فاکتور اصلی یک استارتآپ را باید توانایی آن برای رشد بدانیم.
نوپانا به نقل از اقتصادآنلاین*: ویکیپدیا استارتآپ را یک تجارت نوپا در قالب یک شرکت یا سازمان موقت تعریف میکند که در پی ایجاد و راهاندازی یک مدل تجاری جدید در زمینه خاصی است. ویکیپدیا نوآوری را به عنوان شاخصه اصلی استارتآپ عنوان کرده و به این نکته اشاره میکند که در باور عمومی، استارتآپها معمولا ماهیتی مرتبط با فناوری دارند؛ اما این موضوع همیشه صحت ندارد. این دایرهالمعارف اینترنتی درونمایه استارتآپ را جاهطلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح جهانی تعریف کرده است.
ایده اصلی این گونه رویدادها برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ توسط فردی به نام اندرو هاید طرحریزی شد. در این گروه تعدادی افراد، آخر هر هفته در مورد یک ایده کسبوکار همفکری میکردند تا آن را اجرایی کنند. چند ماه بعد پس از انتشار این موفقیت، همایش استارتآپویکند در ونکوور کانادا برگزار شد.
با توجه به چنین مواردی میتوان به روشنی دید تأسیس استارتآپ نیاز به برقراری قوانین خاصی ندارد؛ حال آنکه درآمد، سود و تعداد کارکنان همواره در کمپانیهای بزرگ تغییر کرده و دغدغه این مسائل را نیز دارند. استارتآپ فارغ از مسائلی که شرکتهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، فقط در زمینه کاری خود مشغول به کار است.
استارتآپها، معمولاً حول محور ایدههای نوآورانه و خلاقانه بنا میشوند. در واقع فرد یا افراد خوشفکری، با ایدههای نو، در جستوجوی روشهایی برای کسب درآمد از آن ایده و تولید انبوه محصولات یا خدمات مبتنی بر آن ایده هستند. نوآوری در استارتآپها، به شکل نوآوری در بازار یا محصولات و خدمات، خود را نشان میدهند.
با بررسی تولد و فعالیت استارتآپها در سالهای اخیر میتوان به جرئت گفت میانگین عمر استارتآپها تقریباً سه سال است و این کسبوکارهای نوپا پس از سه سال دیگر یک استارتآپ شناخته نمیشوند. دلایل متعددی برای پایان دوران سه ساله شناخته شدن به عنوان استارت آپ، مطرح است که از جمله آن میتوان به جذب شدن توسط سایر کمپانیهای بزرگ، افزایش تعداد دفاتر، افزایش درآمد بیش از ۲۰ میلیون دلار، افزایش تعداد کارکنان بیش از ۸۰ نفر و افزایش تعداد اعضای اصلی به بیش از پنج نفر یا فروش سهم اعضای اصلی اشاره کرد.
در واقع فاکتور اصلی یک استارتآپ را باید توانایی آن برای رشد بدانیم. گراهام، استارتآپ را یک کمپانی تعریف میکند که ساختار آن برای رشد سریع، معماری شده است. در واقع تمرکز برای رشد، فارغ از فاکتورهایی نظیر جغرافیایی است که اعضای استارتآپ آن را تأسیس کردهاند؛ از اینرو استارتآپها را باید از کسبوکارهای کوچک جدا کرد.
در کشور ما نیز این روزها شاهد ظهور استارتآپهای متعددی هستیم. حتی شرکتهایی نیز وجود دارند که در صورت مقبول بودن طرح و آنچه که استارتآپ در پی رسیدن به آن است، درصدد حمایت از این کسبوکار برمیآیند. با یک گشتوگذار ساده، در اینترنت میتوان نمونههای موفق استارتآپهای داخلی را نیز مشاهده کرد. توسعه یک ایده و راهاندازی یک استارتآپ، پیش از داشتن ایده و ابزار، نیازمند خودباوری است.
(همچنین بخوانید: پنجاه فرمان کلیدی برای موفقیت استارتآپها)
یک ایده استارتآپی خوب چیست؟
1- ایده استارتآپی خوب، ایدهای است که بشود بر اساس آن مدل کسبوکار ساخت.
مدل کسبوکار یعنی دقیقاً معلوم باشد هزینههای راهاندازی و نگهداری از کجا تأمین میشود و درآمدهای احتمالی از کجا و به چه شکل به دست میآیند. اگر معلوم نباشد درآمد از کجا به دست خواهد آمد، از ابتدا ایده را شکست خورده بدانید!
البته این به معنی این نیست که نمیتوان به تعداد کاربر به عنوان یک فاکتور درآمدی نگاه نکرد. برعکس ممکن است بزرگترین عامل موفقیت یک استارتآپ، تعداد کاربران آن باشد ولی حتی در صورتی که استارتآپ شما قرار است محصولی رایگان هم ارائه بدهد، باز باید مدل درآمد مشخصی داشته باشد.
