آسیب‌شناسی فعالیت استارت‌آپ‌های ایرانی
در گفت‌وگو با کارشناسان حوزه کسب‌وکار: ۷

آسیب‌شناسی فعالیت استارت‌آپ‌های ایرانی

توسط تحریریه نوپانا | ۱۳۹۶/۰۵/۱۸ - ۱۶:۱۵ | ۱۸ دقیقه

در این مطلب، در گفت‌وگو با کارشناسان حوزه کسب‌وکار، دلایل شکست برخی از استارت‌آپ‌های ایرانی را آسیب‌شناسی می‌کنیم.

نوپانا به نقل از جام‌جم: این روزها تب راه‌اندازی یک کسب‌وکار نوپا (استارت‌آپ) میان جوانان افتاده است؛ جوانانی که هر کدام می‌خواهند طرحی نو برای کسب‌و‌کارشان راه بیندازند. هیجان بالای انجام این کار سبب شده است تا در مواردی، کسب‌وکارهای نو عمر طولانی نداشته باشند. این شکست‌ها را از دو منظر می‌توان مورد توجه و تعمق قرار داد. از یک نگاه، تجربیات ناموفق می‌تواند راهگشای تیم‌های جدید باشند و از سوی دیگر، شکست‌های مکرر باعث ناامیدی جوانان برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار. اما چه باید کرد؟ مسئولیت سنگینی برای شرکت‌های استارت‌آپی تعریف شده است. آنها قرار است بحران اشتغال در ایران را کاهش دهند و اقتصاد کشور را به سرمنزل رونق و شکوفایی برسانند.

بسیاری از شرکت‌های استارت‌آپی قبل و بعد از شروع کار خود، تا زمان رسیدن به نقطه شکست گمان می‌کنند مهم‌ترین مساله برای موفقیت یک استارت‌آپ تأمین منابع مالی است. به همین دلیل بعد از دستیابی به ایده مورد تأیید، جست‌وجوی خود را برای تأمین پول با کمک حامیانی با عنوان «شتاب‌دهنده» آغاز می‌کنند، اما بعد از آن که وارد عمل می‌شوند، همچنان مسیر شکست را طی می‌کنند و سرانجام به نقطه‌ای می‌رسند که به خود می‌گویند «موفق نشدم»، «این کار از اساس اشتباه بود» و جملات مشابه دیگر... پس از این مرحله نیز شرکت‌های استارت‌آپی را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. شرکت‌هایی که شکست را برای همیشه می‌پذیرند و به سرخوردگی و درماندگی ادامه می‌دهند و مجموعه‌هایی که تجربیات خود را به فرصتی دوباره تبدیل و با بررسی نقاط قوت و ضعف، مجددا کار را شروع می‌کنند.

در ادامه به گفت‌وگو با کارشناسان حوزه کسب‌وکار نشسته‌ایم و به آسیب‌شناسی فعالیت شرکت‌های استارت‌آپی در کشور می‌پردازیم:

ایده‌های فرسوده در مسیر بن‌بست

خیلی‌ها گمان می‌کنند تنها با یک ایده، می‌توانند کسب‌وکار موفقی راه بیندازند. اما کتایون سپهری که دکترای مدیریت اجرایی (DBA) دارد و مدیر یک شتاب‌دهنده است درباره این نگرش به جام‌جم می‌گوید: «ایده برای شروع یک کسب‌وکار لازم است، اما کافی نیست. موفقیت یک کسب وکار به عوامل مختلفی بستگی دارد که ایده، یکی از آنهاست.»

او با تأکید بر این که هر ایده‌ای پتانسیل کارآفرینی ندارد، ادامه می‌دهد: «خلاقیت و نوآور بودن ایده بسیار مهم است که تنها تعداد معدودی از شرکت‌های استارت‌آپی این ویژگی را دارند. بیشتر ایده‌هایی که از سوی شرکت‌های استارت‌آپی مطرح می‌شوند، کپی‌برداری از ایده‌های موجود در سایر نقاط دنیا یا حتی ایده‌های موجود در داخل کشور است.»

