استارتآپ به کسبوکاری خلاقانه گفته میشود که در مدت زمان کوتاهی به درآمدزایی میرسد.
به گزارش دنیای اقتصاد، آنچه بیش از همه گسترش استارتآپها را برای اقتصاد حیاتی میکند ایجاد بازارهای جدید برای محصولات و خدمات بر پایه خلاقیت و نوآوری در کشور است. گسترش استارتآپها در اقتصاد هر کشور بهمثابه گسترش ایدهها و ابتکارات خلاقانه، ایجاد بازارهای جدید برای برخی محصولات، جایگزین کردن رویههای جدید و کم هزینه با رویههای قدیمی با بهرهوری کم، بینیازی کشور از واردات برخی اقلام و حتی صادرات محصولات جدید به خارج کشور و ارزآوری به سیستم اقتصادی کشور است.
مزایای زیادی که کشورهای مختلف را به فکر ایجاد بستری مناسب برای گسترش این پدیده کرده است. اما راهکار اینکه مردم ترغیب شوند تا کسبوکاری اینچنینی آغاز کنند چیست؟ دولت چه کارهایی باید در این زمینه انجام دهد؟ آیا در کشوری که به ابتکارات بها داده نمیشود میتوان انتظار داشت که ایدههای خلاقانه شکوفا شده و به بهرهوری اقتصادی برسند؟ باید توجه کرد که صِرف بیان اینکه از فعالیتهای استارتآپی در سیستم اقتصادی کشور حمایت میشود کافی نیست.
محققان و اقتصادانان ریشه گسترش دامنه فعالیتهای کارآفرین را در عوامل کلیدی شامل شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر کشور میدانند. در حقیقت این فاکتورها عیار فعالیتهای کارآفرینی یا به دیگر بیان درجه کیفی آنها را تعیین میکنند. ممکن است در کشوری فعالیتهای استارتآپی به چند اپلیکیشن جدید در خرید کالا و خدمات منجر شود و در کشوری دیگر شرکتی چون اَپل پا به عرصه اقتصادی آن بگذارد.
رشد استارتآپها تابع چه عواملی است؟
در کشوری که به فرآیند آموزش توجه ویژه میشود و به دانشجویان برتر و نوابغ کشوری فرصتها و پاداشهای بزرگ داده میشود باید انتظار داشت که جریانی از طرحهای کارآفرینانه شکل گرفته و این کشور در این زمینه سرآمد کشورهای دیگر شود؛ در این کشورها طرحهای مختلف در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر روزبهروز پیشرفتهتر و پربارتر شده تا نهایتا به محصولی با درجه کیفی بالا تبدیل شوند.
در برخی دیگر از کشورها این شرایط سخت زندگی و نیاز شدید است که میتواند موجب بروز خلاقیت و نوآوری شود؛ که بالطبع تعداد فعالیتهای کارآفرینانه به مراتب کمتر از حالت اول خواهد بود و این طرحها از مزیت رقابت بهرهای نخواهند برد. در برخی کشورها این شرایط سیاسی است که موجب پیشرفت عدهای شده و مابقی کارآفرینان را از سیستم اقتصادی حذف میکند. به هر حال پرواضح است هر چه مواد اولیه ورودی به اقتصاد کشورها، بهتر و با کیفیتتر باشد اقتصاد بهدرستی کار خواهد کرد و با درآمد مناسب از بازارهای جهانی رفاه را برای مردم کشورش به ارمغان خواهد آورد.
به بررسی شرایط استارتآپها در نقاط مختلف دنیا بپردازیم. برای مثال آمریکای لاتین در جایگاه دوم کارآفرینی دنیا به لحاظ تعداد طرحهای نوآورانه قرار گرفته است، اما بیشتر ابتکارات و خلاقیتهای معرفی شده، هرگز راهی به کسب درآمد در کشور پیدا نمیکنند. برای مثال در مکزیک ۹۸ درصد شرکتها در حقیقت کارآفرین خُرد هستند که درآمد ناچیزی عاید کشور میکنند.
