الیور خاراز: امکانپذیری تحول، موضوع عجیبی است که موفقیتهای حاصل از موقعیتهای غیر ممکن را یادآور میشود.
نوپانا: الیور خاراز (Oliver Kharraz)، بعد از مطالعه و تمرین در زمینه پزشکی با اعتقاد بر اینکه از اتاقهای مدیریتی بیشتر از اتاقهای آزمایش میتوان به ایجاد تفاوت در زندگی بیماران رسید در سال 2007 زاکداک (Zocdoc) را راهاندازی کرد.
زاکداک، یک پلتفرم آنلاین است که با یک کلیک، به بیماران اجازه میدهد که برای مراجعه به پزشک، وقت تعیین کنند. این شیوه نه تنها به افراد در زمانهایی که حالشان مساعد نیست کمک میکند بلکه امکان خواندن نظرات بیماران در مورد پزشک مربوطه را فراهم میکند. از طرفی در خصوص چکآپ سالانه بیمار یادآوری میکند؛ و این تکنولوژی تنشهای طبیعی در زمینه مراقبت و درمان را کم میکند.
به گزارش نوپانا، «زاکداک» بعد از ۹ سال سرویس در دسترس 60 درصد از جمعیت آمریکا قرار گرفت که از این میان بیش از شش میلیون بیمار هر ماه از این سرویس استفاده میکنند. کاربران این سرویس در طی 24 ساعت میتوانند به بیش از 50 پزشک متخصص دسترسی داشته باشند که 18 بار سریعتر از حالت عادی است.
بخشهایی از گفتوگوی وبسایت entrepreneur با الیور خاراز در خصوص موفقیت در کارش را باهم مرور میکنیم:
شما روز خودتان را چگونه آغاز میکنید؟
من معمولا صبحها یک ساعت زودتر از همسر و فرزندانم بیدار میشوم. این بهترین زمان برای مطالعه و قرارگیری در معرض ایدههای جدید، بیرون از فضایی که هر روز با آن سروکار دارم، است.
در پایان یک روز چه کارهایی انجام میدهید؟
سعی میکنم که در ساعات پایانی با خانوادهام باشم. ممکن است در کنارشان باشم یا از طریق نرمافزاری با آنها ارتباط برقرار کنم که هر دو آنها من را سرحال و استوار نگه میدارد.
دوست داشتید وقتی بزرگ میشوید چه شغلی داشته باشید؟
دوست داشتم یک دکتر شوم. پدر، پدربزرگ و پدر پدربزرگم همه پزشک بودند. دکتر شدن در خانواده من امری حتمی و تصویب شده بود. اینگونه برای من ارزشها مشخص شده بود که افراد باهوش، مسئولیت را به وجود میآورند و دکتر بودن هم یک راه مستقیم برای زندگی کردن بهگونهای مسئولانه است.
از بدترین رئیسی که تاکنون داشتهاید چه چیزی یاد گرفتهاید؟
یاد گرفتم که قولهایی را بدهم که بتوانم آنها را اجرایی کنم. چون خوب به خاطر میآورم که چقدر ناراحت شدم وقتیکه سر قولی که به من داده شد، نماند. بعد از آن به خودم قول دادم که هیچوقت با کسی چنین کاری را نکنم.
وقتیکه درباره وضعیت فعلی کار و موفقیتهایتان فکر میکنید، چه کسی را دارای بیشترین تأثیر بر خود میبینید؟
مادرم. او اصول و قوانین را به من یاد داد. اینکه وقتی قصد انجام کاری را دارم باید آن را انجام دهم. همچنین او معنی زندگی کردن در کنار ارزشها را به من آموخت.
اولین ایده شغلی شما چه بود و با آن چه کردید؟
اولین حرفه من بعد از مدرسه، شرکت ایمیلی پیش از گسترش اینترنت بود. در گذشته وقتیکه پنج روز زمان میبرد تا یک ایمیل از مونیخ به لسآنجلس برسد، من یکی از آن خدمات را در اوایل سده نود آغازکردم. تصور میکردم که اینترنت آمده است و من دو راه بیشتر ندارم: ترک تحصیلکرده و شرکت را گسترش دهم یا اینکه شرکت را بفروشم و به تحصیل ادامه دهم. من مورد دوم را انتخاب کردم که تصمیم عالیای بود. چرا که در آغازین روزها پول زیادی برای من نداشت تا اندکی پس از آنکه اینترنت گسترش یافت و همهچیز تغییر کرد و به تجربه فوقالعاده زندگی من تبدیل شد.
