برای نتیجه گرفتن از هر تلاشی، زمان لازم است و این یکی از سختترین درسهایی است که باید در مسیر حرفهای کارآفرینی یاد گرفت.
نوپانا: یک کارآفرین به مهارتهای گوناگونی برای موفقیت احتیاج دارد. از مهارتهای نسبتا آسانی مثل توانایی مدیریت بحث گرفته تا مهارتهای خاصی مثل رهبری، حل اختلاف و مدیریت صنعتی؛ اما یک ویژگی هست که تمامی کارآفرینان به آن نیاز دارند و برای موفق بودن، باید حتما آن را به دست آورند: شکیبایی.
همانطور که ران گیبوری میگوید: «وقتی طوفان میشود، باید آرام شوی و منتظر بمانی.»
درست بعد از اینکه کارم را ترک کردم تا نویسندگی و کمی کارآفرینی را به طور مستقل تجربه کنم، او این حرف را به من زد. البته من هم میدانستم منظورش چیست، اما تا قبل از تجربه اولین طوفان در مسیری که پیش رو داشتم، آن را واقعا درک نکردم.
من به این نتیجه رسیدهام که مسیر کارآفرینی همانطور که برای کسبوکار مفید است، برای زندگی فردی هم مفید است. بله، من هر روز چیز جدیدی یاد میگیرم: اینکه چه چیزی یک محصول خوب را واقعا خوب میکند؟، چه محصولی با چه بازاری هماهنگ است؟، بازاریابی موثر یعنی چه؟، مسیر میانبر رشد کدام است؟، بهترین راه برای گسترش شبکه چیست؟ و غیره. در اصل، کارآفرینی، مدرسه زندگی است. هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، نمیدانیم در واقع چه چیزهایی را نمیدانیم؛ بعد سرمان به سنگ میخورد و آن روز را با سر ورم کرده و البته یک درس تازه به پایان میرسانیم!
مسیر کارآفرینی باعث شده نگاه من به روابطی که دارم، اهداف شخصیام در زندگی، عاداتم، اخلاقم و همه چیز تغییر کند. وقتی طوفان میشود، تازه آن وقت است که منتظر میشوم تا نتیجه را ببینم.
وقتی دوستی اضطراب دارد و به نظر میرسد که همه دارند کنترل خود را از دست میدهند، من شکیبایی به خرج میدهم. وقتی عاداتم را باید کنار بگذارم و به کار مشغول شوم، وقتی احساس خستگی و درماندگی میکنم، سعی میکنم شکیبایی به خرج دهم و دوباره انرژی خود را به دست بیاورم. وقتی یک پروژه تازه را شروع میکنم که طبق برنامه پیش نمیرود، سعی میکنم شکیبایی به خرج دهم و به دنبال راه دیگری بگردم. آنوقت سعی میکنم درسهای تازه را به کار گرفته و مسیر را ادامه دهم. بنابراین شکیبایی همه جا لازم است.
رفتن به راه کارآفرینی من را مجبور کرده تا شکیبایی و صبر را یاد بگیرم، چون اگر حقیقتش را بخواهید، هیچچیز یک شبه اتفاق نمیافتد. سرمایهگذاری (زمان یا پول) زمان لازم دارد تا به نتیجه برسد و گاهی اوقات برنده میشوید و گاهی هم بازنده. همه ایدهها لزوما خوب نیستند. همه پروژهها به سرانجام نمیرسند و لزوما نتیجه خوبی به دست نمیدهند. بعضی روزها کارآمدتر هستیم و بعضی روزها نه. در این روزها هر چقدر هم که تلاش میکنیم، کار آنطور که باید پیش نمیرود. گاهی اوقات روابط شخصی از کارمان حمایت میکنند، درک زیادی نشان میدهند و زندگی حرفهایمان را تغذیه میکنند. گاهی اوقات هم تمام افرادی که در زندگی شخصی میشناسیم با استرس روبرو هستند و رفتار آنها برای ما استرس میآفریند.
همه چیز به زمان برمیگردد و این یکی از سختترین درسهایی است که باید در طول مسیر حرفهای خود یاد گرفت. این درسی است که هنوز هم آن را یاد میگیرم و در وجود تکتک کارآفرینان بزرگ پیدا میشود. فقط یک چیز: شکیبایی. لاکپشت باشید، نه خرگوش.
(همچنین بخوانید: مهارتهای کلیدی یک مدیر استارتآپ)