مربیگری یا منتورشیپ، فرصتی است برای کمک به رشد یک فرد یا تیم استارتآپی دیگر. در این مطلب به جایگاه آنها در اکوسیستم کارآفرینی میپردازیم.
نوپانا به نقل از پایگاه فناوری و نوآوری: از یک طرف با توجه به برگزاری تعداد زیادی رویداد کارآفرینی و استارتآپی و از طرف دیگر وجود تعداد زیادی منتور و مشاور استارتآپها که فعالیت میکنند، این میان مفهوم منتور و «منتورشیپ شده» چاقوی دو لبه است. اگر خوب باشد ازش راضی هستند و تعریف میکنند، اگر بد باشد ازش نقد کرده و سعی میکنند تحقیر کنند. اگر خوب باشد آن موقع است که میپرسند ببخشید شما کی هستید؟ چه کسبوکاری راه انداختید؟
با توجه به موارد فوق، همیشه حرف و حدیث زیادی راجعبه منتورها و بحث منتورینگ در شبکههای مختلف رد و بدل شده است؛ بنابراین بر خود لازم و واجب دانستم مطلبی را در این باب بنویسم که حاوی یک بررسی کلی در مورد وضعیت منتورشیپ در اکوسیستم کارآفرینی و استارتآپی کشور باشد و یک سری نکات را در این مورد ذکر کنم.
منتور استارتآپها چه اشخاصی هستند؟
تعریفی که قبلا از منتور در سایتم کرده بودم:
مربی یا منتور (Mentor) میتواند یک کارآفرین، صاحب کسبوکار یا استارتآپ، یک فعال، متخصص حوزه استارتآپی و هر شخصی باشد که فکر میکند این توانایی را دارد که با در اختیار گذاشتن تجربه و دانش خود به فرد دیگری (تعلیم گیرنده - منتی) به شخص کمک کند تا چیزی را یاد بگیرد که در حالت عادی آن فرد، آهستهتر و نامطلوبتر یاد میگرفت یا ممکن بود اصلا یاد نمیگرفت.
مربیگری فرصتی است برای کمک به رشد یک فرد یا تیم استارتآپی دیگر. این یک شراکت دوجانبه است؛ جایی که هر دو طرف دانش و تجربه را برای حداکثر کردن ظرفیت تعلیمگیرنده تسهیم میکنند و به تعلیمگیرنده کمک میکنند تا به اهداف خود برسد. به دلیل اینکه مربیگری بر پایه توافق دوجانبه است، برای هر وضعیتی مناسب نیست. مربیگری برای این موارد نیست: فرصتی برای تصحیح رفتارها یا اعمال یک فرد، هدایت یک فرد برای در پیشگرفتن اقداماتی برای رسیدن به اهداف خاص. سرپرست یا کارشناس بودن، در دستداشتن پاسخ همه سوالات.
این تعریف برای منتورهایی است که به استارتآپها یا فاندر یک استارتآپ کمک میکنند که سریعتر به اهداف کسبوکار خود برسند و استارتآپ خود را توسعه دهند، اما یکسری منتورها هم هستند که منتورهای رویدادی محسوب میشوند، منتورهایی که بهعنوان فریلنسر سعی میکنند در رویدادهای مختلف کارآفرینی و استارتآپی با هر هدفی حضور داشته باشند. تعدادی برای سطح کلاس کاری میروند، تعدادی برای کمک به توسعه اکوسیستم کارآفرینی کشور که دغدغه آنها است حضور دارند، تعدادی برای آموزش و یادگیری میروند و یا هر دلیل دیگری که خودشان میدانند.
حال به هر دلیلی که منتوری در یک رویداد شرکت میکند، در برخی موارد این منتورها میتوانند بهخوبی از عهده این مسئولیت مهم برآیند، بعضیها هم با راهنمایی و جهتدهی اشتباه این عنوان را در بین استارتآپها بدنام میکنند. حضور یک عده هم فقط برای پوستر و رسمیت رویداد است.
