در یک استارتآپ باید فرهنگی حاکم باشد که تاکید بر کار گروهی دارد. همه اعضای یک تیم استارتآپی باید بدانند که تنها با همکاری موثر میتوان به اهداف شرکت رسید.
نوپانا: بسیاری از سازمانها میدانند که باید کارکنان خط مقدم (کارکنانی که مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند) خود را مودب، همدل و مطلع، نشان دهند؛ اما داشتن خط مقدم قوی برای یک استارتآپ کافی نیست. در یک استارتآپ همه باید در رسیدن مشتریان به مقصودشان مسئول باشند. این بحث را با یک مثال شرح میدهیم:
یک شرکت هواپیمایی برای ارائه خدمات رفت و برگشت برای پرواز مسافران از مرکز اصلی به فرودگاههای اطراف همان محل، قراردادی فرعی منعقد نمود. کارمندان خط مقدم این شرکت مودب، کوشا و تاثیرگذار بودند؛ اما متاسفانه بیشتر پروازها با تاخیر چند ساعتی مواجه میشدند. مسافران در بیشتر اوقات دیر میرسیدند و یا پرواز خود را لغو میکردند. درکنار اینها تعداد پروازهای لغو شده از طرف خود شرکت نیز بالا بود. سرانجام این شرکت قراردادهای خود را از دست داد و از کار برکنار شد.
همانطور که این داستان واقعی نشان میدهد، وقتی قابلیتی در هریک از قسمتها موجود نباشد، توانایی شرکت برای تامین خواستههای مشتریان زیر سوال میرود. در مثال بالا این شرکت توانایی ارائه خدمات مطمئن را نداشت. همچنین این شرکت با برونسپاری برخی خدمات، قدرت کنترل خدمات را از دست داده بود.
اما در یک استارتآپ باید فرهنگی حاکم باشد که تاکید بر کار گروهی دارد. تک تک افراد یک استارتآپ باید بدانند که فعالیتهایشان بر مشتریان تاثیر میگذارد و تنها صف اول کارمندان مسئولیت مشتریمداری را بر عهده ندارند.
شما به عنوان یک مدیر مسئول هستید و توانایی آن را دارید که در اولین حلقه از زنجیره سود، یعنی همان قابلیت کارکنان، اعمال نفوذ موثری داشته باشید.
(همچنین بخوانید: با آغوش باز از تغییرات ضروری در مسیر کسبوکار استقبال کنید)