بررسی پیام نوروزی رهبر انقلاب در جهت دعوت از مسئولین، افراد شاخص و آحاد مردم برای تمرکز بر اشتغال جوانان از دید استارتآپی
نوپانا: «اقتصاد مقاومتی» در ایران نخستین بار در دیدار کارآفرینان با رهبر انقلاب در شهریور سال ۱۳۸۹ مطرح شد. ایشان در آن دیدار «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی نمودند و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را پیشنهاد کردند.
امسال نیز رهبر انقلاب در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، با تبریک ولادت حضرت فاطمهزهرا سلاماللهعلیها و عید نوروز به همه هممیهنان و ایرانیان بویژه خانوادههای معظم شهیدان و ایثارگران و با آرزوی سالی همراه با برکت، امنیت و رفاه برای مردم ایران و مسلمانان جهان، سال جدید را سال «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» نامگذاری کردند.
در سال اقتصاد مقاومتی: تولید-اشتغال نقش فعالان و کارآفرینان کسبوکارهای نوپا بسیار تاثیرگذار است و از آنها باید حمایت همهجانبه صورت پذیرید. این موضوع را در ادامه بررسی میکنیم.
(در همین زمینه بخوانید: استارتآپها در خط مقدم جنگ اقتصادی)
اقتصاد مقاومتی استارتآپی در شرایط جنگ اقتصادی
به گزارش نوپانا*، ۲۰ اسفندماه ۱۳۹۵ بود که رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان، به موضوع «جنگ اقتصادی» اشاره کردند و تاکید به کار داخلی داشتند، به اینکه تا اقتصاد داخل درمان نشود، راه به جایی نخواهیم برد. از همان زمان بود که توجهها به بحث جنگ اقتصادی بیشتر از پیش شد.
از طرفی جنگ اقتصادی مبارزهای است که با اجرایی شدن نوآوریها و خلاقیتهای کارآفرینان ایرانی و حمایتهای مناسب دولتی و فرادولتی از آنها به نتیجه میرسد.
در همین راستا در سال گذشته که مزین به نشان «سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» بود، کسبوکارهای نوپا و فعالان و کارآفرینان جوان، دستاوردهای اقتصادی قابل توجهی را برای جمهوری اسلامی ایران رقم زدند و گامهای بسیار مهمی در استقلال اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری جوانان و نخبگان برداشتند.
(در همین زمینه بخوانید: هفت اتفاق مهم استارتآپی سال ۹۵ از نگاه نوپانا)
تولید و اشتغال دو محرکه اصلی پیروزی در جنگ اقتصادی
در بخشی از پیام نوروزی رهبر انقلاب آمده است: «اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد. من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطه کلیدی و مهمی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همه همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند. به نظر من علاج در این است که این نقطه کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. به اعتقاد من این نقطه کلیدی عبارت است از تولید، تولید داخلی؛ و اشتغال و عمدتاً اشتغال جوانان؛ اینها آن نقاط کلیدی اصلی است. اگر ما توانستیم روی این دو نقطه متمرکز بشویم و کارها را بر این اساس برنامهریزی و دستهبندی بکنیم، تصور این است که کار بهمیزان زیادی جلو خواهد رفت و موفقیتهای چشمگیر و محسوسی پیش خواهد آمد.»
بیشک کارآفرینان جوان و نوآور که از فناوریهای روز و ابزارهای فناورانه موجود بهترین استفادهها را در جهت راهاندازی کسبوکارهای نوپای استارتآپی میکنند، از بهترین ظرفیتهای داخلی برای تحقق بخشیدن به چنین اهدافی و سیاستهایی هستند.
کارآفرینان استارتآپی در چند سالی که فعالیت خود را به شکل جدیتر از گذشته آغاز کردهاند، با کمترین سرمایههای ممکن و به شکل هوشمندانهای اشتغالزایی قابل توجه داشتهاند و در افزایش بهرهوری و بهبود تولید ملی نیز تاثیرگذار بودهاند.
(در این رابطه بخوانید: استارتآپها در خدمت اشتغال دانشآموختگان)
رهبر انقلاب، عصر روز سهشنبه اول فروردین ۱۳۹۶ نیز در سخنرانی اولین روز سال در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی بر مساله اشتغال و تولید تاکید کردند و گفتند: «آنچه امروز مشهود است، خلأهای اقتصادی است. بیکاری جوانان تحصیلکرده یک حفره است که باید آن را رفع کرد. ما از وضع مردم در بخشهای مختلف کشور مطلع میشویم که ازلحاظ معیشت دچار مشکل هستند؛ صاحبنظران اقتصادی، مشکل عمده را در رکود و بیکاری میبینند، حق هم با آنهاست/ توصیه و مطالبه بنده، تکیه بر تولید داخلی است. اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق دهیم، اشتغال به وجود میآید و بیکاری جوانان کاهش خواهد یافت.»
