ناصر غانمزاده، مدیر شرکت سرمایهگذاری جسورانه اُپاتان از حجم کم سرمایهگذاری در ایران میگوید.
نوپانا به نقل از شنبه: به عقیده ناصر غانمزاده، «روند جذب سرمایهگذاری خطرپذیر نسبت به روند رشد کلی اکوسیستم کندتر است. حجم سرمایهگذاری انجام شده در حوزه استارتآپی ایران در حد جوک است و حتی یک دهم سرمایهگذاری در اکوسیستم شهر لندن است که در شش ماه نخست سال ۲۰۱۷، ۱/۱ میلیارد پوند بوده است.»
غانمزاده همچنین معتقد است که «بر اساس برخی از معیارها به ۱۶۰ سرمایهگذار خطرپذیر (VC) در ایران نیاز داریم؛ درحالیکه الان سرمایهگذاران خطرپذیر فعال اندکی در ایران حضور دارند.»
او همچنین به اهمیت تسهیل روند کارآفرینی و جذب سرمایه برای رشد اکوسیستم اشاره کرده و میگوید: «فرانسه برای جذب کارآفرینان و سرمایهگذاران سایر کشورها، ویزای استارتآپی میدهد.»
در ادامه، شرح گفتوگو با ناصر غانمزاده، مدیر شرکت سرمایهگذاری جسورانه اُپاتان را میخوانیم:
براساس گزارش انجمن سرمایهگذاران خطرپذیر ایران در سال ۹۵ بیش از ۵ هزار میلیارد ریال حجم سرمایهگذاری در اکوسیستم بوده و همچنین حدود ۴۵ سرمایهگذار خطرپذیر، صندوق سرمایهگذاری، شتابدهنده و غیره در ایران داریم. سوالی که در اینجا میتوان مطرح کرد این است که تعداد سرمایهگذاران خطرپذیر چقدر مطابق با نیازهای فعلی اکوسیستم است؟
سرمایهگذار خطرپذیر فعال در ایران بسیار کم داریم. در بدترین حالت به ۴۰ سرمایهگذار خطرپذیر فعال نیاز داریم. با بعضی از معیارها حتی تعداد مورد نیاز سرمایهگذار خطرپذیر را تا ۸۰ سرمایهگذار خطرپذیر و گاه تا ۱۶۰ سرمایهگذار خطرپذیر هم افزایش میدهند.
منظورتان چه معیارهایی است؟ میزان سرمایهگذاری فعلی کافی نیست؟
براساس بعضی از معیارها تعداد سرمایهگذار خطرپذیر باید نسبت به جمعیت یک کشور محاسبه شود. مثلا در بعضی از کشورها به ازای هر ۲۰۰ هزار نفر جمعیت، یک سرمایهگذار خطرپذیر دارند. بنابراین حتی اگر ۱۰ برابر بدتر از این آمار را هم برای ایران محاسبه کنیم و فرض کنیم که به ازای هر ۲ میلیون نفر یک سرمایهگذار خطرپذیر در کشور داشته باشیم، باز هم میبینیم که باید ۴۰ سرمایهگذار خطرپذیر داشته باشیم. بنابراین تعداد سرمایهگذاران خطرپذیر در ایران بسیار کم است.
اما در پاسخ به بخش دوم پرسش شما که مربوط به میزان سرمایهگذاری فعلی در این حوزه است باید بگویم که این حجم سرمایهگذاری نهتنها کم و ناچیز است بلکه به نوعی جوک است و اصلا به چشم نمیآید. به عنوان مثال، سرمایهگذاری جسورانه در نیمه اول سال ۲۰۱۷ تنها در شهر لندن ۱/۱ دهم میلیارد پوند بوده است. بنابراین سرمایهگذاری جسورانه در ایران هنوز بسیار کم است. البته من قبول دارم که کیفیت استارتآپها هم در مواقعی پایین است که همین امر عاملی برای رغبت کمتر سرمایهگذاران به سرمایهگذاری جسورانه است اما اعدادی هم که برای سرمایهگذاری مثلا در اکوسیستم و در سال ۹۵ عنوان شده، بخش زیادی از آن جسورانه محسوب نمیشود و مربوط به صندوقهای متعدد است. در بهترین حالت هم که در نظر بگیریم، فرض میکنیم که در ایران در سال ۲۰۱۶، ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری جسورانه انجام شده باشد که تنها یک فرض است و نمیتوان آن را تایید کرد، با این حال تقریبا یک دهم شهر لندن در کل ایران سرمایهگذاری جسورانه انجام شده است. بنابراین حتی اگر ۲۰۰ میلیون دلار هم در ایران سرمایهگذاری شده باشد، باز هم عدد کمی به شمار میرود.
