یک اکوسیستم استارتآپی چیست؟ از چه زیرمجموعههایی تشکیل میشود و چه عواملی در رشد و پیشرفت آن نقش مهمتری بازی میکنند؟
نوپانا: درحالیکه شاهدیم شهرهای برتر جهان برای گسترش اکوسیستم استارتآپی خود تلاش میکنند، در این مطلب میخواهیم بهطور اجمالی توضیح بدهیم که یک اکوسیستم استارتآپی، چگونه در طول زمان شکل میگیرد و به موفقیت میرسد.
مهمترین عناصر تشکیلدهنده یک اکوسیستم
دسترسی به ایدههای بزرگ
ایدههای عالی به کسبوکارهای عالی تبدیل میشوند. در این راستا باید ساخت پلتفرمها را به ویژگیهای صوری، دانش را به گجتها و داروهای مسکن را به ویتامینها (به معنی رفع نیازهای فوری و ضروری جامعه)، اولویت داد. استارتآپها برای کار کردن روی ایدههای بزرگ، باید این ساختار را در ذهن داشته باشند.
دسترسی به استعدادها
کارآفرینان بزرگ، ترجیحا کارآفرینان سریالی که از اشتباهات قبلی خود درس گرفتهاند و تجربه مفیدی به دست آوردهاند، کسبوکارشان را با موفقیت هدایت میکنند که این امر در یک سطح بالاتر، به موفقیت اکوسیستم منجر میشود.
دسترسی به سرمایه
بهترین ایدهها و بهترین استعدادها، بدون دسترسی به سرمایه موردنیاز، راه به جایی نمیبرند. اگر استارتآپها به سرمایه محلی دست پیدا کنند، شانس بیشتری برای موفقیت خواهند داشت. بهعلاوه سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را جایی سرمایهگذاری کنند که به آنها نزدیک باشد. اگر منابع سرمایهای در شهرهای مجاور هم یافت شوند، مشکلی به وجود نمیآید. میتوان از سرمایهگذاران دعوت کرد که برای بازدید از محصول مسافرت کوتاهی داشته باشند (که البته اغلب اوقات چند مسافرت ابتدایی، آنها را قانع میکند.)
برای استارتآپها بسیار ضروری است که در هر مرحله از رشد و توسعه، به سرمایه موردنیازشان دسترسی داشته باشند. اگر فقط روی سرمایه بذری، یا سرمایه ابتدایی راهاندازی محصول تمرکز کنید ولی برای تامین مالی مراحل بعدی برنامهای نداشته باشید، پیشاپیش حکم سقوط خود را امضا کردهاید.
دسترسی به مشتریان
یکی از مهمترین عوامل حیات یک کسبوکار، مشتریان هستند. مشتریان باعث درآمدزایی استارتآپ میشوند و درآمد، سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد. سرمایهگذاران روی رشد کسبوکار سرمایهگذاری میکنند و این رشد یک کسبوکار است که تعیین میکند استراتژی خروجی آن، چقدر پرمنفعت باشد.
خروجیهای بزرگ، یک اکوسیستم قوی را شکل میدهند. این امر مستلزم شراکت و همکاری صاحبان ایدههای نوپا و شرکتهای بزرگتری است که این خدمات روبهرشد را خریداری میکنند. درواقع این شرکتها هستند که جامعهی استارتآپی را زیر چتر حمایتی خود میگیرند.
بازیگران کلیدی
کارآفرینان
بدیهی است که شما برای راهاندازی و اجرای پروسههای کسبوکار، به تیمهای مجرب نیاز دارید. تیمهایی که مجموعهای از مهارتهای ضروری (از بازاریابی گرفته تا استراتژی و تکنولوژی) را دارا باشند.
منتورها یا مربیان
کارآفرینان جدید باید بتوانند سوالات خود را از مربیان باتجربهای بپرسند که به آنها کمک میکنند منحنی یادگیری خود را به نحو شایستهای طی کنند. بهاینترتیب کارآفرینان از اشتباهاتی که دیگران پیش از آنها مرتکب شدهاند، پرهیز میکنند.
