استارتآپ ژئو اوربیتال، یکی از موفقترین کمپینهای جذب سرمایه از طریق مشارکت مردمی در وبسایت کیکاستارتر بوده است.
نوپانا به نقل از زومیت: استارتاپ ژئو اوربیتال (GeoOrbital) به تولید چرخهایی میپردازد که میتوانند هر دوچرخهای را تنها در زمان ۶۰ ثانیه یا کمتر به یک دوچرخه الکتریکی تبدیل کنند. این استارتآپ یکی از موفقترین کمپینهای جذب سرمایه از طریق مشارکت مردمی در وبسایت کیک استارتر بوده است. کیک استارتر از ایدههای نوآورانه استقبال میکند و آنها را برای جذب سرمایه عمومی تحت پوشش خود قرار میدهد. این استارتآپ در حال حاضر، هم از حمایت سرمایهگذاران فردی و هم مشارکت مردمی بهرهمند میشود و این موضوع برای یک استارتآپ موفقیت بزرگی به شمار میآید.
مایکل بورتف، بنیانگذار و مدیرعامل این استارتآپ، یک کارآفرین سریالی است که ایده ساختن دوچرخه الکتریکی بعد از تماشای یک فیلم به ذهنش رسید. کارآفرینان سریالی افرادی هستند که ایدههای جدید ارائه میدهند و سپس مسئولیتهای آن را به شخص دیگری واگذار میکنند و سراغ ایدههای جدید بعدی میروند. بورتف از راهها و منابع سنتی برای تأمین سرمایه آینده خود استفاده نمیکند و جذب سرمایه از طریق کراود فاندینگ (روش جذب سرمایه از طریق مشارکت مردم) را ترجیح میدهد. شاید برای شما هم سؤال پیش آمده باشد که چرا او این روش جذب سرمایه را ترجیح میدهد؟ در ادامه، بخشهایی از مصاحبه او را آوردهایم تا با این استارتآپ، اهداف آن و دلیل انتخاب این نوع سرمایهگذاری بیشتر آشنا شوید.
بعد از راهاندازی استارتآپ خود از چه منابعی برای جذب سرمایه استفاده کردید؟
مایکل بورتف: «ما به مدت ۲ سال نمونههای اولیه تولید میکردیم. ما استارتآپی بودیم که بودجه بسیار کمی در زمان شروع داشتیم و معمولا شرکتهای تولیدکننده سختافزار کار خود را با بودجه بیشتر آغاز میکنند. همچنین بسیاری از شرکتها سرمایه زیادی برای بخش تحقیق و توسعه خود خرج میکنند؛ اما ما در مقایسه با آنها هیچ امکاناتی نداشتیم و حتی بودجهمان برای تحقیقات هم کافی نبود. تنها چیزی که ما را در کنار هم نگه میداشت، عشق و علاقهای بود که به ایدهمان داشتیم. ما افرادی دور خودمان جمع کردیم که فقط به فکر حقوق گرفتن نبودند؛ بلکه به اندازهای به کار خود علاقه داشتند که آینده این ایده را با شور و اشتیاق با دیگران در میان میگذاشتند. این یک استراتژی نبود، بلکه تنها راهی بود که میتوانست ما را از روی زمین بلند کند و به موفقیت برساند. من قبل از این استارتآپ، ۳ شرکت دیگر را بنیان گذاشتم و طبق تجربه میدانستم شرکتی که مدت زمان کمی از راهاندازی آن گذشته است، اگر به سرمایه زیاد دسترسی داشته باشد برایش مشکل بزرگی پیش خواهد آمد. شما زمانی که پول داشته باشید، شور و اشتیاق زیادی برای موفق شدن نخواهید داشت و افرادی که برایتان کار میکنند نیز تبدیل به یک سری کارمند معمولی خواهند شد، نه افرادی که به موفقیت باور داشته باشند و در نتیجه تلاش زیادی برای موفقیت ایده و رشد شرکت انجام نخواهند داد. پس پول داشتن در چنین شرایطی تنها باعث میشود که استارتآپ به موفقیت نرسد. من خیلی خوشحالم که تقریبا به مدت ۲ سال هیچ بودجهای از خارج نداشتیم. قرار گرفتن در چنین شرایطی صرفهجویی کردن را به ما آموخت و ما توانستیم افرادی فوقالعادهای دور خودمان جمع کنیم و به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم شرایط را نه برای خودمان بلکه برای مشتریها بهتر کنیم. بعد از چند سال کار کردن به همین روش و تولید نمونههای اولیه، توانستیم کمی پول به دست آوریم. همچنین توانستیم تعدادی سرمایهگذار که واقعا به کارمان ایمان داشتند پیدا کنیم که در این مسیر کمک زیادی به ما کردند.»
