حمایت دولت و مصوبات قانونی، دو نیاز اساسی کسبوکارها برای ادامه حیات در اقتصاد امروز ایران است.
نوپانا: اگر از اصناف بازار و یا مردم عادی درباره استارتآپها بپرسیم، درمییابیم که یا اطلاع چندانی از آن ندارند و یا تصور نادرستی از کسب و کارهای نوپا دارند، به نحوی که اغلب، طرحهای جدید را در تقابل با کسب وکارهای سنتی تلقی کرده و در برابر آنان، موضع انتقادی میگیرند.
خلأهای قانونی و فقدان مصوبات لازم در این زمینه، نیز خود مشکل دیگری است که اکثر استارتآپها با آن دست به گریبان هستند، چرا که بسیاری از کسب و کارهای نوپا، هویتی جدید و منعطف دارند و قوانین موجود درباره نحوه عملکرد آنها، سازوکار مشخصی، پیشبینی نکرده است. از این رو، صاحبان ایدههای برتر، در این مسیر با احتیاط زیاد به فعالیت پرداخته و همواره در پیِ یافتنِ مسیرهای بهتر و فرصتهای بیشتر هستند. همچنین عدم حمایتهای مناسب از سوی دولت نیز، بر مشکلات آنان افزوده و نوآورانِ خوشفکر را با مشکلات متعددی، مواجه کرده است.
(همینطور در این باره بخوانید: تصمیم به تسهیلگری در فعالیت استارتآپها )
قانون «حمایت از استارتآپها» تصویب شود
جالب است بدانید که در اکثر کشورهای جهان، قانون مشخصی برای استارتآپها وجود ندارد، اما بسیاری از دولتها، تلاش کردهاند چارچوب مشخص و تعریف شدهای درباره این کسبوکارها وضع کنند که هرگاه نیاز به تصویب قانون خاصی در این زمینه بود، بلافاصله مجلس و دولت دست به کار شده و سنگهای پیش پای استارتآپها را از میان بردارند، تا بتوانند با خیالی آسودهتر، در اقتصاد نقشآفرینی کنند.
بنابراین انتظار میرود با توجه به تجربه طولانی کشورهای توسعه یافته، در راهاندازی کسبوکارهای نوپا و تأثیر چشمگیر استارتآپها بر شکوفایی اقتصاد، کشور ما نیز از تجربههای موفق دیگران استفاده کند و با تصویب کردن قانونی تحت عنوان «حمایت از استارتآپها»، زمینه حمایت بیشتر از نوآوران و کارآفرینان حوزه تکنولوژی را فراهم کند. بدون شک، ایجاد بستر قانونی مناسب، شکوفایی هرچه بیشتر کسبوکارهای نوپا را به همراه خواهد داشت.
(در همین رابطه بخوانید: شکوفایی اقتصادی در گرو حمایت از استارتآپها )
به جز مسئله خلأهای قانونی، یکی از معضلات دیگر این بخش، اجرایی نشدن ایدههای جدیدیست که در ذهن افراد صاحب ایده شکل میگیرد و باید برای آن، چارهای اندیشید. به عبارت دیگر، اکثر جوانان به دنبال فروش ایدههای خود هستند تا اجرا کردن آن. این طرز تفکر، از آنجا نشئت میگیرد که بسیاری از صاحبان ایدههای تازه، با مشکل مالی برای راه اندازی طرحهایشان مواجه هستند. برخی نیز از سنگاندازیهای بعضی نهادها بیم دارند و یا به دنبال منافع آنی هستند تا بلندمدت.
«ایده تازه» بدون «شتابدهنده» به جایی نمیرسد
نباید از این نکته کلیدی غافل شویم که ایدههای زیادی در ذهن هر شخص ممکن است وجود داشته باشد. صد البته میتوان گفت بسیاری از این ایدهها، کاملاً تکراری است و فقط برای خود صاحب ایده، ممکن است تازه به نظر برسد! این تصور اشتباهی است که بیاندیشیم در مسیر راهاندازی یک کسبوکار نوپا، مهمترین عنصر، وجود یک «ایده تازه» است. تجربه نشان داده که واقعیت چیز دیگریست. چه بسا ایدههای زیادی وجود داشتهاند که به دلیل فقدان تیم مناسب و پشتیبانی از سوی یک «شتابدهنده»، به کلی شکست خوردهاند.