سرمایهگذاران
این گروه ممکن است در قالب سرمایهگذاران فردی، شبکههای سرمایهگذاری فرشته، شرکتهای ویسی، بنگاههای خصوصی، دفاتر خانوادگی، سازمانها یا سایر منابع تأمین مالی ظاهر شوند. مهم این است که استارتآپ در هر مرحله از رشد خود، بتواند منبعی برای تامین بودجه موردنیاز خود پیدا کند.
مراکز رشد و شتابدهندهها
این گروه تمام پیشنیازهای رشد، از فضاهای دفاتر کاری گرفته تا برنامههای رسمی شتابدهندههای استارتآپی و همچنین برنامههای جامع آموزشی را برای متقاضیان فراهم میکنند. یکی دیگر از فواید این نهادها این است که به کارآفرینان فرصت میدهند در مجاورت هم، نکات مهمی را از یکدیگر یاد بگیرند.
دانشگاهها
بسیاری از ایدههای بزرگ کسبوکار، از پژوهشهایی حاصل میشوند که در دانشگاهها صورت میگیرند. در این مرحله، مهم این است که پروسه تکنولوژیکی سالم و موثری برای انتقال این ایدهها به فضای کسبوکار وجود داشته باشد. درعینحال کاملا قابل قبول است که استادان دانشگاه، همزمان با تلاش برای ارتقای سطح علمی آکادمیک، از یافتههای خود کسب درآمد کنند.
شرکتها
شرکتهای بزرگ به روشهای مختلف تاثیر حضور خود را اثبات میکنند. بهعنوان مثال آنها روی پروژههای مختلف سرمایهگذاری میکنند، با شرکتهای دیگر همکاری میکنند و گاهی هم مشتریان بالقوه استارتآپها محسوب میشوند؛ چرا که شرکتهای بزرگ هم نقطهضعفها و نیازهای خاص خود را دارند که به کمک استارتآپها بهتر از عهده رفع آنها برمیآیند. شرکتهای بزرگ هستند که استراتژیهای خروجی استارتآپهای برتر را محقق میکنند. در واقع یک اکوسیستم موفق در راستای رسیدن به اهداف خود، نیازمند یک تعامل سازنده و سالم بین استارتآپها و شرکتهای بزرگ است.
انجمنها / رویدادها
در هر شهر، گروههای زیادی وجود دارند که به سازماندهی و حرکت اکوسیستم کمک میکنند. برخی از این گروهها عبارتاند از انجمنهای تجاری صنعتی، انجمنهای ویسی، گروههای شبکههای کارآفرینان، اتاقهای بازرگانی و گروههای توسعه اقتصادی. این گروهها با حضور در رویدادهای بزرگ سالانه با افراد همفکر خود دیدار میکنند و همچنین ابزارهایی مثل بورد مشاغل را در وبسایتهای خود به نمایش میگذارند.
دولت
چه در سطح شهری، چه ایالتی و چه منطقهای، دولت نقش مهمی در اکوسیستم استارتآپی به عهده دارد. مثلا متصدیان شهر یا استان میتوانند با تصویب تخفیفهای ویژه مالیاتی یا بازگرداندن مالیات بر سود، به استارتآپها انگیزه بیشتری برای فعالیت بدهند. همچنین تصویب قوانین سازگار با اکوسیستم (مانند دسترسی آزاد به اینترنت) و تخصیص یک بودجه معین به صندوقهای سرمایهگذاری ویسی، راه موفقیت اکوسیستم را تا حد زیادی هموار میکند.
ارائهدهندگان خدمات
حسابداران، وکلا، بانکداران، استعدادیابها و مسئولان منابع انسانی، نمایندگیها و مشاوران در این گروه قرار میگیرند. هرچه تجربه اعضای این گروه در زمینهی همکاری با استارتآپها بیشتر باشد، رایزنی موثرتری برای تقویت اکوسیستم خواهند داشت.
