عجول بودن و تصمیمات ناآگاهانه با هدف سود بیشتر، کسبوکار را به نابودی میکشاند.
نوپانا: راهاندازی یک کسبوکار تازه، یک روند رسمی و مشخص ندارد. همچنین یک سرگرمی نیست که با دوستان و فامیل آن را انجام داد.
متاسفانه، در این حوزه سالانه سرمایههای زیادی به باد میرود. افراد زیادی با هزینههای هنگفت وارد این میدان میشوند، اما مدتی نگذشته، دست به اقداماتی میزنند که آنها را از مسیر موفقیت دور میکند. موفقیت در کار استارتآپی اصولی دارد و اگر درمورد هر کدام از این اصول خطایی صورت گیرد، هر کسبوکاری متحمل شکست خواهد شد. اکثر این شکستها در جاهایی بروز پیدا میکند که مدیران به دنبال میانبر زدن و بالاتر بردن سرعت رشد هستند.
(همچنین بخوانید: پنجاه فرمان کلیدی برای موفقیت استارتآپها)
وقتی حرف از اصول به میان میآید، منظور این نیست که هر استارتآپ باید قدم به قدم درست پیش رود و با همه چیز کاملاً ایدهآلگرایانه برخورد کند. منظور رعایت آن اصول ابتدایی بوده که هر استارتآپ در ابتدای کار خود ملزم به رعایت و حتی تمرین آنها است.
به گزارش نوپانا، مارک زاکربرگ، مدیر فیسبوک در این زمینه تجربه بسیار تلخی از شکست دارد که طی آن او و همتیمیهایش بهخاطر اینکه میخواستند میانبر بزنند بالغ بر 4 میلیارد دلار ضرر کردهاند. بسیاری دیگر از موسسان بوده اند که با اشتباهی مشابه تمام سرمایه خود را از دست داده و ورشکست شده اند.
زاکربرگ در اینباره میگوید: ما به دنبال تقلب و فریب کسی نبودیم، بلکه میل به رشد فوری، آن بلا را سر ما آورد. دلیل عمده این نوع رویدادها، اطلاع کم یا نادرست از شرایط، روابط عمومی ضعیف و پشتگوش انداختن در ثبت و ضبط مدارک است. در ادامه نمونههایی از نتایج و موقعیتهایی آورده میشود که برای بسیاری از افراد تازهکار میتواند آگاهیبخش باشد:
1- حساب کردن روی توافقات کلامی
ثبت دقیق و وسواسگونه تمام جزییات لازم نیست. اما از آنطرف این هم درست نیست که هر تصمیم مهمی را ثبت نکرد و به پای حرفهایی که در فضای دوستانه بیان میشود گذاشت. علاوه بر این اگر تصمیمات و قراردادهای کوچک و بزرگ در هیچ جایی ثبت نشوند، ممکن است بهراحتی فراموش شوند. علاوه بر اینها ممکن است برای هرکدام از موسسان اتفاقی رخ بدهد و حتی ممکن است یکی از آنها از دنیا برود. بعد از هر اتفاق، انجام امور اداری بدون داشتن مکتوبات و اسناد لازم غیر ممکن میشود.
2- ثبت زودهنگام
اگر کسبوکاری بهخاطر داشتن عجله در راهاندازی و یا عجله برای رشد بیشتر، زودتر از زمان، خود را درگیر مسائل ثبتی کند، ممکن است به دلایل گوناگون نتواند تا موعدد مقرر به جایگاهی که میخواهد برسد و با مشکلات مالیاتی بزرگی روبرو شود. پرداخت مالیات بدون اینکه هنوز فروشی صورت گرفته باشد، پدیدهای است که صرفاً به دلیل عجله داشتن بهوجود میآید و ممکن است تمام اعضای تیم را دلسرد و ناامید کند و سرعت رشد شرکت را به حداقل برساند و یا آن را متوقف سازد.
3- اسرار شرکت را لو دادن
هر محصول ممکن است زمان ارائه خاص خودش را داشته باشد. یا حتی گاهی بهتر است محصول را اندک اندک وارد بازار رقابت کرد و در هر مرحله بخش بزرگتری از خدمات را به مشتریان داد. اما این مسئله با میل به سود یکباره و بدون برنامه از بین میرود. اگر یک شرکت ادعای ارائه سرویسی را داشته باشد، و هنوز از نظر منابع انسانی و سرمایه قادر به پاسخگویی نیاز مشتریان نباشد، نمایش و تبلیغ آن سرویس یا محصول، شکست استارتآپ را در پی خواهد داشت. پس در این مورد هم میانبر زدن خطا است و ارائه هر محصول زمانی دارد.
4- بیخبر گذاشتن اعضای تیم از تغییرات
اگر ادعای کار تیمی وجود دارد، همه باید به یک اندازه از شرایط کاری باخبر باشند. گاهی ممکن است یکی از مدیران، قصد این کار را داشته باشد که با پنهان کردن بخشی از سرمایه، در موقعیتی همه را سورپرایز کند، اما تجربه نشان داده که اینگونه کارها در آخر به شکایت کشیده میشود.
5- جذب نادرست سرمایه
اکثر کارآفرینان فکر میکنند که سرمایه زیاد همیشه از سرمایه کم بهتر است. این یکی از بزرگترین اشتباهات در زمینه کسبوکارهای نوپا است. سرمایه باید متناسب با ظرفیت استارتآپ و توان تیم اجرایی جذب شود و اگر تنها به همین نکته فکر شود که سرمایهگذار برگشت پولش را میخواهد، بسیاری از سرمایهها، به اشتباه جذب نمیشوند.
(همچنین بخوانید: آنچه سرمایهگذار از استارتآپ میخواهد)
6- بیهوده ذخیره کردن پول
رشد استارتآپ باید همیشگی و با یک سیر خاص باشد. اگر به هوای آیندهنگری پول از بخشی از کار بیرون کشیده شود و پسانداز شود، رشد استارتآپ متوقف میشود و ممکن است چند برابر آن را ضرر کنند. اصول پسانداز کردن و همچنین نحوه تزریق درست سرمایه، هنری است که باید آن را آموخت. پول را خارج کردن یعنی برنامهای برای آینده نداشتن و عدم اعتماد سرمایهگذاران بزرگتر و در یک کلام تعطیلی استارتآپ.
مدیر یک استارتآپ ممکن است در هر مرحله خود را در معرض سود زیاد ببیند و احساس کند، فرصتی است برای میانبر زدن و جهش به سمت جلو. اما این احساس در اکثر مواقع اشتباه بوده و جز دورتر کردن موفقیت حاصلی بهدنبال نداشته است. در کار استارتآپی شانس دخیل است، اما بیشتر از هر چیزی رعایت اصول درست و صبوری است که هر کسبوکاری را به موفقیت میرساند.