تصورهای درست و غلط در مورد منتورها
منتورها در بعضی موارد باعث بدگویی صاحبان کسبوکار شدهاند که بگویند «منتورشیپ شده» فقط یک عنوان خوشگل، باکلاس، بیاستفاده و یا حتی یک نقش اضافه است. البته همیشه اینطور نیست و تعریف و تمجید از منتورها به حد کافی وجود دارد.
صاحبان کسبوکار اعتقاد دارند که باید منتور شخصی باشد که در یک حوزه تخصصی و پردرآمد، استارتآپی را ایجاد کرده و حتما هم موفق شده و هماکنون نیز در همان استارتآپ فعالیت داشته باشد و در خلال کارهای خود در رویدادها شرکت کند یا وقتی را برای انتقال ایدهها و تجربیات خود به استارتآپها اختصاص بدهد و کسی که قرار است منتور باشد باید کسبوکار پررونقی داشته باشد؛ ولی اینطور افراد کم هستند و اگر باشند وقت برای حضور ندارند؛ یعنی منتورهایی که در این نوع رویدادها شرکت میکنند، وقت زیادی دارند و عملا به موفقیت زیادی نرسیدهاند و فقط حضور دارند که باشند!
اگر واقعبینانه به موضوع نگاه شود، میتوان گفت که درصد کمی از این نظرات صحیح است؛ یعنی اینکه یک منتور خوب باید حتما استارتآپی را ایجاد کرده و حداقل ۲ یا ۳ سال مدیریت کرده و راه و روش منتورینگ را خوب بلد باشد و زبان این کار را بداند که بتواند با استفاده از این تجربیات، نظرات و پیشنهادات خوبی را در اختیار استارتآپ جوان قرار بدهد که من با ۲ بخش آن مخالفم:
اول اینکه باید در استارتآپ خود موفق باشد. چه دلیلی بر این گفته وجود دارد؟ منتوری که استارتآپ شکستخورده و موفقنشده ندارد، تجربیات بهتر و مفیدتری برای ارائه به استارتآپ جوان دارد تا از شکست آنها جلوگیری کند.
دوم اینکه منتورهای خوب وقت ندارند. من منتورهایی را میشناسم که به اکوسیستم کارآفرینی اهمیت میدهند و موفقیت استارتآپهای ایرانی از مهمترین دغدغههای زندگی آنها است.
(همچنین بخوانید: سه درس مهم از شکست یک استارتآپ)
نقش منتورها در موفقیت استارتآپها
سایت تک کرانچ در تحقیقی که روی استارتآپهای نیویورکی انجام داد، متوجه شد که صاحبان این استارتآپها رابطه قوی با بنیانگذاران سایر استارتآپها داشتهاند که بهواسطه منتورینگ بوده است. بهعنوان مثال، بنیانگذاران برجسته از جمله چاد دیکرسون از استی (Etsy) و نات تورنر از فلتآیرونن هلث (Flatiron Health) پیش کارآفرینانان و منتورهایی مثل کاترینا فیک از فلیکر (Flicker) و برین اوکلی از اپنکسوز (AppNexus) منتور و مشاور بودهاند.
ارتباط موثر با یک منتور خوب چگونه است؟
در مورد ارتباط منتور و استارتآپ نظرات مختلفی وجود دارد. برای پیداکردن یک منتور خوب میشود به نکات زیر توجه کرد:
کیفیت منتور
صرفا داشتن یک منتور کافی نیست. اگر به فکر رشد و توسعه کسبوکار خود هستید به منتوری نیاز دارید که بلد باشد چطور کسبوکار شما را به سطح بالا رسانده و در این مسیر کمک کند. منتور واقعی در صنعت کسبوکار تا حدی موفق بوده و اگر شکست خورده، شروع دوباره خوبی داشته است.