این مدیر شتاب‌دهنده، نبود مزیت رقابتی را مشکل دیگر ایده شرکت‌های استارت‌آپی عنوان می‌کند و می‌گوید: «شرکت‌های استارت‌آپی قبل از انتخاب ایده و پیگیری آن، نخست باید پاسخگوی این پرسش باشند که این ایده تا چه اندازه پاسخگوی نیاز بازار است. اگر نمونه‌های قبلی در بازار وجود دارد، من چه کار جدیدی می‌توانم در راستای پاسخ به نیاز مشتری انجام دهم که باعث تفاوت من از دیگر رقبا شود. در این صورت یک شرکت‌های استارت‌آپی می‌تواند در همان مرحله اول متوجه شود ایده مورد نظر قابلیت سرمایه‌گذاری دارد یا خیر».

(همچنین بخوانید: ۱۸ اشتباه کشنده استارت‌آپ‌ها)

بهترین زمان مذاکره با یک شتاب‌دهنده

دغدغه تامین منابع مالی باعث شده است شرکت‌های استارت‌آپی قبل از آن که ایده خود را ارزیابی و به پختگی لازم برسانند، بیشترین تمرکز خود را روی پیدا کردن و مذاکره با شرکت‌های حمایت‌کننده اختصاص دهند. در صورتی که دکتر سپهری به شرکت‌های استارت‌آپی توصیه می‌کند قبل از مذاکره با شتاب‌دهنده‌ها و سرمایه‌گذاران، به نفع خودشان است ایده خود را به حد کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) برسانند، ریسک‌های بازار را شناسایی و حتی در صورت امکان چند مشتری برای محصول نمونه خود بازاریابی کنند. سپس با یک شتاب‌دهنده و سرمایه‌گذار وارد مذاکره شوند.

این مدیر شتاب‌دهنده ادامه می‌دهد: «شرکت‌های استارت‌آپی که در همان مرحله ایده و بدون گذراندن مراحل بالا سراغ سرمایه‌گذار می‌روند، مجبورند ۸۰ درصد سهام خود را در اختیار سرمایه‌گذار بگذارند. ضمن آن که سرمایه‌گذاران اغلب مذاکره با شرکت‌های استارت‌آپی را مورد توجه قرار می‌دهند که مراحل مذکور را طی و با کاهش درصد ریسک، میزان موفقیت سرمایه‌گذاری را بالا برده باشند.»

وی درباره شرایط و نحوه کار شتاب‌دهنده‌ها می‌گوید: «اگر استارت‌آپی مراحل مذکور را طی نکرده باشد و صرفا در حد ایده تمایل همکاری با یک شتاب‌دهنده را داشته باشد، در این صورت شتاب‌دهنده ایده را براساس معیارهایی همچون میزان خلاقیت، اولویت‌دار بودن و حائز اهمیت بودن ایده، میزان موفقیت آن در بازار و موارد دیگر بررسی و ارزیابی می‌کند. سپس در صورت پذیرش ایده، تیم را تحت نظر یک مربی به مدت چهار تا شش ماه برای تکمیل ایده، بازاریابی و ارتباط‌گیری آموزش می‌دهد که به این فرآیند، دوره پیش‌شتاب‌دهی گفته می‌شود. شرکت‌های استارت‌آپی بعد از این دوران وارد مرحله شتاب‌دهی می‌شوند.»

او ادامه می‌دهد: «در این مرحله بودجه اولیه در اختیار شرکت‌های استارت‌آپی قرار می‌گیرد که میزان آن بسته به نوع شتاب‌دهنده فرق می‌کند. البته این گونه نیست که پول یکباره و به شکل نقدی در اختیار تیم قرار گیرد. اعتبار توافق‌شده برای فعال‌سازی ایده در طول زمان و متناسب با طرحی که در ارتباط با هر بخش کار ارائه می‌شود، در اختیار تیم شرکت‌ استارت‌آپی قرار می‌گیرد. این مراحل فرصتی فراهم می‌کند تا شرکت‌های استارت‌آپی، محصول اولیه و نمونه خود را آماده کنند.»

