سرمایهگذاری روی استارتآپها همواره یکی از مشکلترین و پرریسکترین کارها است.
نوپانا: سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی به روشی از سرمایهگذاری گفته میشود که در آن شرکتهای بزرگ مستقیما بر روی استارتآپها و کسبوکارهای نوپا سرمایهگذاری میکنند. در قبال این سرمایهگذاری بخشی از سهام استارتآپ به شرکت سرمایهگذار منتقل میگردد و معمولا استارتآپ علاوه بر بهرهمندی از سرمایهی تزریق شده از حمایتهای سرمایه گذار بهرهمند میشود. این حمایتها میتواند شامل مواردی نظیر استفاده از تخصص شرکت در مسائل فنی، مشاوره در تصمیمگیری و اشتراکگذاری بازار باشد.
سرمایهگذاری شرکتی چطور به وجود آمد؟
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی به عنوان یکی از زیرمجموعههای سرمایهگذاری خطرپذیر شناخته میشود. این پدیده در دورههای مختلف ظهور و بروز داشته است و بیشتر هنگامی رونق پیدا کرده که تحولات و نوآوریهای تکنولوژی فرصتهایی نویی را برای سرمایهگذاری در بازارهای جدید به وجود آوردهاند. رویکرد شرکتها به سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در هر دوره متفاوت بوده است اما در دوران کنونی هدف اصلی از این نوع سرمایهگذاری به دست آوردن مزیت رقابتی و یا دسترسی به شرکتهای نوآور است که ممکن است بخشی از بازار را به عنوان رقیب در دست داشته باشند.
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی مسیر دستیابی به منافع استراتژیک را در پیش میگیرد، از عناصر واسطه برای سرمایهگذاری استفاده نمیکند و در مقایسه با سرمایه گذاران سنتی که به دنبال مالکیت کامل استارتآپ هستند، ترجیح میدهد بخشی از سهام را در دست بگیرد و به گونهای ورود کند که تیم مدیریتی استارتآپ در اتخاذ تصمیمهای استراتژیک، استقلال خود را حفظ کند.
گوگل ونچرز (Google Ventures)، کوالکوم ونچرز (Qualcomm Ventures)، ماکروسافت ونچرز (Microsoft Ventures) و اینتل کاپیتال (Intel Capital) نمونه هایی از بزرگترین شرکتهای استفاده کننده از این نوع سرمایهگذاری هستند.
علاوه بر این شرکتها که بیشتر در حوزه فناوری اطلاعات فعالیت میکنند، شرکتهای بزرگ دیگر حوزهها نظیر انرژی، حمل و نقل و سلامت نیز فعالیتهای مشابهی را آغاز کردهاند. در حال حاضر سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی به سرعت در حال رشد است چنانکه در سال 2017 بیش از 1791 قرارداد سرمایهگذاری با ارزشی بیش از 31.2 میلیارد دلار در این حوزه به ثبت رسیده است.
اهداف سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی چیست؟
برخلاف سرمایهگذاری خطرپذیر، سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی علاوه بر منافع مستقیم مالی توجه خاصی هم به اهداف و منافع استراتژیک حاصل از سرمایهگذاری بر روی استارتآپ ها دارد. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر که با در نظر گرفتن اهداف استراتژیک به این حوزه ورود میکنند، معمولا به دنبال این هستند که از مسیرهای مختلف ظرفیت استارتآپها را برای گسترش بازار و نهایتا میزان فروش خود به کار بگیرند. همچنین تلاش میکنند با استفاده از توافق دو جانبه با استارتآپ های نوپا، ورود به بازارهای جدید، پیدا کردن اهداف جدید و به دست آوردن منابع تازه سود خود را افزایش دهند. شرکتهای سرمایهگذاری اقتصادی نیز تلاش میکنند با ورود به استارتآپ های نوپا قدرت نفوذ خود را افزایش دهند.
