رشد، یکی از اصلیترین اهداف استارتآپهاست.
نوپانا، به نقل از جامجم: در محصولات سنتی مراحل انجام پروژه یکی پس از دیگری (متوالی) صورت میپذیرند. مثلا تا زمانی که طراحی انجام نشود پیادهسازی آغاز نخواهد شد. به این روش در اصطلاح، روش آبشاری میگویند.
در پروژههای استارتآپی که سرعت تغییرات بالاست و کاربرمحوری مزیت محسوب میشود روشهای سنتی پاسخگو نیست. زیرا تیمهای مختلف نمیتوانند زمان زیادی را برای پایان یافتن مراحل موردنیاز قبلی منتظر بمانند. مشتریان همواره خواهان محصولات با کیفیت بهتر و با قیمت پایینتر هستند و شیوههای سنتی نمیتوانند آنقدر سریع امکان چنین تغییراتی را در محصولات ایجاد کنند. تفکر چابک (Agile) برای رسیدن به این هدف توسعه یافته است. این نگرش از سوی جمعی از توسعهدهندگان نرمافزار تحت عنوان مانیفست چابک در سال 1380/ 2001 تشریح شد. توسعه نرمافزاری چابک روشی برمبنای تکرار (Iterative) است و مشکلات با کمک مشتریان (بازخوردهای آنها به تیم محصول) ارائه و توسط سازمان (یا تیم استارتآپی) حل خواهند شد. این رویکرد ممکن است برای سازمانهای بزرگ که نگرش توسعهای ندارند ناکارآمد باشد.
چهار عنصر کلیدی تفکر چابک، رفاه مشتری، افراد و اطلاعات، همکاری و تناسب با تغییر است. در این رویکرد افراد و تعاملاتشان بالاتر از فرآیندها و ابزارها قرار دارند و مشارکت مشتری اهمیتی بیشتر از قرارداد کاری دارد. برمبنای این رویکرد روشهایی شکل گرفتهاند که باتوجه به نوع فعالیت سازمان و روشهای تعاملیاش میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. این رویکردها متنوع هستند ولی دو روش بیشتر شناخته شده در ایران، چارچوب اسکرام و کانبان هستند.
اسکرام چیست؟
اسکرام چارچوبی تکرارپذیر برای کنترل پروژه است. در این مدل یک صاحب محصول (Product Owner) و یک اسکرام مستر (ScrumMaster) در کنار تیم توسعه (که معمولا سه تا 9 نفر هستند) حضور دارند. صاحب محصول نماینده ذینفعان پروژه است و نیازهای سمت مشتری یا کسبوکار را به تیم منتقل میکند (بکلاگ backlog محصول را ایجاد میکند). اسکرام مستر هم فرآیندی که تیم طی میکند را رصد میکند تا از مسیر خود خارج نشود و به صورت کامل انجام پذیرد. اسکرام دورههای زمانی تحت عنوان اسپرینت (sprint) دارد. در طول این مدت وظیفههایی (تسکtask) از طرف صاحب محصول به تیم توسعه محول میشود و تا پایان دوره زمانی باید به پایان برسد. خرد کردن ایدهها به وظیفههای کوچکتر برای آنکه تیم توسعه بتواند سریعتر آن را ایجاد کند از مزایای استفاده از روشهای چابک است. محدود شدن زمان برای به نتیجه رسیدن پروژه میتواند اثر پارکینسون را در تیمها کاهش دهد.
کانبان چیست؟
یک روش مدیریتی ژاپنی است که برای افزایش بازدهی استفاده میشود. هدف کانبان توزیع یکسان حجم کار و نمایش این توزیع در قالب کارتهاست. معمولا مدیریت به روش کانبان شامل استفاده از سه ستون برای قرار گرفتن کارتهای وظیفه است. ستون اول کارتها برای انجام (to do)، ستون دوم در حال انجام (doing) و ستون سوم انجام شده (done) هستند. روش کانبان مدیریت، دستهبندی و برنامهریزی کارها را به شکلی نظاممند ساده میکند.
مزیت روشهای چابک
در بازارهای امروز، رویکردهای سنتی در توسعه محصولات احتمال شکست بالایی دارند، اما رویکردهای نوین همچون روشهای چابک میتوانند از شکست محصولات جلوگیری کنند. این روشها با تجزیه فعالیتها به بخشهای کوچکتر و در ساختاری تکرارشونده، نیازهای مشتری را سریعتر پاسخ میگویند و هماهنگ با امکانات بازار و خواستههای کاربران بدون صرف هزینه زیاد، پیش میروند. تفکر چابک اعتقاد دارد پاسخگویی به تغییرات بیشتر از پیروی از طرحهای از پیش نوشته شده ارزش دارد و همین مساله احتمال موفقیت این رویکرد را افزایش میدهد.