گزارشی كامل و خواندني از پنل تخصصی «جذب سرمایه برای استارتآپها+خلق ارزش» در اصفهان
نوپانا: پس از برگزاری موفق «یلدای کارآفرینان استارتآپی» در شب یلدا و برگزاری گردهمایی بزرگ شتابدهندهها در مشهد مقدس، استقبال فعالان اکوسیستم استارتآپی از مباحث تخصصی و ظرفیتهای بالای اکوسیستم استارتآپی اصفهان بهانهای شد تا آخرین گردهمایی استارتآپی سال ۱۳۹۵ در این شهر برگزار شود.
شهر زیبای اصفهان در روز چهارشنبه ۲۵ اسفند از ساعت ١٤ تا ١٩ میزبان همایشی درباره سرمایهگذاری در استارتآپها بود. در این همایش که در سالن همایشهای اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی این شهر برگزار شد، شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ، سيد سعید رحمانی خضري مدیرعامل شرکت سرآوا و رضا زرنوخی رییس انجمن صنفی سرمایهگذاری جسورانه به عنوان اعضای پنل حضور داشتند و در کنار طرح مباحث تخصصی، آخرین تحولات حوزه سرمایهگذاری در استارتآپها و مسیرهای پیش روی کارآفرینان و سرمایهگذاران در این عرصه را بررسی کردند.
کارآفرینان، علاقمندان و فعالان اکوسیستم استارتآپی اصفهان نیز در بخش پرسش و پاسخ سوالاتشان را به صورت مستقیم با اعضای پنل مطرح کردند و حین و بعد از همایش نیز با آنها به بحث و تبادل نظر پرداختند. این پنل تخصصی توسط شهرام شریف (روزنامهنگار) اجرا شد.
به گزارش نوپانا*، همایش «جذب سرمایه برای استارتآپها+خلق ارزش» توسط «هفته نامه شنبه» و با همکاری «اتاق بازرگانی اصفهان» و حمایت «آخرین خبر» برگزار شد.
ویسیها، سرمایهگذاران تخصصی استارتآپی
رضا زرنوخی رییس انجمن صنفی سرمایهگذاری جسورانه ایران، صحبتهای خود را با تعریف ویسی يا سرمایهگذاری جسورانه و اجزای اصلی شروع كرد؛ او گفت: «ویسیها، ۲ پایه اصلی دارند. یک پایه آن جنرال پارتنرها (General Partners) یا به اختصار جیپیها هستند که مدیریت ویسی و منابع آن را را بر عهده دارند و از تجربه توسعه کسبوکار برخوردار هستند و پایه دیگر، لیمیتد پارتنرها (Limited Partners) یا الپیها هستند که سرمایه را در اختیار جیپیها قرار میدهند.»
زرنوخی درباره آمادگی استارتآپها برای ورود به فرایند سرمایهپذیری جسورانه افزود: «سرمایهگذاران جسورانه یا خطرپذیر پروژههای خود جهت سرمایهگذاری را از میان چندین پروژه کارآفرینی مختلف انتخاب میکنند. بنابراین نیاز است که تیمهای استارتآپی برای جذب سرمایه اینچنینی آموزشهای لازم را کسب کنند و به سطح جذب سرمایه برسند. اینجاست که، مراکزی مثل شتابدهندهها و مراکز رشد وارد میشوند و ارتقای سطح استارتآپها و پروژههای کارآفرینی متنوع و ظرفیتدار و آمادهسازی آنها برای ورود به فرایندهای سرمایهگذاری جسورانه را بر عهده میگیرند.»
رییس انجمن صنفی سرمایهگذاری جسورانه ایران تفاوت ویسیها با دیگر سرمایهگذاران را در استراتژی متفاوت آنها اعلام کرد و گفت: «ویسیها به جای اخذ ضمانتها و تضمینهای خاص و گاها سنگین از کارآفرین، در قبال سهام ارزش افزوده ایجاد شده، منابعی در اختیار آنها قرار میدهند و شریک پروژه میشوند. همچنین آنها در بهبود و توسعه کسبوکار نیز به استارتآپها کمک میکنند. بدین ترتیب اگر کسبوکار آنها با موفقیت مواجه شد، سود ویسیها در ارزش افزوده ایجاد شده است و اگر شکست خورد نیز تنها خسارت موجود برای استارتآپها زمان و تلاشی است که کارآفرینان صرف کردهاند و ویسیها شریک اصلی خسارت هم هستند. یعنی این طور نیست که کارآفرینان استارتآپی به خاطر جذب سرمایه وقتی پروژهشان شکست میخورد، یک عمر با بدهکاری مالی روبهرو شوند.»
