نباید اجازه داد توسعه اقتصادی حاصل از اکوسیستم استارتآپی، فدای مجادلات جناحی شود.
نوپانا: كسبوكارهای نوپا و شرکتهای دانشبنیان در سالهای اخیر بی هیچ ادعایی و بدون چشمداشت، توانستهاند بركات و خدمات متعددی برای اقتصاد كشور به ارمغان بیاورند. اشتغالزایی گسترده، جذب و حفظ نخبگان، تولید ثروت از دانش و فناوری و ظرفیتهای موجد داخلی، توسعه صنعت و رشد صادرات غیرنفتی و توسعه خدمات، بخش اندكی از این دستاوردها است.
جوانان و نخبگان ایرانی با راهاندازی این کسبوکارها توانستهاند در استارتآپها و شركتهای دانشبنیان، با ایدههای خلاقانه و بومیسازی فناوریهای روز دنیا، زمینه استقلال اقتصادی و فرهنگی كشور را فراهم آورده و با روشهای علمی و گامهای عملی، به تحقق آرمانهایی کمک کنند که پیش از این شاید کمی رویایی به نظر میرسید.
اما در این میان، برخی، توسعه و توفیق جریان استارتآپی، شرکتهای دانشبنیان و سایر آرایههای متصل به آنها را مرتبط به جناحهای سیاسی خاص دانسته و با هدف رقابت (به خصوص با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در سال جدید)، این کسبوکارها و کارآفرینان پیشتاز را مورد هدف قرار میدهند!
در چنین شرایطی طرح چند پرسش در اینجا ضروری به نظر میرسد:
1- اگر کارآفرینان فعال ایرانی توانستهاند در عرصههای علمی، فناوری و اقتصادی چشمها را به خود خیره کنند و با راهاندازی استارتآپها، شتابدهندهها و صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه هزارن شغل ایجاد کرده و مهمترین قدمها را در اقتصاد مقاومتی بردارند، چرا نباید از آنها به عنوان مبارزان خط مقدم جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی (همانگونه که رهبر انقلاب مساله اصلی را جنگ اقتصادی و فرهنگی دانستند)، حمایت کنیم؟
2- چرا به جای اعتماد و روحیه بخشی به همین کارآفرینان، آنها را متهم به راهاندازی استارتآپها، شتابدهندهها یا صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه نفوذی یا چندملیتی میکنیم؟ آیا نکوهیده نیست در حالی که در جنگ اقتصادی نیاز داریم خط مقدم جبهه اقتصادی را تقویت کنیم، مثل نیروهای نفوذی و ضدانقلاب در زمان هشتسال دفاع مقدس ناله ناامیدی سر دهیم و مانع حضور خیل عظیم مردم در خط مقدم جبههها باشیم؟
3- آیا بهتر نیست از این موضوع استقبال کنیم که شرکتهای دانشبنیان و کسبوکارهای نوپا، مصداق نوعی «بسیج مردمی» در عرصه اقتصاد هستند که بیهیچ ادعایی به جهاد اقتصادی برخاستهاند؟
شکی نیست که هر فرد یا مجموعهای، با هر انگیزهای، فعالان اکوسیستم شرکتهای دانشبنیان و کسبوکارهای نوپای ایرانی را متهم، تضعیف یا نا امید کند، خواسته یا ناخواسته، آب در آسیاب دشمنان این نظام میریزد و دانسته یا ندانسته به اقتصاد امروز و فردای ایران اسلامی، خیانت میکند. چه دشمنی از این بالاتر که اعتماد به نفس و انگیزه را از کارآفرینان بگیریم و خلاقیت و امیدواری را با تهمتهای سنگین و نابجا و ایجاد جو سیاسی و جناحی منفی از بین ببریم؟
باید از شبهه افکنان علیه اکوسیستم استارتآپی پرسید وقتی فضای اقتصاد را با شایعهپراکنیهای مسموم، آلوده کنیم و هر حرکتی خلاقانهای را به یک کلیدواژه منفی از قبل طراحیشده، نسبت دهیم، آیا میتوان به خروج از رکود تورمی که مشکل اساسی کشور ما در عرصه اقتصاد است، امیدوار بود؟
برخورد سیاسی=گلبهخودی!
باوجود مزایای فراوانی كه شرکتهای دانشبنیان و کسبوکارهای نوپا برای كشور داشتهاند، متاسفانه به دلایل رقابتهای بین جناحی مدتی است بزرگترین فعالان این عرصه و کارآفرینان استارتآپی کشور مورد هدف قرار گرفتهاند.
اما برای درك میزان اهمیت كسبوكارهای نوپا، باید به خاطر بیاوریم كه عمده این استارتآپها زمانی شروع به كار كردند كه شدیدترین تحریمها علیه كشورمان در حال اجرا بود. در واقع این كسبوكارها بیش از هر چیز، نمادی برای اقتصاد خودكفا، بومی و ملی ما هستند که امتحان خود را در روزهای دشوار تحریمهای اقتصادی پس دادهاند.
از طرفی این نکته قابل چشمپوشی نیست که بیشتر فعالان این عرصه دغدغههای فراجناحی دارند و بدون توجه به دعواهای سیاسی بین جناحی همه امید و تلاش خود را برای اعتلای اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کار میگیرند.
بنابراین تضعیف یا تخریب این اکوسیستم، اشتباهی نابخشودنی است که عملاً آسیبپذیری کشور در مقابل تحریمها و حملات اقتصادی دشمن را بالاتر برده و یکی از ظرفیتهای بالفعل شده اقتصاد مقاومتی را تضعیف میکند.
