انواع مختلفی از استارتآپ وجود دارد. اگر در نظر دارید کسبوکار خود را داشته باشید، باید در مورد انواع استارتآپها بدانید و تفاوتهای آنها را درک کنید.
نوپانا به نقل از چطور: امروزه، بیش از گذشته، کلمه استارتآپ را میشنویم و نقش آن را در زندگی روزمره به وضوح میبینیم. آیا تاکنون به این فکر افتادهاید که کسبوکار خود را راه بیاندازید؟ برای این کار ابتدا باید با انواع استارتآپ آشنا شوید. برای آشنایی با استارتآپها، در ادامه مطلب همراه ما باشید.
استارتآپ، ممکن است آرایشگاهی ساده یا شرکتی برجسته و موفق در زمینه هوش مصنوعی یا چیزی بین این دو باشد. بسیاری معتقدند استارتآپها به سرمایهگذاریهای خطرپذیر، مهندسان مجرب و آموزشدیده در بهترین مؤسسات آموزشی و مدیران برجسته نیاز دارند اما این طور نیست. در واقع، اکثر استارتآپهای موفق بدون سرمایهگذاری و بودجهای کلان، با سرعتی ثابت و در عین حال به آرامی رشد میکنند.
انواع مختلفی از استارتآپ وجود دارد. اگر در نظر دارید کسبوکار خود را داشته باشید، باید در مورد انواع استارتآپها بدانید و تفاوتهای آنها را درک کنید. به این ترتیب میتوانید استارتآپی را که متناسب با کسبوکار مورد نظر شماست و با نیازها، شخصیت و سبک زندگی شما هماهنگ است، انتخاب کنید.
پرسشهای کلیدی
پاسخ به این پرسشها، نوع استارتآپ شما را مشخص میکند. پاسخهای شما، بیشترین تاثیر را در تشخیص و شناسایی نوع استارتآپ شما دارد:
پتانسیل رشد و ابعاد استارتآپ
کسبوکار شما به سرعت رشد خواهد کرد و بزرگ خواهد شد یا آهسته و پیوسته به رشد خود ادامه میدهد؟
کسبوکارهایی با سرعت رشد بالا معمولا دارای این ویژگیها هستند:
ـ بازاری با پتانسیل بالا، مثل بازار گوشیهای هوشمند یا موتورهای جستوجو؛
ـ فناوری نو یا مدل تجاری که به سرعت مورد توجه مشتریان قرار بگیرد؛
ـ دارای قابلیت گسترده برای ایجاد تغییر در مقیاس مدل تجارت. معمولا این فناوری است که چنین قابلیتی را ممکن میسازد، به همین دلیل بیشتر استارتآپهایی که رشد سریع دارند، شرکتهای مبتنی بر فناوری هستند؛
ـ نیاز به عکسالعمل و عملکرد سریع به دلیل احتمال ورود رقبای جدید.
نیاز به تامین سرمایه
برای راهاندازی کسبوکار خود به چه میزان سرمایه نیاز دارید و چه کسی آن را تامین میکند؟ پاسخ به این سؤال، مهمترین عامل تعیینکننده نوع استارتآپ شماست. استارتآپهایی که به سرمایهگذاری فراوان افرادی از خارج کسبوکار نیاز دارند معمولا دارای این ویژگیها هستند:
ـ عملکرد سریع برای پیش افتادن از رقبا یا ایجاد داراییها و امکاناتی مثل سهم بازار یا حق انحصاری که رقیبان را از ورود به بازار دلسرد کند.
ـ برای جذب سرمایه خارجی، این کسبوکار باید استراتژی خروج دقیق و تفصیلی داشته باشد.
ـ احتمالا سرمایهگذاران میخواهند از طریق منابع خارجی (مثل شرکتهای سرمایهگذاری ریسکپذیر یا شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری خصوصی) که بر مسیر آتی کسبوکار تاثیر و نظارت دارند، در اداره شرکت سهیم باشند.