(در همین رابطه بخوانید: مواردی که استارتآپ را به سمت شکست میبرد)
شتابدهندهها شرکتهایی هستند که از ابتدای کار یک استارتآپ، آن را تحت پوشش خود در میآورند. این مجموعهها در ابتدا شرکتکنندگان و افراد صاحب ایده را برای مدتی کوتاه مورد بررسی قرار میدهند و سپس ایدههای برگزیده را از میان آنها گلچین کرده و روی آن سرمایهگذاری میکنند و از این طریق در بخشی از سهام استارتآپها شریک میشوند. شتابدهندهها، معمولاً فضا و امکانات مناسبی را در اختیار استارتاپها قرار میدهند. در این مرحله همچنین مربیانی نیز بر کار تیمها نظارت کرده و تلاش میکنند تجربیات خود را با تیماجرایی به اشتراک بگذارند.
رشد پرشتاب «شتابدهندههای ایرانی»
در سالهای اخیر، شرکتهای شتابدهنده زیادی در ایران شکل گرفتهاند. از معروفترین شتابدهندهها ایرانی میتوان به آواتک، مپس، دیموند، تریگاپ، شریف اکسلریتور، نوپایار، سیمرغ، بردیا، تک، فینوا، مرکز شتابدهی نوآوری، پرش، شتابدهنده مخابرات (مشاهیر)، شتاب دهنده فرهنگی قرآنی (شفق)، آی چیتا، شتابدهنده فناوریهای همگرا (شزان)، و دهها شرکت دیگر اشاره کرد.
یکی از مهمترین کارهای شتابدهندهها برای عملیاتی کردن یک ایده، «تیمسازی» است. این که چه کسانی قرار است یک ایده را اجرا کنند اهمیتی چه بسا بالاتر از تازگی یک ایده دارد.
بنابراین باید این امر نهادینه شود که هیچ ایدهای بدون آنکه عملیاتی شود، فینفسه دارای ارزش نیست. برای اجرای هرچه بهتر یک ایده، تیمسازی خوب و هدایت و پشتیبانی یک شتابدهنده، ضروری به نظر میرسد.
گذشته از آن، اکثر ایدهپردازان به دنبال سرمایهگذاران مطرح و شرکتهای معروف هستند تا طرح خود را عملیاتی کنند، غافل از آنکه شرکتهای بزرگ قادر به ریسکپذیری نخواهند بود و در اکثر مواقع از چنین طرحهایی استقبال نمیکنند. از طرف دیگر تجربه شرکتهای موفق نشان داده است که آنها از کمترین قیمت و با بودجه بسیار پایین و حتی کارکنان خیلی کم شروع کرده و به تدریج، حوزه کاری خود را گسترش دادهاند.
«فرآیند گامبهگام» در شروع فعالیت استارتآپی بسیار مهم است و ایدهپردازان باید آن را سرلوحه کار خود قرار دهند تا با تکیه بر آن بتوانند موفیت خود را تضمین کنند.
(همچنین درباره این موضوع بخوانید: قوانین بقای استارتآپ)
از تمام این مسائل که بگذریم حمایت دولت و بخش خصوصی، میبایست شکل منطقیتری به خود بگیرد. چرا که به نظر میرسد در بسیاری از موارد فعالیت استارتآپها را مهار میکند. نهادهای مرتبط بعضاً به جای حمایتهای مالی و معنوی، فعالیت استارتآپها را به رسمیت نشناخته و موانعی بر سر راه آن ایجاد میکنند.
از سوی دیگر، دولت و بسیاری نهادها، تصور میکنند که حمایت از استارتآپها فقط در اعطای وام و تسهیلات خلاصه میشود، در صورتی که این حمایت باید در «ایجاد اکوسیستم سالم برای فعالیت کسب و کارها»، متبلور شود. بسترسازی برای جلب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و ایجاد زمینههای لازم برای سرمایهگذاری خطرپذیر، از دیگر حمایتهای موثری است که دولت و نهادها میتوانند انجام دهند.
گرچه مسیرهای جدید کسبوکارهای نوپا، اکثراً با چالش و مشکلات بزرگی همراه است اما درنهایت با سختکوشی استارتآپها و جا افتادن این مشاغل برای دیگران و دولت و حضور موثر شرکتهای شتابدهنده، میتوان امیدوار بود حمایت از این مشاغل جدید، افزایش یابد، تا شکوفایی اقتصادی بیشتری را شاهد باشیم.