عادت‌هایی که از شما یک کارمند موفق استارت‌آپی می‌سازند
راهنمای موفقیت کارمندان کسب‌و‌کارهای نوپا؛ ۷

عادت‌هایی که از شما یک کارمند موفق استارت‌آپی می‌سازند

توسط تحریریه نوپانا | ۱۳۹۶/۰۸/۱۴ - ۱۲:۰۰ | ۱۵ دقیقه

جدا از ویژگی‌های ساختاری و مدیریتی، کارکردن در استارت‌آپ‌ها شرایط ویژه‌ خودش را دارد و هرکس نمی‌تواند یک کارمند موفق استارت‌آپی شود.

نوپانا: من فعالیت حرفه‌ای‌ خود را در یک شرکت بزرگ صنایع فولاد به‌عنوان دستیار یکی از معاونان مدیرعامل آغاز کردم. هیئت مدیره هر ۲ هفته یک‌بار جلسه‌ داشت. در جلسه‌ها مدیرعامل در راس میز و معاونانش در ۲ طرف میز می‌نشستند. جای ۲ معاون ارشد، کنار مدیرعامل و در ۲ سوی او بود. این رسمی همیشگی و بدون تغییر بود. من پشت معاونان می‌نشستم و یادداشت برمی‌داشتم. یک‌بار بحثی درباره‌ میزان فروش بخش‌ها شکل گرفت که باعث اختلاف‌نظر یکی از معاونان و مدیرعامل شد (البته بحث با مدیرعامل هیچ‌وقت اوج نمی‌گرفت).

برای من روشن بود که حق با معاون مدیرعامل است ولی کسی از او حمایت نمی‌کرد. در وقت استراحت شنیدم یکی دیگر از معاونان به معاون معترض گفت: «حرف شما کاملا درست بود! امیدوارم جناب رئیس متوجه موضوع بشه!» با خودم گفتم: «اگر این‌طور فکر می‌کردی، پس چرا هیچی نگفتی؟!» اگر او حرفی می‌زد، شاید دیگران هم ترغیب به این‌کار می‌شدند و در پایان تصمیم متفاوتی گرفته می‌شد. چند سال بعد مشخص شد تصمیم گرفته‌شده در آن روز، اشتباه بود.

من از این شرکت بزرگ که با سرعت ماشین زغالی حرکت می‌کرد، جایی‌که فقط به حرف رئیس گوش می‌کردم بدون اینکه نظرم را بیان کنم، به یک استارت‌آپ رفتم که با سرعت جت روبه‌جلو حرکت می‌کرد! در نخستین ملاقات رودررو با مدیرعامل، من به عادت پیشین با کاغذ و خودکار فقط گوش می‌دادم. پس از ۲ دقیقه او مودبانه پرسید: «قراره فقط من حرف بزنم یا بالاخره حرف شما را هم خواهیم شنید؟»

جدا از ویژگی‌های ساختاری و مدیریتی، کارکردن در استارت‌آپ‌ها شرایط ویژه‌ خودش را دارد. در ادامه پنج عادت کارمندان موفق استارت‌آپ‌ها را به شما معرفی می‌کنم:

ابرازمندی

- برای ابرازمندی باید شور و اشتیاق داشته باشید. فراوری این اشتیاق و کسب جسارت عبور از برخی خط قرمزها اما نه همه‌ آن‌ها درصورت نیاز، برای خلق خروجی‌های سازمانی سودمند نیازمند مهارت است.

- ابرازمندی یعنی درک اهمیت فشارِ سازنده که نیازمند پایداری و استقامت است.

- ابرازمندی یعنی داشتن دیدگاه، تلاش برای عملی‌کردن و توصیف آن در صورت لزوم؛ همچنین داشتن آمادگی رویارویی با تعارض‌های احتمالی در این مسیر، «نه» گفتن وقتی که پاسخ «بله» برای شرکت و ذی‌نفعان هزینه دارد و بالاتر از همه برقراری گفتمان درست با افراد درست.

بدون ابرازمندی نمی‌توانید محصول یا خدمت خوب ارائه کنید، در جدل‌ها به اجماع برسید یا تصمیم‌های سخت بگیرید؛ کارهایتان را در مهلت مقرر انجام دهید یا برای کسب موقعیتی از بازار بجنگید. همچنین نمی‌توانید در بحث‌های مهم موفق عمل کنید.

در ضمن فراموش نکنید باید از عهده‌ همه‌ این کارها همگام با سرعت پیشروی بالای استارت‌آپ‌ها بر آیید. ابرازمندی عادتی بنیادین برای اثربخشی در استارت‌آپ‌ است. جالب اینکه پرورش و تقویت ابرازمندی حتی اگر در طبیعت‌تان نباشد، کار ناممکنی نیست.

