برخی از عوامل شکست کسبوکار را میتوان پیش از رخ دادن شناسایی و برطرف کرد.
گاهی اوقات دانستن اینکه چه اتفاقی در حال افتادن است، سخت است. نمیدانیم مانعی پیش آمده که میتوان آن را پشت سر گذاشت، یا اینکه تمام سازمان در معرض خطر است. کسی که کسبوکار تازهای راهاندازی میکند گاهی با مواردی بسیار جدی روبرو میشود که نمیداند علت آنها چیست. بررسی 200 استارتاپ شکست خورده، بسیاری از دلایل سقوط را مشخص کرده است که عوامل برخی از آنها را میتوان پیش از وقوع شناسایی کرد. در اینجا به آنها میپردازیم.
کارمندانی که دل به کار نمیدهند
استفاده از سیستم چرخشی و جایگزینی کارمندان علامت خوبی برای شرکت نیست. مطالعات زیادی نشان داده که این مسئله هم روی سوددهی و هم خدمات مشتریان تاثیر منفی میگذارد. از طرفی جایگزینی کارمندان هزینه بالایی دارد که برای یک کسبوکار نوپا به هیچ عنوان مناسب نیست. با این کار، در استمرار سرویسدهی وقفه ایجاد میشود. کارمندانی که کمتر به کار علاقه دارند و دستورگریز هستند و باور کمی به مدیریت دارند، میتوانند بزرگترین ضربهها را به کسبوکار وارد کنند.
عدم مدیریت صحیح
با کسی شریک شدهاید؟ عالی است. مسیر کاری هموارتر میشود و کسی شما را در ایده پردازی و مسائل مالی و مدیریت همراهی میکند. حالا پاسخ این پرسش را بدهید: چه کسی دستور میدهد؟ اگر بگویید «هردوی ما»؛ باید منتظر این باشید که باور کارمندان نسبت به شما تضعیف شود. زیرا تقسیم کردن مدیریت با عدم وجود مدیریت فرق آنچنانی ندارد. در نهایت مشکلات کار را سخت و گمراه کننده میکنند و دراین صورت کار هردو نفر زیر سوال میرود. این قضیه به تمام جنبههای کسب وکار کشیده میشود.
تولید دائم برای بازار فصلی
مردم نسبت به تولیدات کمیاب فصلی اشتیاق بیشتری نشان میدهند. پس ضرورتی ندارد کالای شما هر زمان در دسترس باشد. محصول خود را در یک یا دو جمله مختصر و مفید معرفی کنید. دوره توضیحات طولانی و جز به جز گذشته و مردم به کارکردهای کالا بیشتر توجه میکنند. اساس کارتان را روی این مسئله بگذارید.
تاخیر در پرداختیها
این مورد را تقریبا همه میدانند. بسیاری از صاحبان کسبوکار احساس میکنند که نپرداختن جریمهها و فیشهای حقوقی، نه تنها خطرناک نیست، بلکه بخشی از کار محسوب میشود. درحالیکه حتی اگر یک بار از این مسئله چشمپوشی کنید، زنگ خطر نابودی کسبوکار خود را به صدا درآوردهاید، بهخصوص اگر از قبل نارضایتیهایی در این زمینه وجو داشته باشد. دلیل 82 درصد از استارتآپهای شکست خورده، همین مساله یعنی قصور در پرداخت بدهیها و حقوق کارمندان است.
خود را وقف کار کردن
آخرین مورد این فهرست، چیزی است که غلبه بر آن از بقیه سختتر است. برخی کارآفرینان با شوق زیاد بیدار میشوند و بعد از کار زیاد، به شوق دوباره بیدار شدن میخوابند. لازم نیست اینگونه شیفته کار باشید. کارآفرینی پر از استرس است و در این صورت با یک شکست، به احتمال زیاد ناامید شده و به این فکر میکنید که هرگز نباید حرفه قبلی خود را کنار میگذاشتید.
شما میتوانید به یک اتفاق بهعنوان دلیلی برای تعطیل کردن و با یک تجربه کاری نگاه کنید؟ کمتر درگیر هر چیز کم ارزش شوید، خارج از دسترس بودن به معنای کارآفرین نبودن شما نیست. با مشغله بیش از حد ممکن است همه برنامههای شما بههم بریزد. پس قبل از هر چیزی، باتجربهتر شدن را اولویت کار خود قرار دهید.
بنابراین بررسی کنید که کدام یک از این عناصر مخرب در کسبوکار شما وجود دارند. پس از برطرف کردن آنها، اگر لحظهای احساس شکست کنید، یادتان میآید که در چه شرکت خوبی هستید و قوت قلب میگیرید.