چرا گرایش به سرمایهگذاری جسورانه در ایران کم است؟
به نظر من مهمترین مانع نوع نگرش است و بعد دانش و بعد ابزار؛ چون اگر نگرش درستی نسبت به یک مسئله وجود داشته باشد، دانش و ابزارش را هم به دست میآورید. الان در تهران هزار ساختمان را میتوان نام برد که بالای ۱۰۰ میلیارد تومان ارزش دارند؛ اما در ایران شاید بتوان یک سرمایهگذار خطرپذیر را نام برد که بالای یک میلیارد تومان پول داشته باشد. پس مشکل نگرش داریم. در حقیقت در ایران کمبود پول نداریم و حتی سازمانهایی داریم که سرمایههای چندهزار میلیارد تومانی دارند و اگر فرض کنیم که این سرمایهها یک دهم درصدشان به حوزه جسورانه وارد شود، تغییرات کلی رخ میدهد اما فعلا چنین امری اتفاق نیفتاده و کماکان حوزههای سنتی را برای سرمایهگذاری ارجح میدانند.
روشها متفاوت است؛ در گام نخست باید بگویم که افراد و نهادهای بسیاری هستند که اصلا اکوسیستم و ظرفیتهای آن را نمیشناسند. معضل دیگری در ایران داریم که ورود گاها نامناسب دولتها است. در دنیا نمونههایی از ورود دولت به بخش سرمایهگذاری داریم که خردمندانه انجام شده است. دولت در واقع باید حدی از قدرت نفوذ را داشته باشد نه اینکه مثلا کل پول را تزریق کند و صاحب اصلی قدرت در این حوزه باشد؛ یعنی نقش بنیانگذاری داشته باشد و مثلا برای ایجاد یک صندوق از ۱۰۰ میلیارد مورد نیاز، ۱۰ میلیارد اولیه را سرمایهگذاری کند، نه اینکه تعادل را به نفع یک صندوق یا یک نهاد بر هم بزند.
همچنین آموزشهایی باید برای سرمایهگذاران خطرپذیر درنظر گرفت. آموزشهایی در سطح جهانی که توسط مربیان درجه یک ارائه میشوند. نهادهای زیادی با سرمایه بالای هزار میلیارد تومان در ایران وجود دارد که باید آموزش داده شوند که چنین اکوسیستم و ظرفیتهایی وجود دارد. نه اینکه همگی این نهادها وارد فاز سرمایهگذاری در این حوزه بشوند اما حداقل توجهشان جلب میشود و ممکن است بعضی از آنها به این حوزه علاقهمند شوند.
با توجه به اوضاع فعلی، روند سرمایهگذاری در اکوسیستم را چگونه پیشبینی میکنید؟
روند رشد اکوسیستم در حال حاضر عالی نیست اما بد هم نیست و خوب است اما روند رشد سرمایهگذاری جسورانه در این حوزه کند است و عقبتر از رشد استارتآپها است. باید بپذیریم که سرمایهگذاری جسورانه معمولا به کندی صورت میگیرد و ذاتش به این صورت اقتضا میکند.
جو حاکم بر جامعه و برخورد با اکوسیستم استارتآپی چقدر در جذب یا عدم جذب سرمایهگذاری موثر است؟ مثلا حجم تبلیغات رسانهای در سال ۹۵ که اغلب منفی بودند.
صد درصد چنین جو منفی تاثیر منفی دارد. چنین جوی در کنار درخواستهای متعدد از سازمانها و نهادهای مختلف برای گرفتن مجوزها، فیلترکردنها و غیره هم بر روند جذب سرمایهگذار تاثیر منفی میگذارد؛ چون راهانداختن کسبوکار به خودی خود سخت است و وجود چنین موانعی هم روند را کند میکند و حتی ناامیدی ترویج میشود. چنین جوی موجب شده تا حتی بعضی از کارآفرینهای این حوزه به فکر مهاجرت باشند. درحالیکه کشورهایی مانند فرانسه ویزای استارتآپی ایجاد کردهاند با این ایده که میخواهند کشور استارتآپی بشوند؛ یعنی نه تنها برای کارآفرینان خودشان شرایط را فراهم میکنند بلکه برای کارآفرینان سایر کشورها هم شرایط آسان کارآفرینی ایجاد میکنند. اما در ایران برعکس عمل میشود.
(همچنین بخوانید: ۴۰ درصد از سرمايهگذاریهای كشور باید از طريق صندوقهای خطرپذير تأمين شود)