ـ تأمین سرمایه و موضوع ساختار تجاری کسبوکار باعث میشود این استارتآپ نتواند تجارت «خانوادگی» یا متناسب با «سبک زندگی« باشد.
در نظر داشته باشید بین پاسخهای دو پرسش بالا رابطه همبستگی وجود دارد. کسبوکارهایی با رشد سریع و بازارهای وسیع معمولا نیازمند جذب سرمایههای خارجی زیاد هستند و لاجرم با شیوه سرمایهگذاری مخاطرهآمیز بودجه لازم برای کار خود را فراهم میکنند.
انواع استارتآپ
استارتآپها را میتوان به پنج دسته زیر تقسیم کرد. در نظر داشته باشید که این فهرست، کامل نیست اما چارچوبی تحلیلی در اختیار شما میگذارد تا با کمک آن کسبوکار و استارتآپ خود را ارزیابی کنید و برای راه اندازی و گسترش آن، تصمیمات درستی بگیرید.
کسبوکار متناسب با سبک زندگی
این نوع کسبوکار به شما امکان میدهد با توجه به شرایط خود کار کنید (تنظیم ساعت و محل کار با خود شماست) با این حال درآمد آن به اندازهای است که برایتان رضایتبخش باشد. چنین کسبوکاری ممکن است بر پایه دانش و تجربیات قبلی مؤسس و پایهگذار خود قرار گیرد و معمولا آغازگر آن فردی بازنشسته از شغلی ردهبالاست که از ارتباطات کاری بسیار خوبی بهرهمند است. این تجارت به مکانی از خشت و سیمان نیاز ندارد و پایهگذار آن حتی به طور مجازی (مثلا با استفاده از اینترنت و فناوریهای ارتباط و همکاری مدرن) هم میتواند فعالیت کند. از نمونههای چنین کسبوکارهایی میتوان به دفترهای مشاوره، مثل دفتر مشاوره اقتصادی اشاره کرد.
کسبوکار متناسب با سبک زندگی، ممکن است بر اساس یک سرگرمی یا اشتیاق شکل بگیرد. چنین کارآفرینی، کار خود را دوست دارد و رئیس خودش است. عکاسی حرفهای، آموزش موجسواری، طراحی وب و سفرنامهنویسی نمونههایی از کسبوکارهایی هستند که بر اساس اشتیاق و کارهای مورد علاقه ما شکل میگیرند. این کسبوکارها، غالبا یا کارمند ندارند یا تعداد کمی کارمند دارند که به امور فرد موسس رسیدگی میکنند.
چنین کسبوکارهایی به ندرت به شرکتهای بزرگ و روبهرشد با تعداد زیادی کارمند تبدیل میشوند ولی معمولا کارآفرینان، از چنین کسبوکارهایی احساس رضایت میکنند چرا که میتوانند در کنار کار و فعالیت، سبک زندگی خود را نیز حفظ کنند.
کسبوکارهای کوچک و سنتی
در دنیای امروز، تعداد بسیار زیادی از کارآفرینان در گروهی قرار دارند که بهترین نام برای آن، گروه کسبوکارهای کوچک و سنتی است. این دستهبندی شامل کسبوکارهایی معمولا پایدار هستند اما میزان رشد و افزایش سود آنها، نسبت به بسیاری از کسبوکارها کمتر است. فروشگاههای مواد غذایی، آرایشگاهها، دفاتر مشاوره، شرکتهای آیتی، شرکتهای بیمه، دفترهای عرضه خدمات اینترنت، نجاری، لولهکشی، برقکاری و مواردی از این دست، نمونههایی از کسبوکارهای کوچک سنتی هستند.
فرانشیز یکی دیگر از نمونههای رایج این نوع کسبوکار است که به یک شرکت اختیار میدهد تا تولیدات و یا فراوردههای شرکت دیگر را بفروشد و در برابر آن مبلغی دریافت کند. فرانشیز برای کارآفرینانی مناسب است که به دنبال ساختار، راهنمایی و حمایتهای بازاریابی هستند. این نوع کسبوکار نیاز به سرمایهگذاری ابتدایی و مشتریان وفادار بسیار دارد که همیشه برای خریدهای خود به این شرکت بازگردند. البته فرانشیز، جایگزینی عالی برای کارآفرینانی است که تجربه کمی در راهاندازی استارتآپها دارند اما میتوانند سرمایه مورد نیاز برای چنین کسبوکاری را تامین کنند.