(همچنین بخوانید: سرمایههای مردمی را به سمت استارتآپها هدایت کنیم)
بعد از بوت استرپ شرکت (راهاندازی آن بدون سرمایهی خارجی) توانستید کمپین موفقیتآمیزی در کیک استارتر داشته باشید.
مایکل بورتف: «درست است. ما در این مدت محصولات خود را توسعه دادیم و در ماه می سال ۲۰۱۶ کمپین خود را در کیک استارتر راهاندازی کردیم. ما به موفقیت فوقالعاده بزرگی دست پیدا کردیم. ما توانستیم تنها در عرض ۴۵ روز ۱.۲۶ میلیون دلار سرمایه از بیش از ۱۶۰۰ حمایتکننده به دست آوریم و همچنین ۱۴۰۰ عدد چرخ دوچرخه فروختیم. این کمپین، استارتآپ ژئو اوربیتال را تبدیل به یکی از موفقترین استارتآپها کرد.»
شما چه کار متفاوتی انجام دادید که توانستید به موفقیت بزرگی در کیک استارتر برسید؟
مایکل بورتف: «فکر کنم برای انجام چنین کاری باید یک نابغه باشید من و اعضای تیمم ترسی از این نداریم که خود واقعیمان را نشان دهیم و در شبکههای اجتماعی فعالیت کنیم. از آنجایی که ما چنین طرز تفکری داریم، بنابراین معتقدیم که مردم دوست ندارند سرعت دوچرخههای خود را از طریق اپلیکیشن موبایلشان تنظیم کنند.
اگر به فضاهای مشارکت در سرمایهگذاری یا نصیحتهای افراد متخصص دقت کنید، متوجه میشوید که همه آنها میگویند باید محصولات خود را به اینترنت متصل کنید. مهم نیست که قصد فروش فنجان، چاقو، اجاق گاز یا ماشین داشته باشید، درهرصورت آنها از شما میخواهند محصولات خود را به اینترنت متصل کنید و در غیر این صورت نمیتوانید ادعا کنید که از تکنولوژی پیشرفته برای محصولات خود استفاده میکنید. من به دنبال ارائه محصولاتی هستم که نیاز مشتریها را رفع کند، نه اینکه محصول مورد علاقه خودم را به آنها بفروشم. این موضوع ما را به یک شرکت با تصمیمهای نامتعارف تبدیل کرده است. بسیاری از مردم طرفدار استفاده از اپلیکیشن برای دوچرخههای خود بودند؛ اما ما تصمیم گرفتیم به نظر ۱ درصد افرادی که طرفدار اپلیکیشن نبودند احترام بگذاریم. ما واقعا نمیتوانیم نسبت به نظر مشتریهای خود بیاعتنا باشیم؛ زیرا بودجه خود را از این راه تأمین میکنیم.»
(همچنین بخوانید: کرادفاندینگ برای استارتآپها در راه است)
چه فعالیتهای دیگری در شبکههای اجتماعی انجام دادید تا از استارتآپ خود در کیک استارتر حمایت کنید؟
مایکل بورتف: «ما روی محتوایی که تولید میکنیم تعصبی نداریم. درواقع ما محتوای خود را منتشر میکنیم و اجازه میدهیم دیگران به هر روشی که دوست دارند از آنها استفاده کنند. ما از تگهای خاصی استفاده نمیکنیم و نمیگوییم این مطالب برای ما هستند و هیچکس نمیتواند از آنها استفاده کند.