ایشان همچنین در این سخنرانی بر لزوم حفظ امنیت سرمایهگذاری و تامین آن تاکید کردند. در چنین شرایطی است که توجه و حمایت از جذب سرمایههای داخلی و خارجی در زمینه استارتآپها؛ اهمیت دوچندان مییابد.
(در همین زمینه بخوانید: از سرمایه سنتی تا سرمایه خارجی)
(همچنین بخوانید: سرمایهگذاری خارجی، موجب اشتغال و رشد داخلی)
(همینطور بخوانید: عمل به اقتصاد مقاومتی با جذب سرمایه خارجی)
در جنگ اقتصادی خودیها را هدف نگیریم
شهید عباس بابایی از مشهورترین دلاوران دوران جنگ تحمیلی است. او پس از اخذ دیپلم، در سال ۱۳۴۸ در رشته پزشکی پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به خلبانی، داوطلب تحصیل در رشته خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی برای تکمیل تحصیلاتش در سال ۱۳۴۹ به آمریکا رفت و پس از برگشت به ایران به عنوان یکی از تیزهوشترین و نخبهترین خلبانان کشور مشغول به فعالیت شد.
شهید بابایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرپرستی انجمن اسلامی پایگاه هوایی هشتم شکاری اصفهان را بر عهده گرفت و با شروع جنگ ایران و عراق به انجام عملیات جنگی هوایی مشغول شد و بارها و بارها با دلاوریهایش مانع تجاوز دشمنان به خاک کشور شد. او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سالها، در جبهههای نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاهها و جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی بود و تنها از سال ۱۳۶۴ تا هنگام شهادت، بیش از ۶۰ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.
تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مردادماه سال ۱۳۶۶ مصادف با روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. او پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.
چرایی شهادت بابایی همواره مورد سوال بوده است. اما نکته جالب اینجاست که حدودا چهار سال قبل، پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲، دانشجویی از حسن روحانی (کاندیدای ریاستجمهوری آن زمان و رییس جمهور فعلی) که در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه آزاد حضور داشت، علت مرگ شهید عباس بابایی را مجددا جویا شد. جالب اینکه در زمان شهادت تیمسار عباس بابایی، یعنی سال ۱۳۶۴، روحانی ریاست شورای امنیت ملی را به عهده داشت.
حسن روحانی در پاسخ اینگونه توضیح داد: «سرلشگر بابایی و تیمسار ستاری خودشان از ارکان اصلی پدافند هوایی بودند. باید بگویم که هدفگیری هواپیمای بابایی توسط یک سرباز بسیجی در نزدیک مرز بود. از آنجایی که تصور کرده بود هجوم هوایی صورت گرفته، با توپ زمینی اقدام به شلیک کرد که متاسفانه یکی از این تیرها به گردن شهید بابایی اصابت کرد و باعث شهادت او شد.»
آنطور که حسن روحانی گفته است، شهید بابایی به اشتباه توسط نیروهای خودی به جای نیروهای دشمن، نشانهگیری شد و به شهادت رسید.
اما شهید بابایی مثال خوبی است که با توجه به نحوه شهادتش باید گفت، مبادا سربازان و رزمندگان جنگ اقتصادی را هم با چنین «اشتباهات فردی و سهوی»، به جای حمایت نشانه بگیریم؟! آن هم درست زمانی که نیتمان خیر است و هدفمان دفاع از کشور.
پدافندهای ما از بین نرفته است و جنگ هنوز تمام نشده است. تنها ظاهر آن تغییر کرده و جنگ ما جنگ اقتصادی و رزمندگان ما، کارآفرینان هستند. سربازانی نباشیم که قهرمانان این جنگ را به اشتباه دشمن فرض کنیم و آنها را نشانه برویم.
در شرایط جنگ اقتصادی مبادا به اشتباه به جوانان و کارآفرینان خودمان که در خط مقدم جبهه جنگ اقتصادی هستند برچسب بزنیم و یا آنها را متهم کنیم. مبادا آنهایی که پس از کسب تجربه و تحصیل در خارج از ایران، به وطن اسلامی خود برگشتهاند و در حال رزم اقتصادی هستند را به اشتباه نشانه بگیریم. مگر عباس بابایی در آمریکا تحصیل نکرده بود؟ یک کلام: باید از کارآفرینان استارتآپی به عنوان رزمندگان جبهههای جنگ اقتصادی حمایت کنیم.
(توصیه میشود در این زمینه بخوانید: سربازان جنگ اقتصادی را دلزده نکنیم)
* این گزارش با همکاری پریناز قاسمی تهیه شده است.