هدف بیشتر کسبوکارهای کوچک، رشد و تبدیل شدن به تجارتی بزرگ نیست بلکه معمولا صاحبان چنین مشاغلی، میخواهند کسبوکار خود را داشته باشند و مخارج خانواده خود را تامین کنند. بنابراین، این کسبوکارها، سود قابل توجه و زیادی ندارند به خصوص اگر صاحبان کسبوکار، برای خود بر اساس نرخ حقوق بازار، حقوق و مزایا در نظر بگیرند. تنها سرمایه آنان، پساندازها، وامهای بانکی یا مبالغی است که از دوستان و آشنایان قرض میگیرند. صاحبان کسبوکارهای کوچک، میلیاردر نمیشوند و در رسانهها به شهرت نمیرسند، اما در مجموع، این کسبوکارها را بیشتر میتوان کارآفرینی نامید چرا که مشاغل محلی بیشتری در جوامع مختلف ایجاد میکند.
کسبوکارهایی با سرمایهگذاری شخصی
کسبوکاری که آشکارا با هدف رشد و تبدیل شدن به شرکتی بزرگ بدون استفاده از سرمایه خارجی کار خود را آغاز میکند، در این دسته قرار میگیرد. در چنین کسبوکارهایی، هزینههای استارتآپ و سرمایههای مورد نیاز آن از منابع، اعتبارات و داراییهای شخصی تامین میشود. کارآفرینان نباید از طریق فروش سهام، منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کنند زیرا تنها در این صورت میتوانند کنترل کامل کسبوکار خود را در دست داشته باشند. این نوع تجارت را افرادی آغاز میکنند که به طور مستقل دارای ثروت و دارایی قابل توجه هستند یا تجربهای موفق در راهاندازی استارتآپهای دیگر داشتهاند و قصد دارند ایدههای بعدی خود را دنبال کنند.
توجه داشته باشید کسبوکاری که در این دستهبندی قرار میگیرد ممکن است در آینده، وقتی کسبوکار بهاندازه کافی توسعه یافت و به ارزش بالایی در بازار دست پیدا کرد، به دنبال سرمایهی خارجی باشد. اما این نوع کسبوکارها برای راهاندازی و آغاز به کار، به سرمایه خارجی وابسته نیستند و کارآفرین با سرمایهی شخصی خود میتواند کار را آغاز کند، و این نکته، وجه تمایز اصلی این نوع تجارت است.
(همچنین بخوانید: سفری ماجراجویانه از ایده تا اجرای استارتآپ)
استارتآپهای مقیاسپذیر و مبتنی بر سرمایهگذاری خارجی
این گروه به درستی خصوصیات استارتآپهای فناوری سیلیکون ولی (Silicon Valley) را شرح میدهند؛ استارتآپهایی چون فیسبوک، اوبر، کلودرا نمونههایی از این نوع گروه هستند. پایهگذاران این استارتآپها اعتقاد دارند ایده آنها، دنیا را تغییر خواهد داد. آنها میخواهند به سرعت ایدههای خود را اجرا کنند و برای این کار به حجم زیادی از سرمایه نیاز دارند. برخلاف کارآفرینان کسبوکارهای کوچک، در چنین کسبوکارهایی، پایهگذاران استارتآپها، صرفا به دنبال کسب درآمد برای گذران زندگی نیستند؛ آنان میخواهند شرکتی بسازند که علاوه بر ارزش بالای مادی، به شهرت جهانی دست یابد و برای سرمایهگذاران و بنیانگذارانش، سود فراوان به دنبال داشته باشد.
