کیانپور: دولت مطمئن باشد این فعالان بیشترین تلاش را برای بهبود فضای کسبوکار میکنند.
نوپانا: بعد از گذر از گرمای انتخابات و حضور ملی مردم در صفهای رای، نتیجهای به دست آمده است که بر چهار سال آینده کشور خصوصاً حوزه کسبوکارهای نوپا و استارتآپها تاثیرگذار خواهد بود. تاکنون کسبوکارهای زیادی راهاندازی شده و به موفقیت رسیدهاند و تیمها و ایدههای بسیاری نیز شکل میگیرند و برای چند سال آینده برنامهریزی میکنند. در این میان، این پرسش وجود دارد که کسبوکارهای نوپا چه انتظاری از دولت آینده دارند؟ دولت دوازدهم چگونه میتواند خواستههای آنان را برآورده کردهو چه راهی برای حمایت از این حوزه از کسبوکار انتخاب کند؟ درباره این موضوع با مجید کیانپور، مدیرعامل استارتآپ شاپرک آبی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
* به عقیده شما دولت دوازدهم چه اقداماتی میتواند در جهت حمایت از کسبوکارهای نوپا انجام دهد و چطور میتواند از آنان حمایت کند؟
در وهله اول، سرمایهگذاری خارجی مطرح میشود و باید گفت وجود این سرمایهگذاریها بسیار مفید است. نه به این معنی که آنها بسیار خاص و ویژه هستند و ما به سرمایهگذاری خارجی نیاز شدیدی داریم، بلکه با این دید که برای توسعه هر کسبوکاری، به یک تفکر و تجربه همراه با حمایت نیاز است، بدون اینکه استقلال کسبوکار از کسی گرفته شود. در این زمینه، اقدامات خوبی انجام شده است و ادامه این مسئله میتواند نکته مثبتی در نظر گرفته شود. سرمایهگذاری خارجی میتواند به ما آموزشهای خوبی ارائه کند و بازار داخلی را به تحرک درآورد.
نکته دیگر اینکه زمانی که فضای رقابتی در بخش خصوصی حاکم باشد، این حوزه میتواند به خوبی تشخیص دهد چه اقدامی برای پیشرفت و رونق بازار مناسب و چه اقدامی نامناسب است. در نتیجه به عقیده من، نیازی نیست دولت تمهیدات ویژهای تدارک ببیند و برنامه خاصی در دستور کار خودش داشته باشد. تنها کافی است به فعالان این حوزه اعتماد داشته باشد و مطمئن باشد آنها بیشترین تلاش را برای بهبود فضای کسبوکار خواهند داشت.
البته باید در نظر داشت فراهم کردن فضای امن و آرام برای اقتصاد حوزه کسبوکار میتواند خیلی دشوارتر از اختصاص وام و بودجه به این حوزه باشد، اما اکنون نیاز ما تنها همین فضای آرام برای فعالیت است. به عقیده من، دولت در چند سال گذشته، فضای مناسبی برای به وجود آورد و اگر دولت بعدی نیز همین رویه را در پیش بگیرد، بسیار مناسب خواهد بود.
* بسیاری از فعالان حوزه کسبوکار اعتقاد دارند قوانین حاکم در این بخش قدیمی و سختگیرانه هستند و به بازبینی نیاز دارند. به نظر شما دولت در این زمینه چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
نبود قانون یا قدیمی بودن قانون مسئله استارتآپها نیست یا حداقل مشکل ما نبوده است. تنها در مورد قوانین بخش بیمه، میتوان گفت کمی دستوپاگیر یا بازدارنده هستند، اما نمیتوانیم به صورت قطعی بگوییم قوانین حوزه کسبوکار حامی کارآفرینان نیستند و نمیتوانند فعالیت داشته باشند. به عقیده من، کاملاً برعکس است. کارآفرینان در ایران از اثرگذاری خوبی برخوردار هستند و این مسئله در مقایسه با باقی کشورهای دنیا نکته خوبی به حساب میآید.
(همچنین بخوانید: رویکرد کمک مالی و وام به ایدهها مجهور شده است)
به عنوان مثال، برنامه اوبر به هر کشوری که میخواهد عبور کند با موانع زیادی روبهرو است و باید با سندیکاها و دولتهای مختلفی مواجه شود که جلو پیشرفت بینالمللی او را میگیرد، اما در ایران کارآفرینان و شرکتهای استارتآپی موفق میتوانند روی روند قانونگذاری تاثیر داشته باشند و از قدرت کافی برای حمایت از خود برخوردار هستند. به عقیده من، بخشی از مسئولیت کارآفرینان و فعالان این جامعه در حال رشد، این است که تلاش کند باقی اعضای این جامعه نیز از تجارب آنها استفاده کنند و از اشتباهات پیشتازان این حوزه در ایران درست بگیرند.
* چشمانداز حوزه کسبوکارهای نوپا را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من این حوزه، آینده روشن و مناسبی دارد. شخصاً اگر بستر این شکل از فعالیت را در کشور مناسب نمیدیدم اینجا فعالیت نمیکردم، اما اعتقاد دارم میتوان اینجا ماند و تاثیرگذار بود و مشکلات موجود را حل کرد. یکی از مشکلاتی که باید به صورت جدی بررسی شود، کمبود همافزایی (Synergy) در بین مدیران این حوزه است. ما به شدت فردگرا هستیم و با هم رقابت داریم. مدیران بسیاری هستند که حاضرند در بازار خود پنجاه شرکت دیگر با همان کارکرد وجود داشته باشد اما قیمتهای او شکسته نشود، در صورتی که میتوان با کمک و همکاری و هماهنگی با هم، قیمتها را بهتر کنیم و پیشرفت سریعتری داشته باشیم و سرویس بهتری ارائه کنیم. هر صنعتی در کشور موفق شده است، با همکاری و کمک فعالان آن حوزه بوده است.
مشکل دیگر، استاندارد کار در ایران است. به نظر من، زمان مفید کار در ایران کاهش پیدا کرده است. تصور اشتباهی وجود دارد که طبق آن مشاغل برتر، مشاغلی هستند که با کمترین کار بیشترین درآمد به دست میآید و در نتیجه کار زیاد مطلوب نیست. در صورتی که ما در شرکت خود برای تمام هشت ساعت کاری کارکنان در پنج روز هفته برنامهریزی کردهایم و از همه این ساعات به صورت مفید استفاده میکنیم. علت دیگر این ساعات مفید پایین را در عدم تمرکز افراد جویای کار میدانم. خیلی از کسانی که در جایی مشغول به کار هستند، برای خود یک طرح مشخص ندارند که در آن تعیین شده چهار سال فعالیت کاری اول مخصوص آموزش کار است، پنج سال دوم برای کسب تجربه، سه سال سوم برای حرفهای شدن و الی آخر. این فقدان برنامه و هدف از کارکرد مفید آنان کم میکند که با یک برنامهریزی طولانی مدت مشکل حل خواهد شد.
(همچنین بخوانید: استارتآپها از رئیسجمهور آینده چه انتظاری دارند؟)