( همچنین بخوانید: برترین کارمندان دنیا چه عادت‌هایی دارند؟ )

شفافیت

فکر کنم اینشتین بود که گفت: «اگر نتوانید برای یک بچه‌ شش ساله توضیحش بدهید، پس خودتان هم از آن سر در نیاورده‌اید!»

افراد با ذهنی شفاف همیشه چنین سوال‌هایی می‌پرسند:

- داریم چه مشکلی را رفع می‌کنیم؟

- آیا ضروری است؟

- آیا راه دیگری برای انجام آن وجود دارد؟

- آیا این طرح برای شرایط بحرانی است یا شرایط عادی؟

- به دستور چه کسی این روش به‌کار گرفته شده است؟

- مسئولیت آن با کیست؟

- چرا نمی‌توانیم فعالیت‌های بدون ارزش افزوده را حذف کنیم؟

- آیا از نظر قانونی به انجام آن ملزم هستیم؟ چطور می‌توانیم مطمئن بشویم؟

- آیا می‌توانیم مشکل را با تقسیم آن به بخش‌های کوچک‌تر، ساده‌تر کنیم؟

- آیا این فرایند در عمل امکان‌پذیر است؟ روی کاغذ خوب به‌نظر می‌رسد ولی در اجرا چالش‌های زیادی دارد. (فردی که ذهن شفافی ندارد پس از اینکه فرایند خوش‌سیمای روی کاغذ، در اجرا با شکست مواجه شد، متوجه این نکته می‌شود.)

آن‌ها تحت‌تاثیر لفاظی‌ها و اصطلاحات تخصصی قرار نمی‌گیرند، سوال‌های راه‌گشا می‌پرسند که به ریشه‌یابی مسئله کمک می‌کند، حاشیه نمی‌روند و مستقیم به اصل مطلب می‌پردازند، توانایی عجیبی در تبدیل‌ داده‌های غیرملموس به ریال و دلار دارند، معمولا تخمین‌های خوبی ارائه می‌کنند و متغیرهای بی‌اهمیت را کنار می‌گذارند.

عادت بعدی که به شما معرفی می‌کنیم هم از ذهنی شفاف و رها ریشه می‌گیرد.

مدیریت زمان

راهبران موفق همیشه کارها را اولویت‌بندی و برای انجام وظایف مهم سخت تلاش می‌کند. مدیریت زمان ۲ عنصر دارد:

اولویت‌بندی

در ارتش آلمان این‌ باور رایج است که «سربازان باهوش اما تنبل به بهترین فرمانده‌ها تبدیل می‌شوند. آن‌ها روی چند وظیفه‌‌ محدود که همیشه و در هر موقعیتی مهم‌اند، تمرکز می‌کنند و به انبوه کارهای بی‌اهمیت توجهی نمی‌کنند. درمقابل سربازان باهوش و سخت‌کوش افسران ستادی خوبی می‌شوند.» بی‌شک «تنبل» کاربرد استعاری دارد؛ آن‌ها می‌توانند مثل فردی مانند «استیو جابز» سخت‌کوشانه روی ۲ یا سه موضوع مهم کار کنند. برای اولویت‌بندی باید توان و زیرکی کافی برای دسته‌بندی کارها را داشته باشید.

خلق ظرفیت

باید بتوانید توانایی‌هایتان را در تامین اهداف مشخص و ضعف‌هایتان را پیش از اینکه مشکل‌ساز شوند، شناسایی و رفع کنید. برخی راهبران و سرگروه‌ها چنان خود را درگیر رفع مشکلات حیاتی می‌کنند که وقتی برای خلق ظرفیت درنظر نمی‌گیرند. درنتیجه هنوز از بحران کنونی خارج‌نشده دچار بحران دیگری می‌شوند. به‌نظر می‌رسد مدیران باهوش و باتجربه هم اهمیت این موضوع را چندان درک نکرده‌اند. خلق ظرفیت عنصری مهم در مدیریت زمان است. اگر ظرفیت‌هایتان را نشناسید، هرگز نمی‌توانید زمان‌تان را به‌خوبی مدیریت کنید

تجسم‌کردن

«تجسم‌کردن» به معنی رویاپردازی درباره‌ هدف کلی در خلا نیست؛ بلکه به معنی داشتن راهبرد در هنگام اجرا و پیاده‌سازی است؛ چیزی که تفاوت چشمگیری خلق می‌کند.

