در این مطلب، داستان مدیر بنیاد غیرانتفاعی زنجیره کودکان دیابتی از زبان خودش را بازگو میکنیم. مدیری که پس از چندین ماجرا به اهمیت خود بهعنوان مهمترین منبع کلیدی کسبوکارش پی برد.
نوپانا: دکتر آنابل اسلینگرلند متخصص و پژوهشگر در زمینه دیابت کودکان است. او به این اصل ایمان دارد که میتواند کودکان دیابتی را به زندگی عادی برگرداند و آنها تفاوت چندانی با دیگر افراد جامعه ندارند. آنابل معتقد است میتوان با توانمندسازی این کودکان که اغلب با این جمله مواجه میشوند که زندگی پر از محدودیت و خطر است مقابله کرد. او برای ترویج باور خود، اقدام به سازماندهی یک مسابقه ماراتون امدادی کاملا داوطلبانه برای کودکان دیابتی کرد و نام آنرا زنجیره کودکان گذاشت.
چند روز مانده بود که مسابقه آغاز شود. همه چیز خوب پیش میرفت اما ناگهان اتفاق ناگواری برای آنابل رخ داد. او در هنگام دوچرخهسواری تصادف شدیدی کرد. تصادفی که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد.
مسابقه با موفقیت انجام شد و توجه غیرقابل انتظاری را از سوی شرکتها، دولت و رسانهها به خود جلب کرد. در این میان آنابل در بیمارستان بستری بود و پزشکان به او گفتند که دیگر نمیتواند شغل حرفهای خود یعنی فعالیت پزشکی را ادامه دهد. آینده او بسیار غمانگیر به نظر میرسید؛ اما علاقه شرکتها و رسانهها به زنجیره کودکان کماکان پررنگ باقی ماند.
آنابل اینگونه به خاطر میآورد که: «نمیدانستم این پروژه پتانسیل آن را دارد که تمام زندگی کاری من را در بر گیرد. حتی سعی کردم آن را به سرعت به پایان برسانم. اما علاقه من به زنجیره کودکان و یک حس درونی به من این اجازه را نداد.»
ماریکه پست که یکی از اعضای انجمن بود به آنابل نشان داد که چگونه تابلوی طراحی کسبوکار برای طراحی یک سازمان غیر انتفاعی استفاده کند که توانایی حمایت از زنجیره کودکان را داشته باشد. هنگامی که آنابل در حال بررسی منابع کلیدی در این تابلو بود ، جرقهای در ذهن او ایجاد شد.
آنابل در این خصوص میگوید:« فهمیدم که باید خودم را به عنوان یکی از بزرگترین منابع زنجیره کودکان در نظر بگیرم و سازمان باید در ازای این ورودی به من پرداخت انجام دهد.»
امروز آنابل به عنوان مدیر بنیاد غیر انتفاعی زنجیره کودکان دیابتی کار میکند.
(همچنین بخوانید: تدوین مدل کسبوکار برای استارتآپها)