در نهایت این آوردههای استراتژیک نیز برای شرکت منافع مالی به دنبال خواهند داشت. در واقع تفاوت اساسی که در نگاه به اهداف مستقیم مالی و استراتژیک وجود دارد، مسئله زمان بازگشت سرمایه است که این موضوع در خصوص اهداف استراتژیک نیازمند صبر طولانی مدت است.
CVCها در چه مرحلهای به سرمایهگذاری روی استارتآپها ورود میکنند؟
این شرکتها ممکن است در چند مرحله ورود پیدا کنند که در زیر به آنها اشاره میشود:
۱. سرمایهگذاری در مرحله اولیه
شرکتهای نوپا که در مراحل اولیه کار خود هستند و برای شروع به فعالیت نیاز به سرمایه بزرگی دارند. این شرکتها هنوز به مرحله فروش نرسیده و در مرحله بازاریابی هستند.
۲. سرمایهگذاری در مرحله پرورش ایده
در این مرحله استارتآپ ها نیاز به سرمایه برای پوشش هزینههای جاری دارند تا بتوانند سرمایه گذار اصلی را پیدا کنند. پولی که وارد میشود معمولا کم است و ممکن است به مرور جای خود را به سهام بدهد. این مرحله از هر استارتآپ جزو پر ریسکترین مراحل است. به همین دلیل است که بیشتر سرمایه گذاران صبر میکنند تا استارتآپ به مرحله ثبات نسبی برسد و بعد سرمایهگذاری کنند.
۳. سرمایهگذاری در مرحله گسترش
سرمایهگذاری در مرحلهای که استارت آپ به تولید محصول جدید رسیده است. همچنین این سرمایهگذاری در بخش فیزیکی و محیطی استارتآپ، بازاریابی و بهبود محصول نیز انجام میشود.
۴. مرحله عرضه اولیه سهام
این مرحله بهترین مرحله برای شرکتهای سرمایه گذار است. چرا که سهام اولیه استارتآپ در درسترس عموم قرار گرفته است و سرمایه گذار میتواند با عرضه سرمایه خود سود خوبی به دست آورد. این سودها دوباره به صورت سرمایه وارد چرخه فعالیت استارتآپی میشود که انتظار سود در آینده از آن وجود دارد.
۵. مرحله ادغام
در این مرحله است سرمایهگذار از منافع اقتصادی سرمایهگذاری روی استارتآپ بهرهمند میشود. به این صورت که یک شرکت دیگر که متمایل است خدمات استارتآپ را به سبد خدماتش بیفزاید آن را خریداری میکند. در این مرحله استارتآپ در شرکت خریدار ادغام میشود و سرمایهگذار متناسب با سهامی که در استارتآپ داشته است، بخشی از مبلغ خرید استارتآپ را دریافت میکند.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر چه ارزش افزودهای برای استارتآپ ایجاد میکنند؟
شرکت استارتآپی که تحت حمایت شرکت سرمایه گذار است میتواند از متخصصین حرفهای بهره ببرد. همچنین داشتن ثبات اقتصادی، استفاده از نام برند شرکت سرمایه گذار، شبکهای از ارتباطات قوی و اکوسیستمی از محصولات پیشرفته از دیگر مزایای تحت حمایت بودن است. این ارتباط میتواند در آینده تبدیل به یک همکاری دو جانبه شود؛ به طوری که شرکت استارتآپی بتواند برای شرکت سرمایه گذار ارزشآفرین باشد.
برای شرکتهایی که در حوزه سرمایهگذاری فعالیت میکنند، این نوع سرمایهگذاری به عنوان راهی برای سرمایهگذاری های کوچک در زمینه شرکتهای نوآور است. با توجه به زمینه مناسبی که برای تحقق اهداف استراتژیک و اقتصادی وجود دارد، این سرمایهگذاران میتوانند از طریق فعالسازی ظرفیت استارتآپها سرعت خود را برای رسیدن به جایگاه رهبری بازار افزایش دهند یا در صورتی که صاحب این جایگاه هستند آن را حفظ کنند.