این منطقه ۲۳ میلیون کسبوکار کوچک و متوسط دارد که تا ۹۰ درصد از شرکتهای رسمی بخش خصوصی را به خود اختصاص داده است.
نوپانا به نقل از اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران: یک مرکز استارتآپی در قاهره، بخشی از درخشانترین ذهن خاورمیانه است که فناوریهای نوین را به مدلهای کسبوکار هیجانانگیز تبدیل میکند. دلیل منطقی برای این پیشرفت وجود دارد. در منطقهای که از زمان بهار عربی سعی کرده است جایگاه اقتصادی پیدا کند، جایی که هنوز درگیری در سوریه، یمن و نقاط مختلف عراق وجود دارد، ایدههای کارآفرینی تصفیه میشوند. مانند پردیس یونانی که زمانی بخشی از دانشگاه آمریکایی مصر بود. آنها کلید آینده خاورمیانه و شمال آفریقا هستند و نقش مهمی در رشد فراگیر، پایان فقر، مبارزه با تغییرات آبوهوایی و ایجاد شغل بازی میکنند.
علت این است که استارتآپها به طور قابل توجهی در اشتغال و رشد اقتصادی، رقابت و بهرهوری نقش دارند. این شرکتها محصولات جدید را معرفی میکنند و بازارهای جدید و اطلاعات مدرن را تطبیق میدهند. در نتیجه آنها میتوانند کمک بزرگی به توسعه بخش خصوصی پایدار و فراگیر کنند.
انقلاب کمتر پولی در مصر
چند استارتآپ موفق مخاطبان گستردهای برای محصولات و خدمات خود در خاورمیانه و شمال آفریقا پیدا کردهاند. یکی از نمونههای موفق شرکت سوق (Souq) است. سوق یک شرکت خردهفروش آنلاین مستقر در امارات متحده است که ماه مارس توسط آمازون خریداری شد. این شرکت یک انقلاب در تجارت الکترونیک را در منطقه رهبری کرد و تجارت فرامرزی و انتخاب مصرفکننده را ارتقا داد.
در مصر، یک شرکت دیگر، فوری (Fawry) تغییری در سیستم پرداخت الکترونیک ایجاد کرده است و حالا مصرفکنندگان و صاحبان کسبوکار، آنها را در استفاده از پول نقد دستوپاگیر آزاد کرده است. بیش از ۲۰ میلیون مصرفکننده، از جمله بسیاری از صاحبان کسبوکار کوچک در حال حاضر از این خدمات استفاده میکنند و در روز ۱/۵ میلیون پرداخت انجام میشود.
عدم تعادل بخش دولتی
کارآفرینان همچنین میتوانند به مناطقی که رفتوآمد در آن دشوار است، کمک کنند. بیکاری یکی از مهمترین مسائل است. حدودا یک نفر از هر سه نفر در منطقه بیکار است. آنهایی هم که شاغل هستند اغلب در بخشهای دولتی کار میکنند، دولتی که بزرگترین کارفرمای جهان عرب است.
(همچنین بخوانید: استارتآپ، تنها راهحل خاورمیانه)
در کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر، عراق، اردن و تونس، دولتها، ۶۰ تا ۸۰ درصد جامعه را به استخدام رسمی درآورده است؛ وضعیتی که غیرقابل تحمل است. اما کسبوکارهای کوچک هم نمیتوانند شغلهای مورد نیاز منطقه را ایجاد کنند. این کسبوکارها نمیتوانند گسترش پیدا کنند و استخدام کارگران را افزایش دهند. این منطقه ۲۳ میلیون کسبوکار کوچک و متوسط دارد که تا ۹۰ درصد از شرکتهای رسمی بخش خصوصی را به خود اختصاص داده است. با این حال آنها تنها هشت درصد از وامهای بانکها را دریافت کردهاند.
کارآفرینانی که در قحطی سرمایه به سر میبرند، خارج از بانکها هم گزینههای زیادی ندارند. با وجود تعداد فزایندهای از شتابدهندهها و صندوقهای پولی در منطقه، هنوز هم بازار سرمایهگذاری در حال تولد است و کاملا شکل نگرفته و استارتآپها مجبورند برای تامین مالی ایده خود اقدام کنند.
حتی کارآفرینانی که منابع مالی خوبی دارند هم با موانع دیگری مواجهند، برخی از اینها ناشی از عدم تجربه است. آموزش رسمی کمی برای کارآفرینان وجود دارد و تنها تعداد انگشتشماری از شبکههای پشتیبانی استارتآپها وجود دارد. تبعیض جنسیتی بیش از حد نقش عامل محدودکننده را بازی میکند. تقریبا هر اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا، حداقل یک مانع برای استخدام زنان دارد.
ساخت هر یک دلار
پس چگونه میتوان به شرکتهای شبیه سوق و فوری کمک کرد بر موانع خود غلبه کنند؟
اول اینکه کشورها نیاز دارند قوانین ورشکستگی خود را اصلاح کنند؛ یعنی گرفتن ریسک از استارتآپها. این در حالی است که هنوز آیین نامههایی وجود دارد که انحلال شرکتها را سخت میکند و شانس طلبکاران را در بازیابی قرضهایشان کاهش میدهد و هزینه بدهی و وام زیاد میشود. یک بخش مهمی از اصلاحات این است که حکم زندان را برای ورشسکستگیهای غیرجعلی لغو کنند.
دومین مسئله این است که بسیاری از کشورها، قوانین کاری دارند که کسبوکارها را سخت میکنند. این قوانین باید اصلاح شود، چرا که استارتآپها بودجه کمی دارند و به هر دلار خود نیازمندند. سوم اینکه کشورها باید در محدودیت مالکیت خارجی و تقویت قوانین مالکیت معنوی بازنگری کنند تا از نوآوری کارآفرینان حفاظت شود. انجام این کارها اجازه میدهد سرمایهگذاران بیشتری به منطقه بیایند.
(بیشتر بخوانید: رشد سریع استارتآپها خاورمیانه)
در بسیاری از نقاط هنوز بخش خصوصی، نقش درجه دوم را برابر شرکتهای دولتی بازی میکند. دولتها به ارزیابی مجدد که باعث تعادل و انجام اصلاحات و بازگشایی پتانسیل کسبوکارهای خصوصی میشود، نیاز دارند. موسسات مالی توسعه جهانی، مانند گروه بانک جهانی که شامل دانشگاهها، شرکتهای مالی بینالمللی و بانک جهانی میشود، نقش کلیدی ایفا میکنند. ما میتوانیم پل ارتباطی دولت و بخش خصوصی باشیم.
این پل میتواند به توسعه بازارهای جدید برای کارآفرینان و افزایش مشارکت بخش خصوصی در بازارهای تحت سلطه دولت کمک کند. این قلب استراتژی جدید شرکتهای مالی بینالمللی برای ساخت بازارهای جدید و فرصتها در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط است.
با پرداختن به تنگناهای کارآفرینی خاموش رشد اقتصادی پایدار، برای میلیونها نفر از مردم شغل ایجاد کرد. این آینده امکانپذیر است.
(در این زمینه بیشتر بخوانید: رقابت تنگاتنگ فروشگاههای آنلاین داخلی و بینالمللی)