مالکیت بهینه و اقتصاد
توزیع حق مالکیت
بیشتر کارآفرینان تنها چند نفر را بهعنوان مالکان اصلی استارتآپ معرفی میکنند و به آنها قدرت عمل میدهند. بااینحال بهتر است که حق مالکیت استارتآپ را بین کارمندان پخشکنیم. چرا؟ زیرا اگر کارمندان منافع شخصی خود را در یک کسبوکار دنبال کنند، برای رسیدن به اهداف نهایی بیشتر تلاش میکنند. بهعلاوه وقتیکه یک استارتآپ رشدیافته به قیمت بالایی فروخته شود، افراد زیادی از این فروش بهرهمند میشوند که هرکدام میتوانند با این پول استارتآپ خود را راهاندازی کنند. این امر اکوسیستم را به یک مرحله بالاتر ارتقا میدهد.
استراتژیهای خروج
درست است که فروش شرکتها به قیمت بالا، سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد؛ ولی اغلب کارآفرینان تازهکار، وقتی برای اولین بار میخواهند استارتآپ خود را بفروشند، ارزش واقعی دستاوردهای خود را کمتر از میزان واقعی برآورد میکنند. در مراحل بعد، آنها احتمالا تجربه بیشتری به دست آوردهاند و میتوانند یک پیشنهاد خوب را به امید قراردادهای بزرگتر، به تعویق بیندازند.
بازدهی سرمایهگذاریهای مجدد
پولی که در یک حساب بانکی ذخیره میشود یا برای داراییهای بیخطری مثل زمین و املاک هزینه میشود، کمکی به اکوسیستم نمیکند. پول جاری باید دوباره به جامعه استارتآپی بازگردد. بنابراین اگر کارآفرینی استارتآپ خود را به قیمت مناسب به فروش رساند، توصیه میشود درآمدش را روی پروژهها یا استارتآپهای دیگر سرمایهگذاری کند.
اغلب سرمایهگذاران نسبت به موفقیت یک اکوسیستم استارتآپی، دید محافظهکارانهای دارند. سیلیکون ولی یکی از افتخارات خود را استقبال از شکستها میداند؛ زیرا درسهایی که یک استارتآپ بد به کارآفرینان میآموزد، در راهاندازی استارتآپهای بعدی بسیار مفید و موثر واقع میشوند. سرمایهگذاران با کنار گذاشتن ترسها و تردیدها و گسترش افق دید خود میتوانند قدمهای مثبت بلندتری در راستای تقویت اکوسیستم بردارند.
(همچنین بخوانید: آیا هنوز هم سیلیکونولی خانه پیدایش استارتآپها است؟)
اصول اولیه
راهبری
توسعه و پیشرفت اکوسیستم، مستلزم راهبرانی عالی است که بتوانند سکان هدایت دیگران را در دست بگیرند و به دیگر بازیگران این صحنه کمک کنند تا به اهدافشان دست یابند. افرادی که بتوانند به سرمایهگذاران نشان دهند پولشان را کجا سرمایهگذاری کنند و همچنین روابط گستردهای (شامل ارتباط با قانونگذاران و دولتهای محلی) داشته باشند و برای رفع موانع موجود، راهکارهای موثری پیدا کنند.
مزایای منطقهای
باید بفهمید که منطقه شما، در چه اموری پتانسیل پیشرفت بیشتری دارد و تلاشهای خود را در این صنایع یا مهارتها متمرکز کنید. بهعنوان مثال شهر نیویورک با دارا بودن بازار بورس NYSE، مکان بهتری برای استارتآپهای مالی به شمار میرود. هر شهری با توجه به امکانات و پتانسیلهای خود، در برخی صنایع خاص مزیت بیشتری خواهد داشت.