زرنوخی در ادامه نوع نیاز مالی استارتآپها به دوره عمر آنها وابسته دانست و گفت: «اگر مقیاس کوچک باشد، استارتآپها به سرمایه اولیه اندکی برای شروع نیاز دارند که به آن سرمایه بذری (سرمایه مرحله کشت ایده) میگویند. این سرمایه را میتوان از یک شخص مثل یکی از اعضای فامیل یا خانواده گرفت. یعنی شخصی که علاقهمند است به توسعه کسبوکار شما کمک کند و مبلغ محدودی در اختیارتان قرار میدهد تا کمی کسبوکار استارتآپی شما شکل بگیرد. البته در کشور مراکز یا نهادهای دیگری همچون صندوقهای حمایت از پژوهشهای فناورانه و بعضی از شرکتهای سرمایهگذاری یا شتابدهندهها میتوانند برای تزریق سرمایه اولیه یا بذری کمک کنند؛ اما سرمایهگذاران جسورانه معمولا از مرحله بلوغ یک کسبوکار وارد جریان توسعه آن میشوند. یعنی مرحلهای که ریسکهای پروژه مشخص شده و نیاز به توسعه بیشتر و مبالغی بالاتر است.»
او افزود: «در حال حاضر بخشی از تامین مالی استارتآپها را شتابدهندهها انجام میدهند. یعنی آنها علاوه بر مشاوره، آموزش و در اختیار گذاشتن فضای کار، سرمایه اولیهای نیز در اختیار استارتآپها میگذارند؛ البته در دنیا ویسیهایی داریم که به صورت تخصصی در زمینه سرمایه اولیه یا بذری فعالیت میکنند. آنها سرمایههای کوچک میدهند و سهامهای کوچک نیز میگیرند. در همین حال به کسبوکار اجازه رشد میدهند و بعد از آن اگر نیاز به سرمایه باشد دیگر خود وارد نمیشوند و سرمایهگذاران جسورانه دیگر با تخصصهای دیگر ورود میکنند.»
رضا زرنوخی در پایان با اشاره به اینکه در حال حاضر ۱۷۰ مرکز رشد، ۴۰ شتابدهنده و ۲۵ صندوق حمایت از پژوهشهای فناورانه در کشور در حال فعالیت هستند، گفت: «۹ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر و پنج صندوق سرمایهگذاری جسورانه فعال در کشور داریم و اگر مبلغ سرمایهگذاری نهادهای دولتی و حمایتی را نیز در نظر بگیریم، در مجموع در کشور حدود ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری جسورانه داریم. البته این مبلغ بسیار کم است و با اصلاح مدلهای قبلی و استفاده از سرمایهگذاری تطبیقی، قطعا این مبلغ به رشد بسیار بیشتری خواهد رسید. اما نباید منتظر این موضوع بمانیم، بلکه باید با جذب الپیها مبالغ قابل توجهی در این زمینه جذب شود.»
جذب سرمایههای سنتی نیازمند فرهنگسازی
شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ نیز در این پنل جذاب درباره ورود سرمایه سنتی به سرمایهگذاری در استارتآپها سخن گفت: «برای اینکه سرمایه به سمت یک کسبوکار حرکت کند اول از همه باید پیشنیازهای دانشی و فرهنگی فراهم شود. سرمایههای موجود ترسو و اصولا ریسکگریز هستند. برای همین اگر قرار باشد یک صنعت جدید را معرفی کنیم، برای آنکه سرمایه، مخصوصا سرمایههای سنتی که سالها در حوزههای کمخطر بودهاند، به سمت و سوی استارتآپها بیایند، نیاز است روی بحث اطلاعرسانی و ترویج کار شود. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم سرمایهگذار سنتی بدون اطلاع از فرصتهای جدید این حوزه وارد عرصه شود. همچنین بدون دانستن این که تجارتهای سنتی بدون بهرهگیری از فناوری و پیوستن به روندهای دانشبنیان و فناورانه، ارزش افزوده خود را از دست خواهند داد؛ پس توجه به این دو مسئله میتواند زمینهساز ورود سرمایههای سنتی به این حوزه شود. مساله بعدی مطلع کردن خانوادهها است. آنها باید بدانند برای ادامه فعالیت موثر و ارزشآفرینی، فضای کار دولتی دیگر جوابگو نیست و برای فراهم شدن زمینه کار فرزندانشان نیاز است در توسعه کسبوکارهای نوپا مشارکت کنند.»