به گفته دکتر سپهری، پس از پایان دوره شتاب‌دهی، شتاب‌دهنده تعدادی سرمایه‌گذار دعوت می‌کند تا ایده‌ها را بررسی کنند و آنها بعد از ارزیابی میزان ارزش‌آفرینی ایده، روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. در شرایط عادی، معمولا از هر ده کسب وکاری که ایده و محصول خود را معرفی می‌کنند، یک یا دو ایده موفق به جذب سرمایه‌گذار می‌شود.

کار تیمی را جدی بگیرید

نکته حائزاهمیت دیگر از نظر شتاب‌دهنده‌ها، انسجام و هماهنگی بین تیم کاری شرکت‌های استارت‌آپیی پذیرش شده است. از نظر شتاب‌دهنده‌ها نحوه عملکرد تیم حتی از خود ایده مهم‌تر است. چنان که شرکت‌های استارت‌آپی بوده‌اند که ایده آنها خوب نبوده، اما عملکرد مثبت و هماهنگ تیم موجب شده شتاب‌دهنده، آنها را در مسیر اجرایی‌شدن ایده اصلاح‌شده یا حتی جدیدی قرار دهد. اعتقاد اعضای یک تیم به هدف کسب‌وکارشان ضامن موفقیت آن است، اما متاسفانه آموزه‌های فرهنگی موجب شده است فعالیت‌های تیمی موفق در ایران کمرنگ و با ضعف‌های جدی همراه باشد.

دکتر سهیل سهیلی‌زاده، کارشناس طراحی برنامه‌های توانمندسازی و عضو علی‌البدل هیات مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران، وجود این ضعف را نقطه آسیب فعالیت بیشتر شرکت‌های استارت‌آپی ایرانی می‌داند و به جام‌جم می‌گوید: «اغلب شرکت‌های استارت‌آپی در دو بخش، نقطه ضعف جدی دارند. افراد فعال در شرکت‌های استارت‌آپی اغلب در حوزه تخصصی خود بسیار موفق و از دانش خوبی برخوردار هستند، اما از دانش مدیریت کسب‌وکار به میزان کافی مطلع نیستند و در واقع به میزان قابل توجهی ضعیف هستند».

این کارشناس مدیریت حرفه‌ای کسب‌وکار ادامه می‌دهد: «مشکل دیگر شرکت‌های استارت‌آپی، آگاه نبودن آنها به مهارت‌های نرم از بحث راهبری گرفته تا فرآیند ارتباطی با اعضای تیم است. مدیران شرکت‌های استارت‌آپی چون از خودآگاهی و شناخت لازم نسبت به رفتارهای خودشان در برابر اعضای تیم برخوردار نیستند، به همین دلیل هنگام اجرا و انجام فعالیت‌های گروهی با هم دچار مشکل شوند.»

او تأکید می‌کند: «اتکای صرف به دانش فنی قوی و قدرتمند نمی‌تواند ضامن موفقیت یک شرکت‌ نوپا باشد. شرکت‌های استارت‌آپی حتی اگر بتوانند ایده خود را به کسب‌وکار تبدیل کنند و آن را به سودآوری هم برسانند، ولی در مدیریت و همچنین مهارت‌های نرم و ارتباطی ضعیف باشند، در عمل امکان رشد و توسعه کسب‌وکار خود را پیدا نمی‌کنند و این موضوع اکنون به چشم اسفندیار فعالیت شرکت‌های استارت‌آپی تبدیل شده است.»