به طور نمونه، یک اپلیکیشن ایرانی که اقدام به انتشار آگهی افراد میکند تا زمانی که به یک میلیون کاربر نرسیده، کلیه خدماتش رایگان است ولی پس از آن آرام آرام خدمات پولی را راهاندازی میکند. به جرئت میتوان گفت این اپلیکیشن برای این حجم کاربر و کسب درآمد از آنها، از همان ابتدا برنامه داشته است.
یک ویژگی مهم دیگر مدل کسبوکار، تکرار پذیر بودن آن است. تکرار پذیر بودن یک مدل کسب و کار یعنی بتوان آن را بارها و بارها تکرار کرد و درآمد کسب کرد. فرض کنید ایدهای به ذهن شما میرسد، آن را میسازید و یک مشتری هم برای آن پیدا میکنید. حالا آیا می توانید محصول را به دیگری هم بفروشید یا همان یک مشتری، اولین و آخرین مشتری است؟ اگر این طور است شما یک «پروژه» دارید نه یک استارتآپ.
2- ایده استارتآپی خوب، ایدهای است که مشکلی از مشکلات مشتریان را حل کند.
بزرگترین مشکلی که بسیاری از ایدهپردازان استارتآپی (اغلب شکست خورده) دارند این است که در خلأ به ایدهای فکر میکنند و بعد حدس میزنند که این موضوع میتواند برای خیلیها جذاب باشد و چون جذاب است برای آن پول خرج میکنند!
برای یافتن یک ایده استارتآپی خوب، ابتدا یک «مشکل» خوب پیدا کنید! مشکلی که برای آن راهحلی دارید یا میتوانید داشته باشید! اگر پیدا کردن «مشکل خوب» برای شما سخت است، از مشکلات خود شروع کنید.
استارتآپها برای برطرف کردن خلأهای موجود در اقتصاد، با ارائه راهکارهای خلاقانه یا از طریق ارائه راهحلهایی برای سادهسازی فعالیتهای زمانبر و پیچیده، با استفاده از فناوری یا بهبود بهرهوری، به رشد اقتصاد کمک شایانی میکنند. این راهکارها در کشورهای در حال توسعهای که رهبران آنها در تلاش هستند تا فقر را از میان برداشته و سرمایهای پایدار ایجاد کنند، تأثیر به مراتب بیشتری خواهند داشت.
(این گزارش را نیز بخوانید: استارتآپ، تنها راهحل خاورمیانه)
اگرچه در نگاه اول، این برداشت وجود دارد که استارتآپها در کشورهای پیشرفته و با اقتصادهایی که ثبات بیشتری دارند، عملکرد بهتری خواهند داشت، اما دسترسی به اینترنت یا حتی سرویسهایی که برای کاربران سراسر دنیا به طور یکسان ارائه شده، این اختلاف را تا حد زیادی برطرف کرده است.
به این ترتیب، خلق ایده، کارآفرینی، کسبوکار نوپا یا استارتآپ، نقطه عطفی در دنیای اقتصاد امروزی است که پنجره جدیدی برای کشورهای توسعه یافته یا حتی در حال توسعه باز کرده تا با استفاده از آن، بتوانند درجههای بالاتری از توسعه را در حوزه اقتصاد دانشبنیان تجربه کنند؛ به طوری که براساس آنچه در گزارش سالانه EY2 آمده، سرمایهگذاری جهانی روی استارتآپها در دو دهه اخیر روند روبهرشدی داشته تا اینکه در سال ۲۰۱۵ به بیشترین میزان خود، یعنی ۱۴۸میلیارد دلار رسیده و بیش از هشت هزار ایده استارتآپی را مورد حمایت قرار داده است. همچنین تأمین مالی کسبوکارهای نوپا نسبت به سال ۲۰۱۴ حدود ۵۴ درصد رشد کرده و این در حالی است که ایدههای بیشتری شانس نزدیکشدن به مرحله تجاریسازی را پیدا کردند.
جهت بررسی و عملی کردن یک ایده به مشورت و مشارکت افراد متخصص در رشتههای مرتبط نیاز است و از آنجایی که ایدههای استارتآپی در اینترنت ایجاد میشوند، اصولاً برنامهنویسها، طراحان، بازاریابها، مدیران محصول و مشتاقان کارآفرینی ایدههای خود را به اشتراک میگذارند، تیم تشکیل میدهند، محصولی میسازند و تجارت نوپایی را آغاز میکنند.
به عبارت دیگر، در گردهماییهای استارتآپی مانند استارتآپویکند، افراد ایدههای خود را بیان میکنند و سپس ایده برتر از بین همه انتخاب میشود و روی عملی کردن آن کار میکنند در نهایت در ساعات پایانی استارتآپیها، ایدههایی که عملی شدهاند، اعلام شده و دموی آن ارائه میشود. در این قسمت، داوران و سرمایهگذران حضور دارند و با توجه به وجود پتانسیل ایده برای کسب بازار، ایدههای برتر انتخاب و روی آن سرمایهگذاری میشود.
* نویسندگان: سلام عبداللهزاده، ندا شیرازی