استارتآپهای مقیاسپذیر، نیاز دارند سرمایه را به خطر بیندازند تا بتوانند بودجه لازم برای تحقیق در مورد مدل کسبوکار خود را تامین کنند. آنها بهترین و موفقترین کارکنان را جذب میکنند. وقتی به سرمایه کافی دست یابند، به خاطر تمرکزشان بر مقیاس و اندازه تجارت خود، نیاز دارند باز هم سرمایه را به خطر بیندازند تا بتوانند سریع رشد کنند. چنین سرمایهگذاریهای پرمخاطرهای یا کاملا موفق میشوند یا شکست میخورند و مقدار زیادی سرمایه را هدر میدهند.
از ویژگیهای این استارتآپها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ پتانسیل بالای بازار هدف؛
ـ داشتن ایده نوین یا مدل جدید کسبوکار؛
ـ مدل کسبوکار بسیار مقیاسپذیر؛
ـ قابلیت عملکرد سریع برای پیش افتادن از رقبا که نیازمند تحقیق و توسعه و استعدادیابی است؛
ـ سرمایه خارجی قابل توجه؛
ـ ساختار سرمایهای پیچیده در جریان چندین دور سرمایهپذیری؛
ـ اداره تجارت بدون کنترل مؤسسان و پایهگذاران؛
ـ موفقیت یا شکست بزرگ؛
ـ نیاز به روابط عمومی قوی و پوشش گسترده در رسانهها.
استارتآپها یا شرکتهای هدف
این نوع استارتآپ به نحوی طراحی میشود که در آینده به شرکتی بزرگتر سپرده شود. این کسبوکارها با نوع قبلی استارتآپها ویژگیهای مشترک، و یک تفاوت کوچک دارد: بازار هدف آنها، کوچکتر است. استارتآپهای این گروه غالبا میکوشند تا یک مدل تجاری موفق را در سطح جهان یا در داخل کشور اجرا کنند.
در پنج سال اخیر، هزینههای راهاندازی استارتآپهای فناوری کاهش یافته است. بسیاری از این استارتآپها، از روش سرمایهگذاریهای جمعی و فرشته (crowd or angel funding) بهره میبرند، و سرمایهگذاریهای خطرپذیر سنتی را کنار میگذارند. در برخی موارد، در حالی که توانایی ایجاد کسبوکاری بزرگ و ارزشمند وجود دارد، نبود سرمایهگذاران خطرپذیر سنتی، باعث میشود فشار دستیابی به اهداف رفیع در زمینه نقدینگی از بین برود و شرکت از آن فاصله بگیرد. این دسته از استارتآپها احتمالا به یک شرکت بزرگتر فروخته میشوند.
ویژگیهای این استارتآپ:
ـ نسبتا کوچک است ولی بازارهای کاملا تعریف شده و معین دارد. درآمد آنها به جای میلیاردها دلار، میلیونها دلار است.
ـ مکمل کسبوکارهای بزرگ دیگر است.
ـ گاهی شرکتهای بزرگتر و خریدار این استارتآپها، آنها را به مرکز تحقیق و توسعه شرکت خود تبدیل میکنند. شرکتهای بزرگ که به دنبال خرید استارتآپهای کوچک هستند، مدلهای ناشناخته کسبوکار را امتحان میکنند. آنها از این استارتآپهای کوچکتر به عنوان مکانی موقتی برای اجرای ایدههای خود بهره میبرند تا به یک مدل کسبوکار مقیاسپذیر و قابل تکرار دست پیدا کنند بدون اینکه به سرمایه و شرکت اصلی، لطمهای وارد شود و خطری آن را تهدید کند.
ـ اگر صاحبان یک استارتآپ مقیاسپذیر مبتنی بر سرمایهگذاری خارجی به این نتیجه برسند که پتانسیل بازار برای این کسبوکار آن طور که در ابتدا فکر میکردند، بزرگ و پرسود نیست، ممکن است در نهایت به این نوع استارتآپ تبدیل شوند.
(همچنین بخوانید: پیشنیاز رونق استارتآپها در ایران چیست؟)