او افزود: «همزمان با جذب سرمایههای سنتی، مدیریت سرمایهگذاری نیز باید توسط متخصصان این حوزه انجام شود. باید امکانات و تسهیلاتی فراهم شود که سرمایههای خرد و درشت سنتی به دست فعالان و مدیران ماهر این حوزه که توانایی بهرهبرداری از آن را دارند برسد.»
جوانمردی درباره نقش دولتها در زمینه سرمایهگذاری تخصصی روی استارتآپها با بیان اینکه دولت نفتی، دولتی بزرگ و فربه است که در همهجا حضور دارد، گفت: «ما عادت کردهایم که دولت همهچیز را فراهم کند. متاسفانه پیشفرض دولت در ایران این است که باید همه چیز را مدیریت کند یا به همه چیز مجوز دهد. دولت اعتقاد ندارد که در جاهایی نباید ورود یا دخالت کند. البته از مهمترین اقدامات دولت در این زمینه میتوان به حمایت از استارتآپها اشاره کرد. این اتفاق خوبی است زیرا علاوه بر گزینه جایگزین استخدام مشاغل دولتی و یا ممانعت از خروج نخبگان از کشور، گزینه ایجاد کسبوکار را نیز در مقابل جوانان و کارآفرینان قرار داده است. هرچند باید توجه کنیم که با تزریق نابهجای پول دولتی، فضای استارتآپی کشور ملتهب میشود. نباید این تفکر ایجاد شود که هرکس ایدهای در دست دارد به او صدها میلیون سرمایه داده میشود. باید تفکر خود را اصلاح کنیم. باید به این باور برسیم که در فضای کسبوکارهای نوپا، روی پای خود ایستاده و از سرمایه مردمی استفاده کنیم.»
مدیرعامل فناپ یکی از مهمترین الزامات توسعه فضای استارتآپها در یک منطقه، به جز نیروهای کارآفرین و مستعد و سرمایه و تکنولوژی، را توجه به بازار دانست و گفت: «یک اشتباه رایج در میان استارتآپها این است که گمان میکنند حتما باید طرح جدیدی ارائه دهند. یعنی هم محصول جدید باشد و هم بازار جدید داشته باشد. در حالی که اصولا در همهجا هم «محصول جدید-بازار جدید» اهمیت دارد و هم «محصول جدید-بازار قدیم». خیلی وقتها ممکن است بازارهای ما آمادگی پذیرش محصولاتی را به عنوان مکمل، به عنوان ارتقا دهنده، به عنوان مزیت رقابتی و غیره داشته باشند. برای همین است که باید بینش خود را درباره فرصتهای کسبوکار استارتآپی اصلاح کنیم. اینکه استارتآپی در جایی موفق شده است دلیلی بر این نیست که به یک باره ۱۵ تیم بروند و روی آن موضوع تکراری کار کنند. در حالی که در اطراف ما، مسائل متعدد و مفصلی وجود دارد که مردم و صنایع حاضرند برای رفع آنها پول خرج کنند ولی ما به عنوان یک تیم استارتآپی به سراغ آنها نمیرویم. باید موضوعاتمان را درست انتخاب کنیم. موضوعاتی که در آینده احتمال بیشتری برای ایجاد بازار آنها وجود دارد.»
