چرا ارزش تسلا هزار برابر خودروسازان ديگر است؟
بر اساس یادداشتی از استیو بلانک ۱۰

چرا ارزش تسلا هزار برابر خودروسازان ديگر است؟

توسط محمود حاج‌ زمان | ۱۳۹۶/۰۹/۰۳ - ۱۳:۰۰ | ۸ دقیقه

تسلا: چطور ۷۰۰ میلیون دلار را از دست بدهیم و ۶۰ میلیارد دلار ارزش خود را حفظ کنیم؟

 نوپانا: سال ۲۰۱۶، خودروسازان آمریکا نزدیک به ۸۸ میلیون خودرو صادر کردند. سهم تسلا از این میان، ۷۶۰۰۰ خودرو بود. با این حال، وال‌استریت ارزش تسلا را بالاتر از هر خودروساز دیگری در آمریکا تخمین زده است. اما چه چیزی این اختلاف بیش از ۱۰۰۰ به ۱ را توضیح می‌دهد؟ پاسخ یک کلمه است: آینده.

افراد بسیاری تسلا را با شرکت‌های فعلی مقایسه می‌کنند که کار اشتباهی است. تسلا یک شرکت خودروسازی معمولی نیست.

در آغاز قرن بیستم، خیلی‌ها تولیدکنندگان کالسکه و گاری را با شرکت‌های خودروسازی جدید مقایسه می‌کردند. هر دوی این‌ها تولید‌کننده‌ ابزار حمل‌ونقل بودند و ابزار آنها هم نسبتا مشابه بود؛ تنها تفاوت ظاهری آن بود که یکی با نیروی اسبی که جلوی گاری بسته می‌شد حرکت می‌کرد و دیگری یک موتور احتراق داخلی بسیار غیرقابل اعتماد و پر سر و صدا داشت.

اما حقیقت این است که این دو نوع حمل‌ونقل با هم تفاوت داشتند. یکی از آنها امروزه فقط در موزه‌ها یافت می‌شود. شرکت‌هایی که مدل‌های تجاری حول موتورهای احتراق داخلی را به وجود آوردند، بازار کالسکه‌های اسبی را از میان بردند. شاید این سرنوشت محتمل تک‌تک تولیدکنندگان خودروهای امروزی نیز باشد.

به گزارش نوپانا، خودروهای الکتریکی معادل آلودگی کمتر، قطعات متحرک کمتر، سروصدای کمتر و سرعت بیشتر در مقایسه با خودروهای فعلی هستند. امروزه، تکنولوژی ضروری (یعنی باتری‌های به‌صرفه با حجم قابل قبول) برای ایجاد تجارت مطمئن حول آن‌ها در دسترس قرار گرفته است. بیشتر ناظرین عقیده دارند تا میانه‌های قرن حاضر، خودروهای الکتریکی شکل غالب حمل‌ونقل خواهند شد. این خبر خوشی برای خودروسازان فعلی نیست.

تسلا شکل تازه‌ای از حمل‌ونقل است که ساختارهای از پیش تعیین شده را به هم می‌ریزد.

این مسئله چهار دلیل اصلی دارد:

۱- خودروسازان امروزی بیش از یک قرن تجربه‌ طراحی و ساخت سیستم‌های پیشران مکانیکی کارآمد را دارند (موتورهای احتراق داخلی انرژی لازم برای به حرکت درآوردن چرخ‌ها را فراهم می‌کنند). اگر تولیدکنندگان خودرو بخواهند ماشین‌های برقی بسازند، تمام این مهارت‌های طراحی و قسمت اعظم چرخه‌ی تولید و تجربه‌ آنها از دور خارج خواهد شد. این‌ها نه تنها بی‌فایده می‌شوند، بلکه میراثی از ابزار سرمایه‌ای و نیروی کار خواهند بود که بیشتر وبال گردن شرکت‌ها می‌شوند.

در عرض چند سال، تنها نکته‌ مفید شرکت‌های خودروسازی سنتی و فعلی، قسمت بدنه‌سازی خواهد بود.

۲- اگرچه صنعت خودروسازی ۱۰۰۰ برابر کل شرکت تسلا است، اما به نسبت هر تولیدکننده‌ سنتی خودرو، تسلا تجربه و بودجه‌ بیشتری برای تولید خودروهای الکتریکی دارد. سرمایه‌گذاری تسلا در «گیگافکتوری» (Gigafactory) -یا همان کارخانه‌ی باطری‌های لیتیوم/یون-، نویدبخش طراحی و تولید پیشران‌های الکتریکی است که از مجموع تمام صنعت خودروسازی سنتی فراتر خواهد رفت.

