شرکای کلیدی، بخش مهمی از بوم مدل کسبوکار است و برای تدوین آن باید شرکای داخلی و خارجی را همزمان در نظر گرفت.
نوپانا: جان تیلور نماینده فروش شرکت بود و به مدت ۲۰ سال در فروش مواد خام به مشتریان صنعت پلاستیک سابقه داشت. او همیشه در مدیریت مشتریان از آزادی عمل برخوردار بود؛ میتوانست قیمت مورد نظر و شرایط پرداخت مورد نظر خود را تعیین کند و در مورد فعالیتهای فروش خود، بهندرت مستندسازی انجام میداد. همه اینها هنگامی تغییر کرد که شرکت جان توسط یک شرکت بینالمللی بزرگ خریداری شد.
جان متوجه شد شیوه کار او در این سازمان بزرگ برای کارکنان داخلی که مسئولیت پشتیبانی اداری و بازاریابی فروشندگان را داشتند، ایجاد حساسیت میکند. این کارکنان به فروشندگان، اصول کلی قیمت و شرایط پرداخت را ابلاغ میکردند و از فروشندگان درخواست میکردند تا فعالیتهای خود را مستند سازند تا آنها بتوانند بر عملیات فروش نظارت داشته باشند و به مدیریت گزارش ارائه دهند.
جان با نگاهی دوباره به مدل کسبوکار شخصیاش متوجه شد که این ادغام شرکت برای او مجموعهای جدید از شرکای کلیدی داخلی به همراه آورده است که به اندازه مشتریان خارجی در موفقیت شخصی او اهمیت دارند. همچنین دریافت که شیوه کاری قبلی او که در آن اهمیت کمتری برای مستندسازی و گزارشدهی قائل بود، دیگر پاسخ نیازهای او را نمیدهد.
بنابراین جان تصمیم گرفت مستندات مربوط به فعالیتهای فروش خود را به شرکای جدید داخلی ارائه نماید و به صورت منظم با مدیر فروش و کارمندان پشتیبانی داخلی تماس تلفنی برقرار کند. این مدل کاری برای او موفقیتهای چشمگیری به همراه داشت.
(همچنین بخوانید: بررسی مدل کسبوکار شرکت کریگزلیست)