او افزود: «یکی از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم این است که کمک کنیم به انتخاب بازارهای مناسب. دوم این که در زنجیره تأمین بازارهای خودمان فرصتهایی را معرفی کنیم که استارتآپها تمرکز خود را روی آنها بگذارند. ما اخیرا جشنواره فینتک را برگزار کردیم. در آنجا دیدیم ایدههای ورودی، کپی شده اکثر ایدههایی است که در نقاط مختلف دنیا و یا حتی در جشنوارههای دیگر کشور در حال اجرا شدن است. در حالی که در بازار بانک، بیمه و بورس، نیازمندیهای مختلفی وجود دارد که اگر روی آنها تمرکز انجام شود قطعا آن محصول یا خدمت مطلوبیت بیشتری برای بازار دارد و نشان میدهد انتخاب درستی صورت گرفته و ارزشآفرینی برای آن کسبوکار ایجاد شده است.»
کارآفرینان استارتآپی فعالان اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی
سید سعید رحمانی خضری، مدیرعامل سرآوا نیز در این پنل تخصصی درباره دشواریهای جذب سرمایه به خصوص از بخش سنتی جامعه به این نکته اشاره کرد که خود سرمایه یک جریان یا مفهوم سنتی است و سرمایه غیر سنتی نداریم. رحمانی گفت: «بسیاری از سرمایهداران سنتی از درایت و آیندهنگری در سرمایهگذاری برخوردار هستند و ما مجبور نیستیم این ویژگی را در آنها ایجاد کنیم. اما باید بتوانیم فرصتهای موجود در فضای استارتآپها را به آنها نشان دهیم. مثلا یکی از اولین سهامداران سرآوا، آقای رهنما بودند که [اتفاقا از شناختهشدهترین سرمایهگذاران اصفهان هم هستند] وقتی موضوع سرمایهگذاری در سرآوا با ایشان مطرح شد این فرصت را دید و سریعا تصمیم گرفت. ما برای قانع کردن بقیه سرمایهگذاران طی پنجسال گذشته با تلاش فراوان مذاکره کردیم و توانستیم آنها را هم برای سرمایهگذاری در استارتآپها قانع کنیم. باید توجه داشت این سرمایهگذاری و تلاش برای شکلگیری سرآوا به دلیل وجود چالشهای خاص مثل نداشتن قوانین لازم برای سرمایهگذاری جسورانه، مشکلات متعددی را به ما تحمیل کرد. ضمن اینکه در آن زمان تورم به شدت بالا رفته و ارزش پول ایران به شدت افت کرده بود، تحت ظالمانهترین تحریمهای بینالمللی بودیم و شاید بدترین شرایط وضعیت اقتصادی کشور ما بود. با این حال توانستیم در اوج تحریمها فضایی برای حمایت از کارآفرینان ایرانی ایجاد کنیم.»
رحمانی در پاسخ به این سوال که چرا سرمایهگذاران سنتی از سرمایهگذاری جسورانه وحشت دارند، نیز گفت: «یکی از دلایل این است که سرمایهگذاران سنتی انتظار سود و بازده فوری دارند. سرمایهگذاران باید بتوانند توان تحمل زمانی خود را برای به نتیجه رسیدن کسبوکار نوپا بالا ببرند و هم اینکه بتوانند به کارآفرینان و این مدل سرمایهگذاری اعتماد کنند.
رحمانی گفت: آن زمان که به دنبال جذب سرمایههای سنتی برای سرآوا بودیم بسیار سخت بود که سرمایهگذاران را قانع کنیم که به عنوان مثال روی دیجیکالا یا چند استارتآپ دیگر سرمایهگذاری کنند. در آن زمان دیجیکالا یک شرکت حدودا ۳۰ نفره بود که در دفتری نسبتا کوچک در خیابان مطهری قرار داشت و آنها [سرمایهگذاران مورد مراجعه] حتی تصورش را هم نمیکردند که یک کسبوکار نوپای اینترنتی بتواند اینقدر بازدهی داشته باشد. امروز اما شرایط درباره استارتآپها کمی بهتر است؛ زیرا نمونههای موفق مثل دیجیکالا را میتوانیم مثال بزنیم. اما هنوز هم مثالهای کمی از موفقیت استارتآپها وجود دارد که عموم سرمایهگذاران آنها را بشناسند.»
