استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان میتوانند منجر به رونق تولید و رشد اقتصاد دیجیتال کشور مخصوصا در شرایط کنونی اقتصادی کشور شوند، اما برای شتاب گرفتن نیاز به سرمایه دارند، سرمایهای که در داخل کشور وجود دارد اما معلوم نیست کجاست!
نوپانا به نقل از تسنیم، بر اساس آخرین آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران حجم نقدینگی در سال ۱۳۹۷ به بیش از ۱۸۸۱ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به سال گذشته آن ۲۳ درصد رشد داشته است. نقدینگی شامل پول به علاوه شبه پول است؛ پول راکد در بانکها مانند سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت را شبه پول میگویند.
وضعیت نقدینگی در مرداد ماه سال ۱۳۹۲، یعنی همزمان با شروع دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی برابر ۴۹۱۸ هزار میلیارد ریال بوده که حدودا برابر ۵۰۰ هزار میلیارد تومان میشود. این نشان میدهد که حجم نقدینگی از شروع دولت یازدهم تاکنون (حدود شش سال) نزدیک به چهار برابر شده که مشکلات تورمی را در پی داشته است.
علت اهمیت نسبت حجم شبه پول به پول نمایانگر میزان تمایل افراد برای نگهداری سرمایههایشان در سپردههای مدتدار بانکی در مقایسه با ورود به بازارهای جذاب دیگر مانند بازار ارز و طلاست.
طی یکی دو سال اخیر در بازارهای ارز، طلا و مسکن این نسبت به طور قابل توجهای تغییر کرده و حجم زیادی از شبه پول که در بانکها راکد مانده بود به پول تبدیل شده و به عبارت دیگر از سپردههای مدتدار خارج شده و به بازارهای سودآور و جذاب همچون طلا و ارز وارد شده که البته خود این اتفاق موجب ایجاد شوک قیمتی به خصوص در کالاهای سرمایهای شده است.
متاسفانه رشد اقتصادی در این سالها به میزانی نبوده که بتواند جلوی این افزایش حجمی را که اکنون بخشی از آن از شبهپول وارد چرخش سریع پولی شده را بگیرد. با جذاب شدن بازارهای سرمایهای مانند طلا یا مسکن و نیز کاهش سود بانکی، مردم پول خود را از سپردههای مدتدار خارج کرده و به این بازارها بردهاند. از این رو میتوان انتظار تورم بالایی را داشت که این روزها شاهد آن هستیم.
افزایش حجم نقدینگی طی شش سال اخیر اگر منجر به رونق تولید میشد، هماکنون شاهد رونق اقتصاد کشور و افزایش سطح رفاه بودیم. هر چه میزان تولید کالا و خدمات در یک کشور بالاتر رود، مردم آن کشور رفاه بیشتری خواهند داشت. اما این نقدینگی نه تنها منجر به تولید نشده، بلکه از بانکها به سمت سرمایهگذاریهای زودبازده رفته و باعث افزایش قیمت چند برابری کالاهایی همچون خودرو، مسکن و ... شده. در صورتی که در شرایط صحیح نباید چنین اتفاقی بیفتد و این حجم پول موتور ساخت و تولید کشور را به حرکت در بیاورد.
تاسفبارتر این است که درصد بالایی از سپردههای بلندمدت یا همان به اصطلاح شبه پول در اختیار درصد بسیار کمی از جامعه ایران است. بیش از ۸۰ درصد سپردهگذاریهای بلند مدت از آن ۲.۵ درصد افراد است و ۷۴ درصد از مبلغ کل سپردههای بانکی متعلق به یک درصد از سپردهگذاران است.
مانع کجاست؟
همانطور که گفتیم حجم نقدینگی بالایی در داخل کشور وجود دارد، اما در کمال تعجب وارد بخش تولید نمیشود تا منجر به رونق اقتصادی شود. یکی از بخشهایی که در تحریمهای ظالمانه امروز میتواند منجر به رونق تولید کشور شود، جان گرفتن اقتصاد دیجیتال ایران است. اقتصادی که بسیاری از کارشناسان به آن اذعان دارند و با برنامهریزی و سرمایهگذاری میتواند نقش پررنگی در تولید ناخالص داخلی کشور ایفا کند.
