در سالهاي اخير زيستبوم (اكوسيستم) كارآفريني ايران تحولات جدي را پشت سر گذاشته است.
نوپانا به نقل از تجارت فردا*: شكلگيري شركتهاي متعدد نوپا (استارت آپ)، مراكز رشد و كارآفريني، شتابدهندهها (Accelerator) و صندوقهاي سرمايهگذاري خطرپذير (Venture Capital) در كنار فضاي آموزش كارآفريني در مراكز آموزش عالي و ساير موسسات آموزشي در پنج سال اخير بهطور قابل توجه رشد داشته است. در فضاي ترويجي هم برگزاري رويدادهاي مختلف براي شناسايي كارآفرينان و فرصتهاي سرمايهگذاري به توسعه این فضا كمك كرده است. از سوي ديگر دولت هم با اجرايي کردن قانون تاسيس و حمايت از شركتهاي دانشبنيان، گام مهمي را براي تسهيلگري و توسعه در این بخش برداشته است و اخيرا نيز ایجاد صندوقهاي سرمايهگذاري جسورانه در بورس كليد خورده است.
نكته مهمي كه در اين بين مطرح ميشود سرعت رشد شركتهاي نوپا (استارتآپ) و علاقه روزافزون كارآفرينان جوان ايراني به حضور در اين فضا و ضرورت تامین منابع مالي و ساختارهاي مناسب پشتيباني از آنهاست. همچنین در این فضا صحبت از حضور سرمايهگذاري خارجي در تقويت اين زيستبوم نيز مطرح ميشود، اما سوالي كه وجود دارد اين است كه اين زيستبوم نوپا و در حال رشد، نيازمند سرمايهگذاري خارجي است و منابع داخلي توان پشتيباني را ندارد؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به چرخه رشد و فرآيند توسعه شركتهاي نوپا در ايران نگاهي بیندازیم. در ادبيات سرمايهگذاري كارآفريني نوآورانه نيازهاي مالي پروژه در چند مرحله قابل تعريف است: در مرحله شكلگيري ايده نياز به منابع مالي حداقلي براي شكلگيري تيم و انسجام در راهبري ايده و فرصت سرمايهگذاري داريم كه اين منابع در كنار ارائه مشورتها و راهنماييهاي لازم براي تعريف صحيح و دقيق ايده بايد تزريق شود و طرح تجاري قابل اجرايي مشخص شود. در مرحله بعد (مرحله A) كه طرح تجاري اجرايي آماده شد و انسجام تيم اجرايي تا حدودي شكل گرفت، نياز به منابع براي عملياتي کردن طرح، تهيه نمونه محصول قابل فروش و فرآيندهاي بازاريابي در ابعاد كوچكتر و معرفي محصول به مشتريان است.
و پس از انجام موفقيتآميز مرحله A، ابعاد واقعي توسعه كسب و كار و ارائه محصول يا خدمت به بازار در مقياس واقعي انجام ميگيرد كه سرمايهگذاري قابل توجهي براي تامين فضا و زيرساخت، امكانات توليد و تبليغات و بازاريابي و تامين هزينههاي تيمهاي اجرايي لازم دارد. رسيدن به اين مرحله براي همه فرصتهاي سرمايهگذاري اوليه ممكن نيست و بسياري از فرصتها در همان مرحله قبلي شكست ميخورند. اگر بخواهيم در مورد نحوه تامين مالي مراحل فوق به سراغ ابزار مالي سنتی مانند تسهيلات و وام از طریق بازار پول (شبكه بانكي)، يا سرمايهگذاري از طريق بازار بورس برويم با يك چالش جدي مواجه ميشويم كه آن هم پوشش ريسك و مديريت هوشمندانه تزريق منابع است كه تناسبي با ماموريتها و مقررات آنها ندارد. لذا شكلگيري نهاد مالي تخصصي با عنوان سرمايهگذاري خطرپذير (VC) ضروري است. اين سرمايهگذاري داراي پنج خصوصيت است:
1. سرمایهگذار خطرپذیر یک واسطه مالی است، به این معنا که سرمایه سایر سرمایهگذاران را جمعآوری کرده و بهطور مستقیم روی سبدی از بنگاههای اقتصادی نوپا، سرمایهگذاری میکند.
2. VC تنها در شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری میکند. به این معنا که تا مدتی پس از سرمایهگذاری، این شرکتهای خصوصی قابلیت معامله شدن در بازار سهام را نخواهند داشت.
3. VC در نظارت و مساعدت شرکتهای سبد سرمایهگذاری خود نقش فعالی ایفا میکند.
4. هدف اصلی VC، حداکثر کردن بازده مالی خود از طریق خروج از سرمایهگذاریها هنگام فروش شرکت یا عرضه عمومی اولیه سهام آن است.