مدیرعامل سرآوا گفت: «در سال ۹۵ موفق به دریافت مجوز صندوق جسورانه ارزشآفرین سرآوا با سرمایه ۵۰ میلیارد تومان شدیم. با راهاندازی این صندوق سرمایهگذاری که تحت نظارت سازمان بورس انجام میگیرد، فرصت برای حمایت بیشتر از شرکتهای دانشبنیان و تیمهای مستعد در مراحل اولیه رشد فراهم خواهد شد. سرآوا در این صندوق فقط بیست درصد سرمایه اولیه را تامین کرده تا سرمایه گذاران داخلی کوچک و بزرگ نیز فرصت مشارکت در این صندوق را داشته باشند.»
به گفته مدیرعامل سرآوا یکی از اصلهای موفقیت برای سرمایهگذاری در زمینه تکنولوژی و ویسیها این است که مدلهای همکاری بین سرمایهگذاران وجود داشته باشد تا دیگران نیز در آن سهیم باشند. رحمانی گفت: «ما میتوانستیم همه سرمایه صندوق را خودمان تأمین کنیم ولی این کار را در راستای ایجاد فضای همکاری انجام دادیم.»
رحمانی ادامه داد: «مساله مهم دیگر در سرمایهگذاری جسورانه این است که مدیریت را از سرمایهگذاری جدا کنیم. اکنون در صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه قوانینی به وجود آمده است که به ما اجازه میدهد سرمایه را از منابع مختلف جذب کنیم ولی مدیریت این سرمایه در دست تیم متخصص با مهارت در زمینه استارتآپها باشد و سرمایهگذاران فقط نقش نظارتی دارند.»
او در عینحال با اشاره به آینده سرمایهگذاری در خود شرکت سرآوا گفت: «ما میتوانیم در سرآوا روی سرمایهگذاریهایی که در مراحل میانی و رشد هستند تمرکز کنیم که به هرحال نیازهایشان متفاوت از سرمایهگذاری در مراحل اولیه است.»
مدیرعامل سرآوا درباره نقش دولت در زمینه سرمایهگذاری روی استارتآپها با اشاره به اینکه دولت بهتر است بیشتر در سیاستگذاری و رفع موانع حضور داشته باشد گفت: «نقش دولت در این زمینه خیلی مهم است. در زمینه سیاستگذاری دولت باید حمایت کند. خلاهای قانونی زیادی در این حوزه داریم که دولت باید به کمک مجلس در رفع آنها کمک کند. به عنوان مثال در زمینه میزان مالکیت شرکتهای سرمایهگذاری خارجی در حوزه دانشبنیان، حفاظت از دادههای کاربران و غیره، باید قوانین مناسبی تدوین شود. ما نیز در این زمینه میتوانیم کمک کنیم ولی در نهایت این چالشها باید توسط دولت و مجلس حل شود. مسئله دیگر رفع موانع و بروکراسیهای غیرضروری است. که پیشنهاد ما در این زمینه تشکیل اتحادیه صنفی توسط خود کارآفرینان استارتآپی است.»
سعید رحمانی ضمن مخالفت با عدم سرمایهگذاری دولت در این عرصه گفت: «مشارکت دولت بر اساس سیستمی تحت عنوان سرمایهگذاری تطبیقی میتواند راهکار باشد که این مدل هماکنون در کشورهای پیشرفته اجرا میشود. تفاوت سیستم سرمایهگذاری تطبیقی و وام در این است که در سیستم وامدهی سرمایه از طرف اول و کار و تعهد برگشت سرمایه از طرف دوم است، در حالی که در سرمایهگذاری تطبیقی، سرمایه از هر دو طرف (دولت و ویسیها) است و هر دو طرف در سود و زیان کار شریک هستند. این سیستم در آمریکا و مالزی و سنگاپور و غیره اجرایی شده است و قدمی است که امیدوارم در سال آینده در کشور ما نیز عملی شود.»
مدیرعامل سرآوا درباره فعالیت کارآفرینان استارتآپی در اصفهان و شهرهای دیگر ادامه داد: «نمیشود را کنار بگذاریم. در اصفهان و هرجای دیگر ایران میتوان به نتیجههای خوبی رسید. باید به خودمان اعتماد کنیم. مشکل اصفهان جذب سرمایه نیست و ما باید از کمترین امکانات بیشترین بازدهی را حاصل کنیم. اصلا فلسفه ویسی همین است؛ کم پول بگذار و بهرهوری بالا ایجاد کن! اما در فرهنگ جدید استارتآپی، شفافیت اصل است.»
