکنید آستن فقط به درد مردم محلی میخورد، سخت در اشتباه هستید. کافی است نگاهی به توئیتر و فوراسکوئر (Foursquare ) – دو تا استارتآپ بسیار موفق و مشهور ـ بیاندازید. این دو استارتآپ که در فستیوال اس ایکس اس دبیلو (SXSW) این شهر به راه افتادند. امروزه، با وجود اینکه توئیتر با مسئله سودآوری دنبالهداری مواجه شده است، اما فوراسکوئر توانسته است توسط مدل خود از طریق اپلیکیشنهای تعیین مکان و ایجاد یک حاشیه از کسبوکارهای اطلاعاتی، پولسازی کند.
مرزهای تکنولوژی
در این میان مسئله فقط آستن نیست. جنوب و غرب میانه آمریکا نیز با بیشترین رشد تکنولوژی در کشور روبهرواست، بهخصوص در شهرهایی مثل سنتلوئیس و کانزاسسیتی. سنتلوئیس موردی مناسب ازشهرهایی است که به کارآفرینان علاقه ویژهای دارند. دولت محلی موفق شده است با ترکیب برنامههای عمومی و نهادهای خصوصی، مکان جذابی برای جلب تکنولوژی بسازد. اما چگونه؟ به جای وابستگی به منابع گستردهای مانند مالیات یا سوبسیدهای دولتی، دولت سنتلوئیس از این الگو استفاده کرده است. خلق برنامههایی مثل آرچ گرنتز (Arch Grants) که رقابتی استارتآپی است و به کارآفرینان امید به دست آوردن ۵۰ هزار دلار کمک مالی و خدمات رایگان را میدهد تا حاضر باشند کار خود را به سنتلوئیس منتقل کنند و یا نوید کمک به رشد سازمانهایی مثل مرکز «اسکالاندریس» رامیدهد که هدف از آن بهبود سرمایه انسانی از طریق آموزش و ایجاد شبکههای انسانی از کارآفرینان و متخصصان تکنولوژی است.
خلق یک شبکه کارآفرینی متصل در شهر نیز یکی دیگر از جمله این اقدامات است. تا پیش از این، کارآفرینان سنتلوئیس به طور مستقل با مراکزی مثل اسکالاندریس همکاری میکردند و بعدها شبکه کارآفرینان آیتی (ITEN) موفق شد از طریق اشتراکگذاری خدمات و مشتریان، این کارآفرینان را به هم نزدیکتر کند. کافی است این وضعیت را با برنامه «استارتآپ نیویورک» مقایسه کنید؛ مثلا برنامه فاجعهبار و یک میلیارد دلاری شهرداری نیویورک در زمینه شارژ مناطق اقتصادی خاص و مناطق معاف از مالیات در شهرهایی مثل بوفالو. این برنامه به جای ایجاد تحول در مناطق شهری و روستایی نیویورک و تبدیل آنها به حوزههای جدید کاری با بیش از ۴۰۰۰ فرصت شغلی، تنها ۴۰۸ شغل جدید آن هم در عرض دو سال به وجود آورد.
در حال حاضر نمیتوان گفت که استارتآپها متمایل به انتقال به شهرهای کوچک و ارزانتر خواهند بود یا نه، اما یک چیز کاملا مشخص است؛ نیویورک و سانفرانسیسکو دیگر مراکز خلاقیت فناوری محور نیستند. همانطور که استارتآپهای آنها باعث ایجاد تحول در بسیاری از صنایع شدهاند، این غولهای فناوری خودشان نیز مورد هجوم رقبا کوچکتر اما چابکتر قرار میگیرند. حال باید منتظر بود و دید که سقوط آنها چگونه خواهد بود.
(همچنین بخوانید: استونی چگونه «سیلیکونولی اروپا» شد)