۳- آینده‌ حمل و نقل نه فقط الکتریکی، بلکه خودکار و شبکه‌ای هم هست. مطالب زیادی در مورد خودروهای بدون سرنشین نوشته شده است، اما باید بدانیم این خودروها دارای سطح‌های متفاوتی هستند:

سطح ۰: خودرو به راننده اخطار می‌دهد، اما کنترل خودرو تماما به دست راننده است. مثلا خودرو در مورد نقاط کور اخطار می‌دهد.

سطح ۱: راننده و خودرو در کنترل وسیله سهیم هستند. مثلا در سیستم کنترل مسیر تطبیق‌پذیر (ACC)، راننده فرمان و سیستم هوشمند سرعت را کنترل می‌کنند.

سطح ۲: سیستم خودکار تمام کنترل‌های اتومبیل (گاز، ترمز و فرمان) را به دست دارد. راننده نظارت می‌کند و اگر سیستم خودکار نتوانست به موقع واکنش نشان دهد، کنترل را به دست می‌گیرد.

سطح ۳: راننده می‌تواند با تلفن همراه خود کار کرده یا حتی فیلم تماشا کند. خودرو تمامی شرایط نیازمند به واکنش فوری –مثل ترمز ناگهانی- را مدیریت می‌کند. راننده باید آماده‌ مداخله در یک بازه‌ زمانی کوتاه باشد و خودرو این مسئله را به او اطلاع خواهد داد.

سطح ۴: امنیت سفر نیازمند توجه راننده نیست؛ راننده می‌تواند با خیال راحت بخوابد یا حتی صندلی راننده را ترک کند.

سطح ۵: هیچ مداخله‌ انسانی مورد نیاز نیست؛ مثلا تاکسی‌های روباتی.

هر سطح از هوشمندی نیازمند مقدار قابل‌توجهی برنامه‌نویسی نرم‌افزاری و نوآوری است. با در نظر گرفتن این‌که بخش نرم‌افزاری خودروها هر روز بیشتر شده است، نسل بعدی حمل‌ونقل در واقع کامپیوترهایی چهارچرخ خواهند بود.

مشابه قطارهای خودران الکتریکی، هوشمندی و شبکه شدن جز ویژگی‌های اساسی شرکت‌های خودروسازی فعلی نیست.

۴- شرکت‌های بزرگ فعلی از یک مدل تجاری شناخته شده استفاده می‌کنند و فرآیند، رویه‌ها و شاخص‌های معین عملکردی دارند که پیشرفت‌شان به سوی یک مجموعه هدف مشخص را اندازه‌گیری می‌کنند. اما وقتی اختلال و دگرگونی در تکنولوژی پیش می‌آید (مثلا قطارهایی با پیشرانه‌ی الکتریکی، خودروهای خودکار و غیره)، تغییر مدل تجاری بسیار سخت خواهد بود. شرکت‌های اندکی وجود دارند که بتوانند از پس گذار از یک مدل تجاری به مدل دیگر بر بیایند.

با این که تسلا می‌تواند اولین پیشرو در صنعت رو به اختلال و دگرگونی حمل‌ونقل باشد، ضمانتی وجود ندارد که شرکت دیگری مثل آن از راه نرسد.

با این حال، پرسش این نیست چرا تسلا چنین ارزش زیادی دارد؟ پرسش درست این است که چرا خودروسازان فعلی مثل زمان کالسکه و اسب ارزشمند دانسته نمی‌شوند؟

نکاتی که آموخته‌ایم:

- شمار اندکی از پیشروها و رهبران بازار در صنایعی که دچار اختلال و دگرگونی می‌شوند، به صنعت جدید گذار خواهند کرد.

- دارایی‌ها، دانش و تفکراتی که آ‌نها را در گذشته پیشرو کرده است، معمولا بار سنگینی می‌شود که به آنها اجازه‌ دیدن آینده را نمی‌دهد.

منبع

برچسب‌ها: صنعت خودرو‌سازیشرکت خودروسازی تسلاسهام و ارزشتسلاخودروهای الکتریکیخودروی الکتریکی
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره محمود حاج‌ زمان

محمود حاج‌ زمان

محمود حاج زمان، دانش‌آموخته مهندسی عمران تا مقطع دکتری در دانشگاه شریف است. از سال ۱۳۸۸ مشغول روزنامه‌نگاری علمی و نوشتن و ترجمه مطالب علمی، به خصوص در مجله دانستنیها است. او تا کنون شش کتاب ترویج علم برای مخاطب عام منتشر کرده است.