به گفته مدیر عامل سرآوا ویسی یک مفهوم منطقهای است؛ برای ایجاد ویسی در اصفهان، حتما باید مجموعهای از سرمایهگذاران آن اصفهانی باشند؛ اکوسیستم استارتآپی هم باید محلی ایجاد شود.
رحمانی درباره جذب سرمایههای خارجی در حوزه استارتآپها گفت: «سرآوا با سرمایه داخلی ۳۵ میلیارد تومان آغاز به کار کرد و در سال ۹۳ با وجود تحریم و دیگر مشکلات، اولین جذب سرمایه از خارج از کشور را انجام داد. هرچند به دلیل تحریم، انتقال پول صورت نگرفت. یکی از سرمایهگذاران خارجی ما شرکت پامگرنت است که شرکتشان در سوئد ثبت شده است ولی بیش از ۲۰۰ سرمایهگذار از کشورهای مختلف دارند. اما اواخر سال ۹۴ یک رسانه روسی مقالهای نوشت درباره یکی از سرمایهگذاران روسی که تنها یک درصد در این سرمایهگذاری سهیم بود و همین باعث شد که بهار سال قبل رسانههای داخلی تیتر بزنند که روسها دیجیکالا را خریدند! اصلا طبق اصول و قوانین سرمایهگذاری جسورانه چنین مواردی غیرممکن است. چون همانطور كه قبلا گفتم كنترل و تصميمگيرى صندوق در دست مديريت است و هيچ سهامى به سرمايهگذار منتقل نمىشود. اما چون خبر از روزنامه روسی درآمده بود، این تیتر در برخی رسانههای ایرانی هم منتشر شد. البته بعد از آن شایعات دیگری هم آمد؛ مثلا گفتند سنگاپوریها دیجیکالا را خریدهاند. سپس آمریکاییها و بعد گفتند آمازون خریده است! حتی گفتند خود من هم از آمازون آمدهام. همه این شایعات هم منتشر شد!»
او افزود: «در سال ۱۳۹۴ با علم بر اینکه با کاهش تحریمها مواجه هستیم و ممکن است شرکتهای خارجی چندملیتی به منطقه و ایران بیایند و با استارتآپهای ایرانی رقابت کنند، تصمیم گرفتیم جذب سرمایه بزرگتری انجام دهیم که به میزان ۲۰۰ میلیون دلار بود. در مجموع در مقابل تمام سرمايه خارجى كه جذب كرديم كلا ٤٥ درصد سهام سرآوا را منتقل كرديم و همچنان ٥٥ درصد مالکیت و كنترل سرآوا در دست سرمايهگذاران و تيم ايرانى است. فقط هم پامگرنت نيست؛ شرکت پامگرنت ۱۵ درصد سهام سرآوا را در اختیار دارد.»
رحمانی ادامه داد: «در مجموع ۲۰۰ میلیون دلار از سرمایهگذاران کشورهای متعدد اروپایی جذب شده و جزئیات آن از این قرار است: هلند (32 درصد)، سوئد (17 درصد)، بلژیک (14 درصد)، انگلیس (12 درصد)، سوییس (10 درصد)، اروپای شرقی و مرکزی (4 درصد)، فنلاند (3 درصد)، ایتالیا (1 درصد)، آلمان (1 درصد) و سایر کشورها (6 درصد).»
رحمانی با اشاره به این که جذب سرمایه خارجی باید چند اصل داشته باشد گفت: «جذب سرمایه از هرجایی درست نیست و زمانی پاسخ میدهد که بتوانیم دانش و تجربه تراز جهانی را به استارتآپهای ایرانی منتقل کنیم تا آنها بتوانند با شرکتها و استارتآپهای چند ملیتی رقابت کنند و موفق شوند و این چیزی است که ما در اولویت سرمایهگذاری خارجیمان گذاشتهایم.»