سرمایهگذاری یک شرکت VC با هدف تامین سرمایه لازم برای رشد داخلی شرکتها صورت میگیرد و همراهي زيادي را متناسب با نيازهاي شركتهاي نوپا در مراحل رشد اوليه صورت ميدهد و موفقترين ابزار تجربه شده جهاني در توسعه اين شركتها است. تجربه جهاني و به ويژه كشورهاي اروپايي و آمريكايي نشاندهنده ارتباط مستقيم بین صنعت سرمايهگذاري خطرپذير (VC) با پیشرفت شركتهاي نوآور است. این تجربه نشان ميدهد سازماندهي و دانش و مديريت خوبي در اين نهادها در جهان ايجاد شده است و كشور ما هم به بهرهگيري از اين دانش و تجربه نياز دارد. اما سوال اساسي اين است كه به چه نوع سرمايهگذاري خارجي و در چه مرحلهاي نياز است؟
از آنجا كه سرمايهگذاري خارجي با هدف رسوخ به بازارهاي جديد و اقتصادهايي با قابليت رشد بالا به منظور بهرهبرداري از ارزش افزوده اقتصادي طي اين مرحله رشد وارد ميشود و تمركز خود را بر گرفتن سهم مالكيت از شركتهاي موفق همچنين سهم بازار قابل توجه ميگذارد، به نظر ميرسد باید در قبال واگذاري بازار و مالكيت شركتها حداكثر استفاده را برد و تا جايي كه ايجاد ارزش افزوده اقتصادي در شركتهاي نوآور داخلي با استفاده از منابع داخل كشور (كه عمدتا توسط نهادهاي غيردولتي تامين ميشود) امكانپذير باشد، سراغ سرمايهگذار خارجي نرويم.
همزمان نسبت به شناسايي سرمايهگذاران خارجي هوشمند كه تجربه موفقی در توسعه شركتهاي نوپا در سطح بينالمللي دارند و از دانش مديريتي و قابليتهاي سازماني و نيروي انساني در حرفهاي كردن شركتهاي نوپا برخوردار هستند، اقدام شده و متناسب با بهرهگيري از ظرفيتهاي آنها در قالب ايجاد صندوقهاي سرمايهگذاري مشترك بين طرفهاي ايراني و خارجي با لحاظ تركيب سهام متناسب كه طرف ايراني امكان چانهزني و مديريت آن را حفظ کند، حركت شود. بديهي است جذب هوشمندانه و تدريجي سرمايهگذاري خارجي منجر به توسعه نهادهاي سرمايهگذاري خطرپذير (VC) حرفهاي در كشور و بهتبع آن رشد شركتهاي نوپاي ايراني براي ورود به فضاي رقابت بينالمللي خواهد شد. نکته دیگر در زمینه سرمایهگذاری خارجی فقدان قوانین لازم برای هدایت هدفمند این جریان است. نبود قوانین، امروز این اجازه را به یک سرمایهگذار خارجی میدهد که با منبع مالی مشخصی یک بازار خاص در کشور را هدف قرار دهد و تمام مالکیت کسب و کارهای موفق را در آن عرصه به خود اختصاص دهد.
این موضوع یکی از مهمترین ریسکهای توسعه کسبوکارهای نوپا توسط کارآفرینان محلی است که هنگام مواجهه با چنین شرایطی با سرمایه اندک مجبور به رقابت نابرابر با یک رقیب ثروتمند و قدرتمند خواهد بود. اما اگر شرایطی ایجاد شود که سمت و سوی حرکت سرمایهگذاری خارجی به جای تاکید بر مالکیت بر مشارکت با کارآفرینان بومی در ساختن کسب وکار موفق باشد، این مدلی برد - برد برای هر دوسوی ماجراست. نکته دیگر این است که کسب توجه سرمایهگذاری خارجی برای حضور در یک بازار به عوامل مختلفی بستگی دارد. شرایط سیاسی، اقتصادی، قانونی و … از یکسو مهمترین دلایل انتخاب یک کشور برای سرمایهگذاری خارجی است و در مقابل منابع محدود مالی نیز بازار سرمایهگذاری خارجی را با یک رقابت تنگاتنگ مواجه کرده به شکلی که بسیاری از کشورها به رغم داشتن شرایط اولیه و تبلیغات فراوان قادر به جلب توجه سرمایهگذاران خارجی نیستند. کشورهایی در این رقابت برندهاند که مناسبترین شرایط و فضا را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم میکنند و در عین حال، سمت و سوی سرمایهگذاری خارجی را به سمت توسعه کسب وکارهای محلی سوق میدهند.
فرصت بعد از برجام برای ایران باعث ایجاد شرایط ویژهای شده و کشور ما میتواند در این مسیر بهترین استفاده را از فضای به وجود آمده ببرد. فرصتی که میتواند منجر به حضور سرمایه هوشمند و سرمایهگذاری خارجی بشود که با خود دانش فنی را به همراه دارد. در اين راستا انجمن سرمايهگذاري خطرپذير ايران (IRVC) با همكاري همه بازيگران فعال اين حوزه از جمله معاونت محترم علمي و فناوري رئيس جمهوری، مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، سازمان بورس و اوراق بهادار و سازمان سرمايهگذاري خارجي ايران ميتواند محور انجام مطالعات لازم به منظور تهيه اسناد قانوني نحوه بهرهگيري از سرمايهگذاري خارجي در زيستبوم كارآفريني نوآورانه ايران باشد.
سرآوا اولین و بزرگترین شرکت سرمایهگذاری جسورانه ایرانی است. از ابتدای فعالیت این شرکت، همواره سرمایه به همراه دانش و تجربه کارآفرینی و با هدف «خلق الگوهای موفق ایرانی» در اختیار کارآفرینان و کسبوکارهای نوپا قرار گرفته است. تمرکز سرمایهگذاریهای این شرکت روی شرکتهای فعال در اقتصاد دیجیتال و در حوزههایی مانند حوزه اینترنت، موبایل، تجارت الکترونیک، بازی، رایانش ابری و نرمافزار به عنوان سرویس (SaaS) است. منش سرآوا، سرمایهگذاری مشترک با سرمایهگذاران داخلی دیگر و افزایش هر چه بیشتر ذینفعان، سرمایهگذاری روی کارآفرین و کمک به ساخت برندهای ملی در عرصه اقتصاد دیجیتال است.