میزان نقدینگی موجود در ایران که از آن صحبت کردیم بر اساس آمارهای بانک مرکزی برابر با ۱۵۰ میلیارد دلار است و بنابر نظر کارشناسان یک درصد آن یعنی حدود یک و نیم میلیارد دلار لازم است تا موتور اقتصاد دیجیتال ایران دور بگیرد و تا چند سال آینده پرشتاب پیش رود.
بسیاری از کشورهای جهان از چند سال قبل چنین بازار و اقتصادی را شناسایی کرده و فرصتهای آن را غنیمت شمردهاند. برای مثال استارتاپهای چینی اکنون نقش مهمی در اقتصاد این کشور دارند.
کشورهایی همچون روسیه، هند و کره جنوبی برنامههای آیندهنگرانهای برای سالهای آتی در این حوزه دارند. این کشورها میکوشند بستر مناسبی را تشکیل داده که در آن استارتاپها رشد کنند و وارد بازار بورس شوند و ساختار حقوقی آنها به سهامی عام تغییر میکند. با سرمایهگذاری روی کارآفرینان و این نوع شرکتها برندهای ملی میسازند تا نه تنها مجال را برای بلعیدن بازار توسط برندهای خارجی سخت کنند، بلکه به اقتصاد کشور کمک کرده و گامی در جهت اشتغالزایی بردارند.
دو سال پیش بود که دولت کره جنوبی خبر از آغاز به کار وزارت کسبوکارهای کوچک و متوسط و استارتاپها داد. در ماموریت این وزارتخانه، ترویج رشد کسبوکارها، تقویت استارتاپها و نیز حمایت از کسبوکارهای کوچک ذکر شده است.
اما در کشور ما علیرغم تاکید به رونق تولید و در شرایط سخت تحریمی کنونی که وارادات بسیاری از مواد اولیه با سختی و چالش مواجه است، اقتصاد دیجیتال که سرمایه به نسبت کمتری از تولید محصول فیزیکی طلب میکند و بازدهی و سود بالایی برای سرمایهگذار دارد متاسفانه مهجور مانده است.
دلیل و مانع این امر به صورت دقیق مشخص نیست، اما شاید سودده بودن بازارهای کوتاه مدت همچون طلا و ارز و مسکن سرمایهگذارها را به این سمت سوق میدهد تا کمتر به اقتصاد دیجیتال معطوف شوند و سرمایهگذاری در این بخش که بلندمدت است و صبر بالایی میطلبد چندان جذاب نباشد. اما فراموش نکنیم که قصد داریم تا چه زمانی به نفت وابسته باشیم؟ آیا زمان آن فرانرسیده تا از اقتصاد نفتی فاصله بگیریم؟ عربستان سعودی که یک پنجم ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد، یک قسمت عمدهای از سرمایهاش را از طریق یک صندوق در فناوری سرمایهگذاری میکند. حتی غیر از سرمایهگذاری مستقیم به صورت غیرمستقیم با سپردن پول به گروههای سرمایهگذاری همچون سافتبانک ژاپن این کار را انجام میدهد و در شرکتهای بزرگ فناوری شرق و غرب سهامدار است.
چرا اقتصاد دیجیتال؟
پیش از آنکه بخواهیم به اقتصاد دیجیتال بپردازیم باید تعریف دقیقی از آن داشته باشیم. اقتصاد دیجیتال فعالیت اقتصادی است که از میلیاردها ارتباط روزانه بین انسانها، کسبوکارها، وسائل ارتباطی، دادهها و پردازشها حاصل میشود. ستون فقرات اقتصاد دیجیتال اتصال بین مردم، سازمانها و ماشینها است که از طریق اینترنت صورت میگیرد.
اقتصاد دیجیتال نوعی از اقتصاد است که مشاغل درون آن به واسطه فناوری اطلاعات به وجود آمده، نه آنکه فناوری اطلاعات تنها به روند انجام آنها سرعت ببخشد. به عنوان مثال اینترنت به ظهور موتورهای جستجو، خردهفروشی آنلاین و سرویسهای برحسب نیاز همچون تاکسی آنلاین یاری رسانده است که تا پیش از آن وجود نداشت. به همین دلیل است که اینترنت و ظهور اقتصاد دیجیتال، برگ نوینی در اقتصاد به وجود آوردهاند.