دلیل عمده این موضوع که در میان انبوهی از ابتکارات و نوآوریها، صنایع بزرگ ظهور نمیکنند، ضعف این کشور در سرمایهگذاری مناسب در طرحهای کارآفرینانه است. علاوهبر این تحقیقات نشان میدهد این کشور هیچگاه به فکر یافتن بازار جهانی برای این نوآوریها نبوده است و از همه مهمتر در این کشور عموم مخترعان از فقدان قانون مناسب برای ثبت اختراع و حمایت از حق ثبت گلایه دارند. تحت چنین شرایطی چگونه افراد خلاق میتوانند بر رشد اقتصادی کشورشان تاثیرگذار باشند؟
در آفریقای جنوبی رویهای مناسب در حال شکلگیری است و پتانسیل قابلملاحظهای در حال انباشت در زمینه تکنولوژیهای پیشرفته است. چهار دانشگاه بزرگ در این منطقه بهخوبی پذیرای ایدههای مبتکرانه دانشجویان و مخترعان هستند. ایدههای جذاب با حمایت مناسب ارزیابی و اجرا میشوند. برای هر محصول قبل از تولید بازاری پیشبینی میشود و سازگار با بازدهی که نصیب اقتصاد خواهد کرد در آن سرمایهگذاری انجام میشود.
اگرچه رویه بهکار گرفته شده در این کشور مناسب است اما سرعت آن کند است و باید بیان کرد بحث کارآفرینی در این منطقه هنوز دوران طفیلی خود را میگذراند زیرا فرهنگ گسترش استارتآپ بر پایه سرعت بالا شکل گرفته است اما در آیندهای نزدیک این انباشت دانش میتواند آبستن پیشرفت قابلملاحظه این کشور باشد. کشورهای در حال توسعه آسیایی نیز از فقدان زیرساختهای مناسب برای تولید در کشور خود رنج میبرند و بستر لازم برای اجرای بسیاری از طرحها فراهم نیست.
اما کشورهای آسیای شرقی به سرعت در حال پیشرفت هستند. سیاست این کشورها حمایت مالی گسترده از طرحهای مبتکرانه برای گسترش صادرات کشور به کشورهای دیگر، خصوصا کشورهای غرب آسیا است. در این کشورها طرحهای اقتصادی بزرگ نظیر کارخانههای تولید اتومبیل یا لوازم برقی با تیراژ بسیار بالا با حمایت مالی و قانونی دولت بهسرعت به مرحله بهرهبرداری رسیده و با مطالعهای که در مورد بازارهای کشورهای آسیایی وابسته به واردات انجام دادهاند، خروجی این طرحها راهی این کشورها میشود. اگر ایالات متحده آمریکا قدرتمندترین اقتصاد دنیا را در اختیار دارد ریشههای آن را باید در برخورداری از بازارهای مالی با ثبات دانست که بهطرق مختلف طرحهای کارآفرینانه را حمایت و سرمایه لازم برای راهاندازی آنها را فراهم میکنند. علاوهبر این در این کشور دانشگاههای بزرگی وجود دارد که آموزش را با ابتکارات علمی پیوند داده و موسسات و سازمانهای بزرگ همواره بهوسیله نوابغ و افراد با استعداد تغذیه میشوند.
سیستم حمایتی در این کشور بهگونهایست که همه ساله هزاران دانشجو ازجمله نخبگان سایر کشورها که در کشور مبدا خود فرصتی برای آنها فراهم نشده راهی این کشور شده تا ادامه تحصیل خود و نهایتا بهرهبرداری از تحصیلات خود را در این کشور عملی کنند؛ بنابراین جای تعجب نیست اگر گوگل، اَپل، مایکروسافت، فیسبوک و... بسیاری از معروفترین خلاقیتها و نوآوریها در زمینههای مختلف در این کشور ظهور کرده باشد یا اگر در آلمان همواره با کیفیتترین محصولات ممکن در اروپا تولید میشود و این کشور بهجای کمبود بودجه در سال ۲۰۱۶ به میزان ۲۷۰ میلیارد دلار مازاد درآمد داشته است.
همگی بهخاطر طراحی سازوکار مناسب، دقیق و منظم برای ترکیب آموزش و صنعت و نهایتا خلق تکنولوژیهای نوآورانه است. تکنولوژیهایی که محصولات جدید و با کیفیت را راهی بازارهای جهانی کرده و برندهای آلمانی را به یکی از معتبرترین برندهای دنیا تبدیل کرده است. استفاده درست و حمایت از کارآفرینان هم به لحاظ مالی و هم حمایت از ثبت اختراع آنها و سهیم کردن آنها از منافع طرحشان، همگی عوالی هستند که اقتصاد این کشور را به قویترین اقتصاد اروپا تبدیل کرده است.