‌در برگه‌ اهداف سرپرست آموزش، یکی از اهداف این بود: «بازرسی و تابعیت». این هدف‌گذاری بدون تجسم است. پس از تجسم وضعیت، هدف این‌گونه تعریف شد: «افزایش کیفیت و هم‌خوانی برنامه‌ آموزشی برای یادگیری روش مناسب گزارش‌دهی و بازرسی.» با این تعریف، سرپرست آموزش می‌تواند دوره‌ها و فعالیت‌هایی را که به دست‌یابی به هدف کمک می‌کنند، شناسایی و تعریف کند. فراموش نکنید جزئیات بیش از اندازه در تعریف، باعث فراموش‌شدن هدف اصلی می‌شود.

یکی از هدف‌های مسئولان انبار، حذف اضافه‌کاری در هر فصل است. هدف‌گذاریِ بهتر این است که حقوق مناسب باربرها را مشخص کنیم (رقم خاصی را در نظر بگیریم). به‌جای تلاش کورکورانه برای حذف اضافه‌کاری، این‌کار به ما امکان می‌دهد با اهرم‌های مختلف، که یکی از آن‌ها اضافه‌کاری است، بازی کنیم.

نیازی نیست چیزهای خیلی بزرگی تجسم کنید. مهم این است که هرروز و هرلحظه بتوانید تجسم کنید، هرازگاهی سوال‌هایی بپرسید مانند: «مشکل چیست؟»، «چرا امروز جلسه داریم؟»، «درست است که باید نظم و قانون‌مندی را تقویت کنیم اما حتما باید از این راه پیش‌برویم؟»، «آیا دو مسئله مختلف را باهم اشتباه نگرفته‌ایم؟»، «این روش چطور ما را به هدف می‌رساند؟»

( همچنین بخوانید: در کارمندی، به نیکی شهره خاص و عام شوید)

۵. پیش‌بینی و پیش‌کنشی‌

پیش‌کنشی یعنی به‌جای اینکه به رخدادها واکنش ‌نشان دهیم، برای در دست‌گرفتن سررشته‌ رخدادها ابتکار‌عمل و آمادگی داشته باشیم.

به این مثال توجه کنید: مدیری برای ۲ شخص متفاوت درخواستی یکسان مبنی بر رفع مشکل پیش‌آمده ارسال می‌کند. رفع این مشکل چهار تا پنج روز زمان می‌برد. شخص «آ» ظرف یک ساعت ایمیلی برای مدیر ارسال می‌کند با این مضمون: «درخواست شما را دریافت کردم. در اولین فرصت برای رفع مشکل اقدام و طی حدود پنج روز آن را رفع می‌کنیم. هر روز گزارشی از وضعیت به شما ارائه خواهیم کرد.» و مشکل را ظرف ۵ روز رفع می‌کند.

شخص «ب» بدون اینکه پاسخی ارسال کند، مشکل را طی چهار روز برطرف می‌کند.

برای عملکرد موفق در استارتاپ باید پیش کنش گرا باشید.

به نظرتان کدام‌یک رضایت طرف مقابل را جلب می‌کند؟

پیش‌کنش‌گرها تماشاچی نیستند؛ آن‌ها ابایی از آستین بالازدن و کثیف‌کردن دست‌هایشان ندارند. آن‌ها خود را دخیل می‌کنند و کمک‌شان را دریغ نمی‌کنند. پیش‌کنش‌گرها حتی اگر کسی حمایت‌شان نکند، اوضاع را در دست می‌گیرند و به قربانی تبدیل نمی‌شوند. آن‌ها دست‌دست نمی‌کنند و به‌موقع اقدام می‌کنند.

سخن پایانی

آیا این عادت‌ها در یک شرکت بالغ سودمند نیستند؟ البته که عادت‌های خوب در هر موقعیتی سودمند هستند، اما مانند مثال فرمانده‌ باهوش و فرمانده‌ تنبل، ما باید امور را دسته‌بندی کنیم. بدون کاربرد هرروزه‌ این عادت‌ها در شرکت‌های بالغ، اوضاع طبق روال و بی‌مشکل پیش می‌رود. اما اگر این عادت‌ها را در استارت‌آپ به‌کار نگیرید، زمین و زمان به‌هم می‌ریزد!

(همچنین بخوانید: مشارکت نیروی کار، کلید موفقیت استارت‌آپ‌های مشهور)

منبع

برچسب‌ها: هدف‌گذاریتجسم عادتپیش‌کنشیکارمندان موفقاستارت‌آپمحیط کارکار در استارت‌آپ
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره تحریریه نوپانا

نوپانا وب‌سایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیست‌بوم کسب‌و‌کارهای نوپا و کارآفرینی است. این وب‌سایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیست‌بوم استارت‌آپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینه‌های مربوطه فعالیت می‌کند.