راهاندازی یک کسبوکار بسیار دشوار است و هیچ چیز بیش از بررسی دلایل شکست یک استارتآپ ناموفق آموزنده نیست.
نوپانا به نقل از زومیت: دکتر یورام سالومون سخنرانی خلاق و نویسندهای موفق است. او که استاد تکنولوژی و صنعت دانشگاه تگزاس است تا به حال کتابها و مقالات بسیاری منتشر کرده است. همچنین از او تاکنون ۹ اختراع ثبتشده و جوایز متعددی نیز بابت آنها دریافت کرده است. اما سالومون نیز مانند هر فرد دیگری اشتباهات زیادی در زندگی کاری خود داشته است.
در این مطلب یکی از استارتآپهای او و اشتباهاتی که در ارتباط با آن انجام داده است را از زبان خودش بررسی میکنیم:
در سال ۱۹۹۵ من یک ایده جدید داشتم. در آن زمان تماسهای اینترنتی در حال شکل گرفتن بودند. ارتباطات اینترنتی تنها از طریق مودمهای دایلآپ ممکن بودند و همیشه امکان برقراری تماس وجود نداشت. کیفیت صدا بسیار پایین بود، تأخیر داشت و معمولا قطع میشد. تعدادی از مردم طرز استفاده از این امکانات را میدانستند و همه تماسها باید از پای کامپیوتر بهوسیله میکروفون و اسپیکر انجام میشد. همچنین امکان برقراری تماس تنها با افراد آنلاین امکانپذیر بود. در آن زمان تماسهای تلفنی بین چند کشور هزینه بسیار زیادی داشت. به همین دلیل ایده امکان برقراری تماس اینترنتی بسیار هیجانانگیز بود.
بنابراین تصمیم گرفتم این ایده را عملی کنم و شرکتی به نام سولرامالکترونیک (Solram Electronics) را راهاندازی کردم. همچنین دستگاههای جدیدی به نام اینترهوم (InterHome) اختراع کردم. این دستگاهها کامپیوتر را به تلفنهای خانگی متصل میکرد و به کاربر اجازه میداد که تماسهای بینالمللی را با نرخ تماسهای محلی برقرار کند. من حق اختراعم را در سال ۱۹۹۶ ثبت کردم. در سال ۱۹۹۷ نمونههای اولیه تولید شدند. سرمایهگذاری خوبی روی محصولاتم شد و حتی توانستم از طرف دولت نیز کمک مالی دریافت کنم. در نتیجه صدها دستگاه از محصولاتم فروخته شد؛ اما فروش آنها ناگهان قطع شد. هیچ راهی برای جذب مجدد سرمایه وجود نداشت و در نتیجه شرکت در سال ۱۹۹۸ تعطیل شد. اشتباهاتی که من مرتکب شدم به دو مورد اصلی محصول و بودجه دستهبندی میشوند. شما هم اگر قصد راهاندازی استارتآپ دارید، از اشتباهات من درس بگیرید و آنها را تکرار نکنید
۱- تمام جنبههای تجربه کاربر را در نظر بگیرید
کارکردن با محصولی که من تولید کرده بودم بسیار ساده بود. با این حال کیفیت صدا پایین بود؛ چراکه ارتباطات اینترنتی کیفیت خوبی نداشتند. با اینکه استفاده از محصول بسیار آسان بود، اما نصب آن راحت نبود. اتصالات برق و تنظیمات نرمافزاری باید توسط یک فرد متخصص انجام میشد. این موضوع هدف اصلی دستگاه یعنی سادهکردن ارتباطات را تحت تأثیر قرار داد.
درسی که من یاد گرفتم این بود که در ارائه یک محصول جدید تمام جنبههای تجربه کاربر باید مورد بررسی قرار بگیرد. درواقع باید مطمئن باشید که تمام جنبههای محصول یا خدماتتان، تجربه خوبی برای کاربر رقم بزنند.
(همچنین بخوانید: راز طراحی برترین وبسایتها چیست؟)
۲- هر زمان توانستید، سرمایه جذب کنید
جذب کردن سرمایه نباید تنها زمانی انجام شود که بودجه شما در حال تمامشدن باشد. درواقع فاصله خوبی باید میان جذب سرمایه از سرمایهگذاران برقرار باشد. این فواصل اگر کوتاه باشند، بر ارزیابی عملکرد شما تأثیر میگذارند و اگر زیاد باشند، ریسک تمامشدن بودجه را به همراه خواهند داشت. هر زمان که شرایطش را داشتید، برای افزایش بودجه اقدام کنید. بیشتر از نیازتان پول ذخیره کنید تا در شرایط بحرانی دچار ورشکستگی نشوید.
