صاحب ايده بودن با كارآفريني تفاوت دارد. اين دو مفهوم بايد به درستي تعريف شوند.
نوپانا به نقل از دنیای اقتصاد*: خوشبختانه در حال حاضر در جامعه ایران، فضای کسبوکار (آن هم کسبوکارهای نوپا یا به قولی استارتآپها) دارای رشد صعودی است که این امر نویدبخش شور و اشتیاق درحوزه کسبوکار و کارآفرینی است. اما آیا میتوان به تمام این افرادی که این کسبوکارها را شروع میکنند، کارآفرین گفت؟ چند درصد از این کسبوکارها به نتیجه مطلوب که همان سود اجتماعی (ایجاد شغل) و اقتصادی (مزیت طلبی) است، میرسند؟
همانطور که در تعریفها آمده، کارآفرین به فردی گفته میشود که ریسک، هزینه و نوآوری میکند و در نهایت با تجاریسازی یک محصول یا ایده به منفعت اقتصادی میرسد. مشکلی که در حال حاضر مطرح میشود این است که ما، تمام صاحبان کسبوکارهای جدید را افراد کارآفرین مینامیم.
این واژه یا به نوعی صفت، با وزن مثبت اجتماعی میتواند باعث اشتیاق شود، اما این افراد چقدر معیارهای موجود در تعریف کارآفرین را دارند؟ آیا میتوان هرکدام از این افراد را واقعاً یک کارآفرین نامید؟
استانداردهای موجود در بعضی از گزارشهای جهانی برای تعریف کارآفرین، حداقل سه ماه فعالیت مستمر است که شامل بیمه افراد شاغل در آن کسبوکار میشود. این موضوع چقدر در کشور ما بررسی و نظارت میشود؟ صاحبان ایده چقدر این موضوعات را در نظر میگیرند؟
به نظر میرسد اپیدمی و رواج نامگذاری افراد یا کسبوکارها به «کارآفرین» بهرغم به وجود آوردن شور و اشتیاق، چنانچه در خروجی نتیجه نداشته باشد، افرادی را در جامعه دچار سرخوردگی اجتماعی میکند. بازگشت این افراد در نهایت به محیطهای کسبوکار بهعنوان کارمند یا کارشناس و نه یک کارآفرین، ممکن است هزینههای زیادی به جامعه تحمیل کند.
بنابراین بهتر است به کسانی که قصد شروع یک کسبوکار را دارند، صاحبان ایده بگوییم و نه کارآفرین؛ تا در نهایت اگر خروجی آن ایده به نتایج مطلوب نرسید یا استمرار نداشت، فرد دچار خسران اجتماعی نشود و هزینهای را بر جامعه تحمیل نکند.
همچنین باید صاحبان ایده را با آموزشهای صحیح در مسیر کارآفرینی قرار داد تا این موضوع کاملا شفاف شود که وجود ایده به تنهایی و بدون بررسی محیط کسبوکار، بازاریابی، تجاریسازی و در نهایت استمرار آن به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
*امین فتحی (دانشجوی دکترای کارآفرینی)