او افزود: «ما سرمايه را از چندين سرمايهگذار با تجربه در زمينه سرمايهگذارى در استارتآپها در اروپا و آسيا جذب كرديم و با تعهد انتقال تجربه، به سراغ زبدهترین کارآفرینان رفتیم. مثلا آريان بكر، مؤسس الگرو، بزرگترين شركت تجارت الكترونيك لهستان و اروپاى شرقى است که شخصا تعهد به انتقال تجربه كرده است.»
مدیرعامل سرآوا با اشاره به این پرسش که «چرا انتقال دانش و تجربه نیازمند سرمايهگذارى است؟»، گفت: «براى اين كه تعهد و پايبندى و دلسوزى ايجاد مىكند. فقط وقتى سرمايه گذاشتید و در سود و زيان یک کسبوکار شریک شدید واقعا روی آن با تعهد كامل وقت و انرژى مىگذارید.»
رحمانی ادامه داد: «سرمايهگذارى از اين نوع، مانع خروج و ترويج فرار مغزها هم میشود، چراکه سرمايهگذار خارجى انتقال تجربه مىکند و ١٠٠ درصد تمركزش در ایجاد موفقيت در ايران صرف میشود و این درصد موفقيت را بالاتر میبرد و به جز این راه، غير ممکن است كه یک كارآفرين موفق خارجی را با مدل و روش دیگری به انتقال دانش در کشور معطوف كرد.»
او گفت: «در سال ۱۳۹۳ مقالهای از اکونومیست منتشر شد که باارزشترین برندهای اینترنتی هر کشور را بررسی کرده بود. در این مقاله ارزش دیجیکالا ۱۵۰ میلیون دلار برآورد شده بود. برخی در فضای وب آن را غیر واقعی دانستند و حتی به اکونومیست به خاطر انتشار آن اعتراض کردند. اكونوميست براى سنجش و صحت اين ارزشگذارى، گزارشهاى مالى از ما مىخواست كه شركت با تأييد هيات مديره و امضای توافقنامه محرمانگی، چند گزارش به ايشان داد و آنها ارزشگذارى را تأييد كردند. اين شركتها بين ١٠٠ تا ١٠٠٠ درصد در سال رشد دارند. پس خارج از تصور نيست كه ١٥٠ میلیون دلار در يك سال، ٢ برابر شود. يعنى ١٥٠ به ٣٠٠ و باز هم در سال بعد ٢ برابر شود و به ٦٠٠ میلیون دلار برسد. پس اگر پامگرنت در گزارش خود به ارزش فعلی ۷۵۰ میلیون دلاری دیجیکالا اشاره میکند آنقدر هم دور از ذهن نیست. ما البته هيچ نظرى در اين مورد نداديم.»
رحمانی افزود: «۱۰۰ میلیون از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی را در دیجیکالا سرمایهگذاری میکنیم، برای آن که باور داریم استارتآپهای ایرانی میتوانند بزرگ شوند. اما هیچگاه حتی یک سهم از شرکتهایی را که در آن سرمایهگذاری کردهایم به شرکتها و اشخاص خارجی منتقل نشده است. همینطور بر اساس مدلهای اجرا شده، همه اطلاعات این شرکتها به شدت محافظت شده و سرمایهگذاران خارجی به هیچ وجه به اطلاعات کاربران دیجیکالا و دیگر شرکتهای پورتفوی ما دسترسی ندارند و البته خود ما هم هیچ دسترسی غیر معمولی به اطلاعات این شرکتها نداریم و تنها بحث گزارشهای مالی مرسوم در میان است.»
رحمانی در پایان گفت: مهمترین هدف سرآوا همراهی در جهت خلق الگوی موفقیت از کارآفرینان ایرانی، در راستای تقویت اقتصاد مقاومتی است. این ارزشها در کنار اهداف دیگری همچون انتقال دانش و تجربه ترازجهانی، اشتغالزایی، افزایش امید در نسل جوان و کاهش مهاجرت نخبگان، از مهمترین نقاط تمرکز سرآوا بوده است.»
(*این گزارش با همکاری هفتهنامه شنبه تهیه شده است؛ همچنین در نگارش آن عباس خاراباف و ثمین موتمنفر همکاری داشتهاند.)