اولین شغل شما که چیزهای مهم و مفید را به شما یاد داده است که بهنحوی هنوز هم از آن استفاده میکنید چیست؟
من مدتی را بهعنوان دستیار پرستار کار میکردم تا نحوه اجرای دستور پزشکان را متوجه شوم. بعضی از افراد خیلی بیمار بودند و نیاز به کمک داشتند و این درس بزرگی در انسانیت است و موجب تفکر شما به درخواست بیمار که در مقابلش مسئول هستید، میشود.
بهترین توصیهای که به شما شده است چیست؟
بعضیاوقات پدرم به من میگفت که کمتر صحبت و بیشتر گوش کنم. وقتی هم که من مدیرعامل «زاکداک» شدم، صد روز اول کار برای دستیابی به اولویتها فقط گوش دادم.
بدترین توصیهای که تاکنون شنیدهاید چه بوده است؟
وقتیکه شرکت زاکداک را راه انداختیم سرمایهگذاران زیادی وجود داشتند که به ما توصیه میکردند این سرویس را در سراسر کشور خیلی سریع اجرایی کنیم. ما این سرویس را فقط در منهتن راهاندازی کرده بودیم و برای سه یا چهار سال هم در این شهر ماندیم. این کار به این سبب انجام شد که در خصوص چگونگی کار این سرویس در کوچکترین محدوده ممکن، قبل از گسترش سراسری آن چیزهایی را متوجه شویم و البته که تمرکز بیشتر بر این موضوع در دستیابی ما به موفقیت بسیار اثرگذار بود.
یک نکته کلیدی که نسبت به آن بسیار اطمینان دارید چیست؟
برای انجام یک کار بیوقفه، زمان را بر اساس تقویم خود، تنظیم کنید. روی انجام یک کار در یک زمان مشخص تمرکز و سریع آن را عملی کنید و به سراغ کارهای دیگر بروید و بهعنوان یک متخصص مغز و اعصاب که با دکتر بیماریهای خواب ازدواج کرده است، خواب خوب داشتن را توصیه میکنم.
تعادل میان کار و زندگی برای شما به چه معنا است؟
شیوه من برای ایجاد این تعادل این است که به میزانی که در طول هفته به کار میپردازم از آخر هفته نیز بهترین استفاده را میبرم.
شما چگونه از فرسودگی شغلی جلوگیری میکنید؟
پدر من وقتی از کار بازنشسته شد گفت که یک روز یا یک هفته دیگر کار را شروع میکند و او دو روز بعد کار کردن را مجدد شروع کرد. او در حال حاضر 79 سال دارد و شش روز در هفته مشغول به کار است. کار کردن در خون ما است و من هم بیشتر از کسی که به استراحت احتیاج دارد، دیوانه کار هستم.
وقتی شما با یک بحران و مانع مواجه میشوید چه شیوه نوآورانهای را به کار میگیرید؟
من خودم را از طریق مطالعه و صحبت کردن با مردم و دوستانم که در فضاهایی کاملا متفاوت با کار من، فعال هستند، در معرض ایدههای جدید قرار میدهم. من دوست دارم نگاهی به رؤیاپردازی مردم درباره آینده داشته باشم چرا که من بیشتر از چیزهایی الهام میگیرم که قابل پیشبینی نیستند.
در حال حاضر در حال یادگیری چه موضوعی هستید؟
یکی از تجربههای نهچندان خوب من، داشتن فرزند و یادگیری بهعنوان یک پدر است. یادگیری چگونگی هدایت کردن، همزمان با حفظ استقلال از سختترین شرایط ایجاد تعادل است که ویژگی شاخصی محسوب میشود که در حال حاضر بهعنوان یک مدیرعامل در حال یادگیری آن هستم.
مصاحبههای دیگر را در قسمتهای بعدی بخوانید.
اسرار زندگی کارآفرینان بزرگ: (قسمت اول)
اسرار زندگی کارآفرینان بزرگ: (قسمت دوم)
اسرار زندگی کارآفرینان بزرگ: (قسمت سوم)