بهعنوان مثال چند روز بعد از راهاندازی کمپین خود در کیک استارتر، متوجه شدیم که تک اینسایدر ویدئویی را که تهیه کرده بودیم برداشته و بعد از کمی ویرایش و اضافه کردن موسیقی آن را در فیسبوک منتشر کرده است. این ویدئو خیلی زود معروف شد، ۲۶ میلیون نفر آن را دیدند، ۱۵۰ هزار نفر به آن واکنش نشان دادند و نیم میلیون نفر آن را به اشتراک گذاشتند که این موفقیت خیلی بزرگی برای ما حساب میشد.»
شما اخیرا اقدام به فروش سهام خود کردهاید، فروش سهام و مشارکت عمومی در کیک استارتر چه تفاوتی با هم دارند؟
مایکل بورتف: «فروش سهام نوعی سرمایهگذاری واقعی به شمار میرود. سرمایهگذاران در این روش محصولات ما را نمیخرند بلکه صاحب بخشی از شرکت ما میشوند. چون همانطور که میدانید، در مشارکت عمومی فقط ممکن است بعدا روی خرید برخی محصولات به افرادی که سرمایهگذاری کردهاند تخفیف داده شود. روشی که ما برای فروش سهام خود انتخاب کردهایم، روش جدیدی است که پیش از ما تعداد انگشتشماری از شرکتها از آن استفاده کرده بودند. این روش کاملا با روشهای سنتی و قدیمی سرمایهگذاری تفاوت دارد. تا پیش از این تنها افراد شناختهشده میتوانستند روی شرکتهای تازه تأسیس سرمایهگذاری کنند؛ اما امروزه همه میتوانند این کار را انجام دهند. تصور کنید که شما هم میتوانستید روی فیسبوک و توییتر زمانی که استارتآپ بودند سرمایهگذاری کنید. افراد معتبری که آن زمان روی چنین شرکتهایی سرمایهگذاری کردند پول بسیار زیادی به دست آوردند. تا به حال هیچکدام از مردم عادی اصلا اجازه سرمایهگذاری نداشتهاند. سرمایهگذاری از طریق خرید سهام یک موقعیت برابر برای همه ایجاد میکند. اگر یک شرکت مانند ما تصمیم به انجام چنین کاری بگیرد، نه تنها سرمایهگذاران سرشناس بلکه همه قادر هستند که در آن مشارکت داشته باشند.
این کار همچنین از قدرت متمرکز شدن پول در دست افراد سرمایهدار میکاهد و اجازه میدهد که همه از رشد شرکت سود ببرند. از دید من رشد دادن سرمایه حاصل از مشارکت مردمی نیازمند روشهای جدیدی برای مدیریت شرکت است. در این روش شما باید عملکرد شفافتری نسبت به مدیریت استارتآپهای سنتی داشته باشید. ما در مورد همه چیز از حسابوکتابهای مالی گرفته تا وضعیت رقبا و نقاط ضعف خود با دیگران صحبت میکنیم. تمام جنبههای خوب، بد و زشتی را که در مورد استارتآپمان وجود دارد، در اختیار مردم سراسر دنیا قرار میدهیم. هیچ اطلاعات سری در شرکت ما نگهداری نمیشود. بسیاری از شرکتهایی که درآمدی مشابه ما دارند چنین کاری انجام نمیدهند؛ زیرا فکر میکنند با منتشر کردن اطلاعات حساس مزیت رقابتی خود را نسبت به دیگران از دست میدهند. اما من مخالف این موضوع هستم، من فکر میکنم سودی که ما از ساختن برندمان میبریم بسیار بیشتر از چنین هزینههایی است.
صادقانه بگویم من معتقدم که در این دوره زمانی صداقت و شفافیت داشتن برندها از اهمیت زیادی برخوردار است. جذب سرمایه از طریق فروش سهام نیز مانند هر چیزی جدیدی خیلی بحثبرانگیز است. بسیاری از مردم به من میگویند نباید چنین کاری را انجام دهم؛ اما فکر میکنیم این کار یک راه عالی برای رشد و توسعهی شرکت است.»
(همچنین بخوانید: سازندگی با کمک مردم)