(همچنین بخوانید: کارگروهی، کلید موفقیت ایده‌ها)

تیغ دو لبه توهم دانش

بعضی از ما وقتی می‌خواهیم کاری انجام دهیم، به قدری دانسته‌های قبلی خود را کافی می‌دانیم و به آن بسنده می‌کنیم که خود را بی‌نیاز از هرگونه یادگیری و استفاده از دانش و مهارت‌های جدید می‌دانیم. این توهم باعث می‌شود کسب‌وکارمان جوانه نزده، خشک شود.

دکتر سهیلی‌زاده در پاسخ به این پرسش که آگاهی از دانش مدیریت و مهارت‌های نرم چقدر در موفقیت کسب وکارها تاثیر دارد، می‌گوید: «با توجه به متفاوت بودن شرایط کار در مشاغل مختلف به صورت دقیق و آماری نمی‌توان میزان تاثیرگذاری آنها را مشخص کرد. ممکن است در مراحل اولیه فعالیت یک شرکت‌ استارت‌آپی، دانش فنی نقش پررنگ‌تری داشته باشد، اما به مرور که کسب‌وکار رشد می‌کند، مباحث فنی کمرنگ و دانش مدیریت و مهارت‌های نرم اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. با این وجود، ضرورت و ارزشمندی همه بخش‌ها یکسان است.»

عضو هیات مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران درباره زمان آغاز آموزش و تمرین این مهارت‌ها می‌گوید: «نقطه شروع آموزش کار گروهی، مدرسه است. این از اصولی است که مدارس ژاپنی بر خلاف سیستم آموزش و پرورش ما به آن توجه دارند. فضای مدارس ما در ایران برپایه رقابت و کار انفرادی است. در صورتی که کودکان ژاپنی به جای رقابت یاد می‌گیرند چگونه می‌توانند کنار هم برای انجام کارها تعامل و مشارکت داشته باشند.»

دکتر سهیلی‌زاده درباره افرادی که معتقدند صرفا با دریافت مشاوره از متخصصان می‌توانند کسب‌وکارخود را اداره کنند، می‌گوید: «مهارت‌های نرم مواردی همچون رهبری، تفکر خلاق، تفکر نقاد و ارتباط موثر کلیه اعضای تیم است که هر روز با آن سروکار دارند. بنابراین صرفا حضور مشاوران مختلف و متعدد نمی‌تواند مشکل را حل کند. همه اعضای یک تیم به این مهارت‌ها نیاز دارند تا بتوانند در قالب ساختاری تعریف شده، ارتباط درستی با یکدیگر برقرار کنند. ولی در حوزه مدیریت، حضور مشاوران مدیریت می‌تواند کمک بزرگی برای این کسب‌وکارهای نوپا باشد».

این کارشناس طراحی برنامه‌های توانمندسازی در پایان اظهارات خود تأکید می‌کند: «جوانان ما خارج از مرزهای کشور ثابت کرده‌اند از ظرفیت‌های بسیار بالایی برخوردارند. برای این که بتوانیم در داخل کشور نیز این توانمندی‌ها را شکوفا کنیم و در سال‌های آینده شاهد افزایش آمار شرکت‌های استارت‌آپیی موفق باشیم، نیازمند آن هستیم که مدارس خود را از سیستم آموزش‌محور به سمت سیستم‌های پژوهش‌محور هدایت کنیم. سیاستی که به عنوان مثال در کشورهای اسکاندیناوی و ژاپن در حال اجراست و این بخشی از عللی است که کسب‌وکارها در این کشورها موفق‌تر هستند.»

(همچنین بخوانید: ۳۰ نکته برای جلوگیری از شکست استارت‌آپ)

برچسب‌ها: نقاط ضعفکارآفرینیکارآفرینکسب‌و‌کارشکستتامین مالینوپاfailureکتایون سپهریاستارت‌آپstartup
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره تحریریه نوپانا

نوپانا وب‌سایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیست‌بوم کسب‌و‌کارهای نوپا و کارآفرینی است. این وب‌سایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیست‌بوم استارت‌آپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینه‌های مربوطه فعالیت می‌کند.