بستر مورد نیاز رونق اقتصاد دیجیتال امنیت سرمایهگذار، تقویت زیرساختهای ارتباطی، تضمین کیفیت آن توسط دولت و نیروی جوان با استعداد است که بر اساس آمارهای دولتی و گفته سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری طی دو سال و نیم گذشته هزار و صد نفر ایرانی از خارج بازگشتهاند که ۷۰ درصد آنها در ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا تحصیل کردهاند.
برای درک بهتر اقتصاد دیجیتال و اهمیت آن به خصوص در شرایط سخت اقتصادی و تحریم، مطالعه نمونههای خارجی خالی از لطف نیست. برای مثال شرکت تاکسی اینترنتی اوبر بزرگترین شرکت تاکسیرانی دنیاست بدون اینکه مالک یک خودرو باشد و میلیاردها دلار ارزش دارد. در کشورمان هم چنین شرکتهایی استارتاپی وجود دارند، اما تعدادشان کم است. این شرکتهای استارتاپی با یک ایده برای رفع یک نیاز یا مشکل کار خود را آغاز میکنند و تمرکز خود را بر رشد سریع میگذارند تا بتوانند طی زمانی کوتاه به مرحله سوددهی برسند. در حقیقت این شرکتهای استارتاپی لوکوموتیوهای اقتصاد دیجیتال هستند و تاثیر مستقیم در تولید ناخالص داخلی یا همان GDP دارند.
امروزه بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که اقتصاد دیجیتال میتواند چارهگشای اقتصادشان برای این روزها و آینده باشد. زیرا این نوع اقتصاد وابستگی به نفت و گاز و منابع داخلی ندارد، هزینه تولید بسیار پایینتر در برابر صنایع دیگر دارد و بازگشت سود آن بسیار بیشتر از میزان سرمایهگذاری انجام گرفته است.
کمی پیش آذری جهرمی، وزیر ارتباطات گفت: «گذشت دورهای که شرکتهای بزرگ نفتی و صنعتی شرکتهای برتر دنیا بودند. الان شرکتهای تراز اول دنیا شرکتهای مبتنی بر فناوری اطلاعات هستند. در کشور ما هم این نشانهها بروز پیدا کرده است.»
در ایران امروزه اصطلاح "اکوسیستم استارتاپی" را داریم که به همه بازیگران این عرصه از کارآفرینان تا سرمایهگذاران و کارمندان و مربیها و دیگر افراد شاغل در آن اطلاق میشود. افراد بسیاری در راس امور کشور این اکوسیستم را عامل جلوگیری از مهاجرت جوانان خوش آتیه و عامل اشتغالزایی برای کشور و برون رفتی برای گریز از شرایط سخت اقتصادی این روزهای کشور خطاب میکنند، اما نکته مهم این است که به نظر میرسد این اکوسیستم کوچک کارآفرینی ایران دچار رخوت شده؛ با اینکه مشکل وجود حجم سرمایه در کشور نداریم، اما در شرایط فعلی کمتر سرمایهگذاری به سمت سرمایهگذاری استارتاپی میآید و غالبا بازارهای زودبازده مثل طلا و ارز را به سرمایهگذاری روی کارآفرین ایرانی که میتواند منجر به رونق تولید و اشتغالزایی شود ترجیح میدهند.
تعداد مشترکان اینترنت پهنباند طبق آخرین آمار منتشر شده توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تا پایان سال ۱۳۹۷ به بیش از ۷۴ میلیون رسیده و ضریب نفوذ اینترنت را به بیش از ۹۰ درصد در کشور رسانده است. استقبال گسترده مردم از سرویسهای اینترنتی نشان دهنده آینده روشن اقتصاد دیجیتال در کشور ماست. برای مثال هماکنون فقط در شهر تهران حدود ۲۰ تاکسی اینترنتی فعالیت میکند، در حالیکه در کشوری مانند روسیه نهایتا دو تا سه تاکسی آنلاین وجود دارد. این موضوع نشانگر استقبال ایرانیها و بازار بزرگ کشورمان در مواجه با فناوری است، اما این حوزه نیاز به توجه بیشتری دارد.