منتورینگ خوب و نیاز به رابطه پایدار
منتورهای خوب و برجسته معمولا رابطه پایدار و معنادار و شفافی با استارتآپ خود دارند که به روشهای مختلف است. مثلا درصدی از سهام استارتآپ و یا هزینه مشاوره و یا هر روش دیگری. در حمایت فکری و مشاورهای از کارآفرینان نوپا، ارتباط پایدار نقش حساسی دارد.
تطابق منتور و نیاز ما
اصولا استارتآپها درک درست و شفافی از مفاهیم نوآوری در مدل کسبوکار، اعتبارسنجی ایده، توسعه کسبوکار، تعریف مراحل مختلف امویپی (کمینه محصول مورد قبول) و غیره ندارند و اینگونه مفاهیم را غیرعملی میدانند. پس دنبال منتور یا همبنیانگذار برای این موارد نیستند و فکر میکنند مشکل از اجرای پلتفرمها، بخش برنامهنویسی و فنی اسن و به دنبال منتورهایی در این زمینه میگردند؛ حتی ممکن است استارتآپها از نظر کسبوکاری و تفکر طراحی بسیار قوی و خوب باشند اما ساختار فنی مناسبی را نتوانستند طراحی کنند.
پس ابتدا متناسب با نیازی که دارید به دنبال منتور رفته و مشاوره بخواهید.
تمرکز کردن منتورهای بزرگ بر مسائل حیاتی کسبوکار
رابطه بین منتور و صاحب کسبوکار باید روی مباحث اصلی کسبوکار مثل توسعه مدل کسبوکار، طراحی محصول، تفکر طراحی، تعیین استراتژیهای کلان، تعریف چارچوب مناسب امویپی و مواردی مانند این تعریف شود.منتورهای خوب، افرادی پرمشغله و عاشق کمک کردن به شما هستند. پس باید به خوبی و تا حد امکان از آنها مشاوره بگیرید و مسائل پیشپا افتاده را مطرح نکنید و کارهای اجرایی و وقتگیر را بین اعضای تیم تقسیم کنید.
ذینفع نبودن در حوزه فعالیت استارتآپ
در برخی مواقع منتور انتخابی، کسبوکاری موازی با فعالیت شما و همجهت با آن را مدیریت میکند. طبیعی است که به دلیل مشغله فکری استارتآپ خود به سختی میتواند ارتباط بیرونی خود را درنظر نگیرد و منتورینگ خوبی انجام دهد؛ چون همیشه دوگانگی فکری همراه او است.
سخن آخر
من بهعنوان یک عضو خیلی خیلی کوچک از اکوسیستم کارآفرینی و استارتآپی، به شما خواننده و فعال عزیز پیشنهاد میکنم که نقش منتورها را بیشتر از قبل جدی بگیرید، مخصوصا عزیزانی که بدون هیچگونه چشمداشت و انتظارات مادی عجیب و غریبی سعی میکنند در رویدادهای مختلف حضور پیدا کنند تا به استارتآپهای کشور کمک کنند.
مطمئن باشید منتورهایی که به جای رفتن به رویدادهای لوکس و سفارشی، در رویدادهای کارآفرینی و استارتآپی استانهایی که هنوز اکوسیستم کارآفرینی شکلگرفتهای ندارند حضور پیدا میکنند، واقعا دنبال برندینگ شخصی برای خود نیستند؛ چون واقعا رویدادهایی از این جنس کمتر دیده میشوند، پس برندینگ شخصی عجیبی ندارد.
در انتها بیشتر به منتورها احترام بذاریم و سعی کنیم آنها را دوست داشته باشیم و به عنوان یک بازیگر اصلی در توسعه اکوسیستم کارآفرینی، به آنها نگاه کنیم.
(همچنین بخوانید: چرا استخدام مشاوران جوان در کسبوکار شما ضروری است؟)