گاهی در شرایط دشوار، لازم است پای ایده خود بمانید. مانند سنگتراشی که برای مدتی فقط با یک سنگ خام روبرو است.
نوپانا: وقتی کسبوکاری را شروع میکنید که جدید محسوب میشود، یا بر اساس یک ایده خاص شروع شده است، از کجا میتوان فهمید که مانند یک سنگتراش باید ادامه دهید یا در حال انجام یک کار بیهوده هستید؟ همه کارآفرینان، جایی با این سوال مواجه میشوند که آیا باید همچنان سرسخت باشند یا هرچه زودتر کار را رها کنند.
کلید اصلی ماجرا این است که گاهی در شرایط دشوار، لازم است پای ایده خود بمانید. مانند سنگتراشی که برای مدتی فقط با یک سنگ خام روبرو است. اما همیشه این طور نیست. گاهی در حال ضرر بیشتر هستید و روش آگاه شدن از این وضعیت بسیار ضروری است. به گزارش نوپانا، در چند وضعیت، کارآفرین باید آگاه باشد که رها کردن کسبوکار درست نیست و اگر ادامه دهد میتواند به وضعیت مطلوب برسد.
زمان خروج
کارآفرین باید از خود بپرسد آیا برنامه زمانی مناسبی دارد یا نه. اگر ببیند همهچیز طبق برنامه پیش میرود، نباید زودتر از موعد کار را رها کند. برخی از ایدهها ممکن است زمان زیادی برای به بار نشستن لازم داشته باشند و کارآفرین با عجله یا پس از تکراری شدن روند کار، نباید کنار بکشد.
هدفهای کوتاه
در نظر گرفتن هدفهای کوتاه باعث میشود که کارآفرین بداند آیا روی روال برنامه پیش میرود یا نه. بسیاری از کارآفرینان اهداف کوتاهمدت را با سود اشتباه میگیرند و متوجه این مسئله نمیشوند که هر کسبوکاری نیاز به زیرساخت دارد و نمیشود از هر کاری یکشبه توقع سودآوری داشت. دلیل این اشتباه، مقایسه کسبوکار خود با دیگران، و یا تجارب قبلی در زمینه درآمدزایی است. در این وضعیت، کارآفرین ممکن است عجله کند و بخواهد با نادیده گرفتن برخی مراحل اصولی، پیشرفت کند. این کار مانند این است که سنگتراش برای شکل گرفتن سریعتر سنگ، ضربههای محکمتری به آن بزند. به احتمال زیاد سنگ خواهد شکست.
شناخت محصول یا سرویس
گاهی یک کارآفرین برای تولید یک محصول یا ارائه یک سرویس، وقت زیادی صرف میکند و با برنامهریزی، زیرساختهای ارائه آن را آماده میکند. اما زمانبندی او باعث میشود که نیاز به آن محصول یا سرویس تغییر کند. یعنی یا محصولات تازه وارد بازار شوند یا شرکتهای دیگری آن سرویس را عرضه کنند. در نتیجه شناخت محصول بسیار مهم است و باید برنامهریزی کاملاً منسجمی داشت که حتی اگر هرکدام از اتفاقات ذکر شده رخ داد، کارآفرین ناامید نشود و این توانایی را داشته باشد که در برنامهها و اهداف خود تجدیدنظر کند. همه اینها به معنی تبیین استراتژی تغییر و خروج است که تنها در یک حالت ممکن است، آن هم شناخت دقیق مدل کار و نوع محصول.
با درک کامل این موقعیتها میتوان هم تا حد زیادی از دلسردی و ناامیدی در ادامه دادن یک پروژه پیشگیری کرد و هم اینکه اگر کسبوکار در حال ضرر بود، به موقع آن را کنار گذاشت. برای هر کاری امکان شکست وجود دارد و شکست در یک کار استارتآپی به معنای پایان دنیا نیست.
(همچنین بخوانید: ثبات در وضع موجود به شکست میانجامد)