لیاتود: نوآوری اخلاقی، دادن حق اظهار نظر به مصرفکننده است.
نوپانا*: من مدافع سرسخت نوآوری هستم، حتی اگر بسیاری از فناوریها و علوم، فراتر از درک من باشند. استدلال من این است که تصمیمگیری اخلاقی، محرک نوآوری مثبت است و سدی در برابر موانع قانونی به حساب میآید که نوآوریها را در نطفه خفه میکنند.
فناوری در حال نزدیک شدن به مرزهای انسان-ماشین و انسان-حیوان است، و با این وضع، ممکن است جامعه جهشی ورای نوآوری تعریف شده توسط بشریت کند، بدون اینکه معادلی از یک قانون اساسی وجود داشته باشد که تصمیم بگیرد چه کسی باید اجازه دهد که این نوآوری چگونه و در چه زمانی در اختیار جامعه قرار گیرد و اینکه انشعابات اخلاقی آن چیست و چه کنترل و توازنی ممکن است مهم باشد؟
در موسسات دانشگاهی، دستورالعملهایی بر چگونگی انجام تحقیقات توسط دانشمندان حاکم هستند؛ برای مثال، نهاد بررسی هیئت مدیره روی آزمایشهایی با موضوعیت انسان نظارت میکند. در موسساتی با ذینفعان متعدد نیز، (مانند معاهده واکسن GAVI، که هدف آن متحد کردن بخش خصوصی و دولتی به منظور ایمن سازی کودکان است)، نظرات متنوعی از دولت، بنیادهای خصوصی و سازمان های غیر دولتی به منظور ایجاد یک سیاست واحد جمعآوری میشود.
به طور فزایندهای، افراد و شرکتهایی که تواناییهای فناورانه و علمی برای ایجاد محصولات یا نوآوریهای جدید دارند، سیاستهایی اتخاذ میکنند که بر ایمنی افراد و جامعه تاثیر میگذارند. اما این تصمیم گیریها معمولا با هدف ایجاد یک محصول نوآورانه است، و خطرات بالقوه آن محصول و استفادههای پیش بینی نشده آن در نظر گرفته نمیشود. برای مثال اگر پروژه ویرایش ژنها با اهداف تروریستی مورد استفاده قرار گیرد چه فاجعه انسانی به بار میآید؟ نتیجه نیمهانسان-نیمهخوکهای به وجود آمده از پروژه تلفیق انسان و حیوان چه خواهد شد؟ چه میشود اگر شهروندان ترجیح دهند که وقتی بیرون پنجره را نگاه میکنند شاهد پرواز پرندگان باشند نه اتومبیلهای پرنده؟ (ظاهرا، این یک خطر واقعی است زیرا شرکت uber در نظر دارد اپلیکیشنهای تاکسی هوایی خود را تا سال ۲۰۲۰ آماده به کار کند). اگر اسپیکرهای اکو منجر به ناحنجاری در بهداشت روانی نوجوانان شود، چه کسی مسئولیت عواقب آن را به عهده خواهد گرفت؟
اول، باید تجزیه و تحلیل بلادرنگ، خلاق، و دقیق از عواقب بالقوه و بالفعل یک نوآوری در بازه کوتاهمدت، میانمدت و بلند مدت همواره در فرآیند نوآوری لحاظ شود.
دوم، مصرفکنندگان باید درک بهتری از چگونگی کارکرد فناوری و مخاطرات آن داشته باشند. شرکتهای رسانه اجتماعی میتوانند خلاصههای اجرایی و مدیریتی را در اغلب ضوابط خدمات خود بگنجانند، و خطرات منحصر به فرد هر نوآوری را به زبان ساده شرح دهند.
سوم، اخلاق باید در فناوری نهادینه شود. سوالات اخلاق در مورد نوآوری نباید به گونهای باشند که با «بله» یا «نه»، و یا حتی با «فعلا» یا «بعدا»پاسخ داده شوند. بلکه این سوالات باید در مورد اینکه «تا چه حد» و «در چه شرایطی» و اینکه «چه کسی تصمیم میگیرد» مطرح شوند.
(همچنین بخوانید: اینترنت اشیا، فرصت یا تهدید؟)
* این متن برگرفته از یادداشت سوزان لیاتود در مورد اخلاق در نوآوری است. سوزان لیاتود، بنیانگذار مرکز رشد اتیکز (The Ethics Incubator)، استاد دانشگاه استنفورد و همچنین بنیانگذار مرکز مشاورهای است که به شرکتها و راهبران صنایع مشورت میدهد.