چگالی استارتآپی
بدیهی است که نمیتوان بهسادگی در یک شهر کوچک، یک جامعه بزرگ و قدرتمند استارتآپی ساخت؛ چراکه در چنین شرایطی نه امکان فعالیتهای گسترده تجاری وجود دارد و نه عمق تخصص در هر یک از صنایع بهاندازه کافی کارآمد است. بنابراین برای حمایت از یک اکوسیستم استارتآپی، یا باید در شهری بزرگ زندگی کنید یا خودتان را برای سفرهای متعدد به مناطق مختلفی که همه زیر سایه یک اکوسیستم فعالیت میکنند، آماده کنید.
(همچنین بخوانید: اکوسیستم استارتآپی نیاز به فرهنگسازی دارد)
همکاریهای بین منطقهای
فکر نکنید که یک اکوسیستم استارتآپی، از شهر شما مجزا است. بهترین اکوسیستمها، آنهایی هستند که یکدیگر را یاری و تقویت میکنند. بهعنوان مثال دیترویت و آلمان با هم پروژههای مشترک زیادی را پیش میبرند و همکاریهای وسیعی دارند؛ چراکه هر ۲ در زمینه صنایع و خدمات اتوماسیون فعالیت میکنند.
تاثیر مثبت تبلیغات
بیشک سایر مناطق کشور باید از فعالیتها و اهداف شما اطلاع پیدا کنند. این موضوع بیش از آنکه در ساخت اکوسیستم تاثیرگذار باشد، در جذب سرمایههای ویسی و خروجیهای بزرگ استارتآپی موثر است. بنابراین، موفقیتهای خود را جشن بگیرید و داستان پیشرفت خود را هم بهصورت محلی و منطقهای و هم بهصورت کشوری، به اطلاع دیگران برسانید. این موضوع سرمایهگذاران و متخصصان کاری را مشتاق میکند تا تواناییهای شما را ارزیابی کنند و در مرحله بعد تمایل خود را به همکاری با شما نشان دهند.
سنجش و اندازهگیری پیشرفتها
مثل همه تلاشهای دیگر کسبوکار، اینجا هم باید واحدهای تعریفشده و مشخصی برای سنجش پیشرفت خود داشته باشید. معیارهای کلیدی کمیتی مثل میزان افزایش سرمایه، ارزشهای ایجادشده توسط سرمایهگذاران، تعداد شرکتهایی که تاسیس شدهاند، تعداد شغلهای جدیدی که به وجود آمدهاند و همچنین ارزش بازاری شرکتها، معیارهایی هستند که رشد اکوسیستم شما را در طول زمان نشان میدهند.
پرهیز از اصرار و اجبار
جامعه استارتآپی به یک هدف مشترک نیاز دارد. در یک جامعه قدرتمند، ممکن نیست عدهای این هدف را تعیین و آن را به دیگران دیکته کنند. برای موفقیت یک هدف، همه اعضای جامعه باید آن را تایید کنند و بپذیرند.
موفقیت به زمان نیاز دارد
انتظار نداشته باشید یکشبه معجزهای رخ دهد. اکوسیستمها در طول یک سال ساخته نمیشوند، بلکه در طول دههها شکل میگیرند. اگر میبینید اکوسیستم سیلیکونولی تا این حد گسترش یافته، بهاین علت است که آنها کار خود را از دهه ۷۰ میلادی شروع کردهاند و پس از ۴۰ سال، به نقطه اوج خود رسیدهاند.
امیدواریم حالا درک بهتری از مفهوم اکوسیستم استارتآپی داشته باشید. هیچکس بهتنهایی نمیتواند یک اکوسیستم را بسازد و توسعه دهد، ولی افراد با همکاری و مشارکت در راستای محقق کردن اهداف جامع، میتوانند آینده خوبی را برای جامعه استارتآپی منطقه خود رقم بزنند.
(همچنین بخوانید: ظرفیتهای استارتآپی در ایران)