لزوم بصیرت در شناخت جریان نفوذ
شکی نیست که همه ما باید نسبت به نفوذ بیگانگان و تهاجمات فرهنگی و مسایل امنیتی همواره باید حساس باشیم. همچنین خوشبختانه نهادهای پرقدرت، مقتدر و صلاحیتدار فرهنگی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در زمینه رصد جریانات اقتصادی داخلی و خارجی، وظایف خود را به خوبی انجام میدهند. اما در چنین شرایطی تشویش اذهان عمومی به بهانه رقابتهای بین جناحی نه تنها مفید نیست بلکه دشمنان مردم و نظام را شاد میکند. زمانی که روند توسعه اقتصادی دانشبنیان و فناورمحور و اشتغالزایی را در گرداب رقابتهای جناحی غرق کنیم، فقط دشمن را شاد کردهایم.
توجه به بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اخیر با مردم آذربایجان شرقی
ملت مقاومی که تسلیم نمیشود: «ملّت ایران نشان داده است ملّت مقاومی است؛ همهی اینها را دشمنان ما در تحلیلهای خودشان میگویند؛ میگویند با ملّت ایران نمیشود مواجهه و مقابله کرد؛ ملّت مقاومی است، ایستادگی میکند، در مقابل دشمن تسلیم نمیشود؛ این عزّت است. این عزّت را مقایسه میکنند با دوران ذلّتی که آنها بر این ملّت، بر این کشور تحمیل [کردند]. بله، معلوم است، این مایهی شادمانی و سرور جوانها است که میآیند به میدان.»
دشمن میخواهد مردم دلزده شوند: «بنده چهار پنج سال یا شش سال قبل از این در سخنرانی اوّل سال گفتم که امروز نگاه دشمنان ملّت ایران به مسئلهی اقتصاد است؛ سعی دارند به اقتصاد کشور فشار بیاورند؛ اقتصاد کشور را آنچنان زیر فشار قرار بدهند که مردم دچار مشکل بشوند. وقتی مردم دچار مشکل شدند، دلزده میشوند، دلسرد میشوند؛ دشمن همین را میخواهد. دشمن میخواهد مردم از انقلابشان، از نظامشان، از دولتشان، از کشورشان دلسرد بشوند، دلزده بشوند؛ لذا روی مسئلهی اقتصاد فشار میآورد؛ و فشار آوردند. مسئولین باید به این نکته توجّه کنند.»
مسئله اقتصاد کشور در اولویّت اوّل قرار میگیرد: «البتّه اینجور نیست که مسئلهی ما فقط مسئلهی اقتصاد باشد؛ همه میدانند، بنده روی مسئلهی فرهنگ خیلی حسّاسیّت دارم، روی مسئلهی علم خیلی حسّاسیّت دارم لکن وقتیکه در زمانهای محدود اولویّتها را نگاه میکنیم، مسئلهی اقتصاد کشور در اولویّت اوّل قرار میگیرد؛ چون دشمن به این متوجّه است؛ امروز هم همان کارها را دارند میکنند؛ این را همه توجّه کنند.»
جنگ دشمن برای گرفتن عرصههای کار از جوان ایرانی: «جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعّالیّت و فنّاوری در داخل کشور است؛ این جنگ واقعی است. ما را به جنگ نظامی متوجّه میکنند تا از این جنگ غفلت کنیم؛ جنگ واقعی جنگ فرهنگی است. اینهمه تلویزیونهای گوناگون و شبکههای مختلف اینترنتی مشغول کارند برای اینکه دل و ذهن جوان ما را از دین و مقدّسات و عفّت و حیا و مانند اینها دور کنند؛ دارند جدّی تلاش میکنند، پولها خرج میکنند برای این کار! جنگ واقعی این است.»
قوی کنید و این ظرفیّتها را به کار بگیرید: «من عرض میکنم در آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» به احتمال زیاد منظور از «قُوَّة» فقط قوّهی نظامی نیست؛ البتّه قوّهی نظامی هم هست امّا فقط قوّهی نظامی نیست. اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة؛ هرچه میتوانید، درون خودتان را قوی کنید. معنای این استحکامِ ساختِ داخلیِ کشور که بنده مکرّر میگویم، این است. ازلحاظ علمی خودتان را قوی کنید، ازلحاظ فنّاوری خودتان را قوی کنید، ازلحاظ تولید داخلی قوی کنید، ازلحاظ نفوذ در بازارهای خارجی قوی کنید، ازلحاظ کشف ظرفیّتهای فراوانی که در این کشور هست و هنوز استفاده نشده است، قوی کنید و این ظرفیّتها را به کار بگیرید.»
روی کمبودها انگشت نگذارید: «ما که در سیاستها اعلام کردیم که کشور باید به رشد هشت درصد برسد، بعضی گفتند نمیشود! بعد متخصّصین و کارشناسها آمدند گفتند اگر ما ظرفیّتها را ملاحظه کنیم، رشد بیش از هشت درصد هم ممکن است در کشور اتّفاق بیفتد! نه رشدِ به معنای اینکه ما نفت بیشتر بفروشیم -البتّه این مفید است لکن این آن چیزی نیست که مورد نظر ما است- یعنی رشد تولید داخلی کشور، استحکام اقتصادی داخل کشور؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی که ما بارها تأکید کردهایم و تکرار کردهایم. آنوقت یک عدّهای میآیند روی کمبودها انگشت میگذارند، مبالغه میکنند، اغراق میکنند، پیشرفتها را نمیگویند، راهحلها را هم نمیگویند! اتّفاقاً اینها همان کسانی هستند که خودشان به دشمن گِرا دادند که ایران را تحریم کنند؛ گرای تحریم را اینها دادند. خود همینها بیش از همه -در داخل کمتر، در خارج بیشتر- روی نقاط ضعف تکیه میکنند.»