۳- سهام شرکت را زود واگذار نکنید
زمانی که شرکتم راهاندازی شد، نمیتوانستم حقوق بیشتری به کارمندان کلیدی بدهم. بنابراین بخشی از سهام شرکت را در اختیار آنها قرار دادم. یکی از همکارانی که ۱۰ درصد از سهام شرکت به نامش بود، بنا به دلایلی نتوانست همکاری خودش را با ما ادامه دهد. بنابراین مجبور بودم که همکاری خودم را با او قطع کنم و سهامش را بخرم.
اجازه بدهید کارمندانتان با گذشت زمان سهمشان را از شرکت به دست آورند. در چنین شرایطی زمانی که مجبور به قطع همکاری بودید، نیازی نیست سهمشان را از آنها بخرید.
۴- قبل از امضای قراردادها خوب فکر کنید
من درست قبل از اقدام به جذب سرمایه متوجه شدم که سرمایهگذاران نقل و انتقالات خود را از کشورهای دیگر انجام میدهند تا درگیر مسائل مالیاتی نشوند. البته این موضوع هیچ ارتباطی با من نداشت تا اینکه متوجه شدم یکی از کشورها حق برداشت پول از یک کشور خارجی را ممنوع کرده است. بنابراین مجبور بودم که دوباره با سرمایهگذار وارد مذاکره شوم.
قبل از اینکه هرگونه قراردادی امضا کنید، شرایط آن را به خوبی مطالعه کنید. همه تعهداتی را که فکر میکنید در آینده برایتان دردسرساز خواهد شد، به خوبی در نظر بگیرید.
۵- پول خود را فقط برای توسعه خرج کنید
ممکن است با دیدن پول وسوسه شوید که دفتر بهتری اجاره کنید یا اینکه تجهیزات پیشرفته بخرید. قبل از انجام چنین کاری فراموش نکنید که توسعهدادن محصولات و خدمات به سرمایه زیادی احتیاج دارد. اگر وارد عمل شوید، میبینید که برای این کار پول بیشتری نسبت به پیشبینیهای خود احتیاج دارید. بنابراین هزینههای غیرضروری را تا جای ممکن کاهش دهید.
در آینده شرکت شما موفقتر خواهد شد و میتوانید با آسودگی خاطر دفتر بزرگتر و تجهیزات پیشرفتهتری خریداری کنید.
(همچنین بخوانید: ۳ استراتژی مالی که کسبوکارها را از شکست نجات میدهند)
۶- جلوتر از زمان حرکت نکنید
من ایده بسیار خوبی داشتم. دلیل این حرفم این است که امروزه تماسهای تلفنی از سوییچهای بستهای به جای سوییچهای مداری استفاده میکنند. شرکتهایی مانند وانِج و اسکایپ این موضوع را ثابت کردهاند. اما ایده من برای سال ۱۹۹۵ بسیار زود بود. زیرساختها و تکنولوژی آن زمان نمیتوانستند از این اپلیکیشن حمایت کنند.
کمی جلوتر از زمان حرکتکردن خیلی خوب است. اما اگر مقدار آن زیاد شود، بازار نمیتواند همزمان با شما تکنولوژیهای مورد نظر را تأمین کند. زمانبندی مسئله مهمی است. سعی کنید در برنامهریزیهای خود دقیق باشید.
۷- فروش خود را هیچ وقت قطع نکنید
هیچوقت فروش محصولات و خدمات خود را قطع نکنید. مهم نیست که در مرحله تولید نمونه اولیه هستید یا محصولاتتان آماده عرضه هستند. فروش محصولات فرصت مناسبی است برای اینکه از مشتریهای خود بازخورد بگیرید. کسبوکار تنها ۲ جنبه اصلی بازاریابی و نوآوری دارد. اگر به اندازه کافی روی توسعه تمرکز کردهاید، بهتر است به فروش نیز فکر کنید. من زمان زیادی صرف توسعه محصولاتم کردم و از فروش آنها غافل شدم.
تمام این مشکلات باعث شد که من شرکتم را در سال ۱۹۹۸ تعطیل کنم. اما از انجام چنین کاری اصلا پشیمان نیستم. من درسهای زیادی از شکست خود گرفتم. همین موضوع باعث شد که ۲ سال بعد بتوانم شرکت موفقی راهاندازی کنم و آن را به مبلغ ۲۲ میلیون دلار در سیلیکونولی بفروشم.
(همچنین بخوانید: اشتباهات مهم فروش در استارتآپها)
(همچنین بخوانید: راهکارهایی برای جلوگیری از سقوط استارتآپ)