ما محصول انتخابهای خود هستیم و اگر میترسیم، این انتخاب ما است.
نوپانا: ما در هر موقعیتی از زندگی، تصمیم میگیریم که چه موضعی بگیریم. ما محصول انتخابهای خود هستیم و اگر میترسیم یعنی انتخاب کردهایم که در آن موقعیت تسلیم شرایط شده و پر از استرس شویم. یعنی ما این توانایی را داریم که نترسیدن را انتخاب کنیم و نگاه و رفتار خود را تغییر دهیم.
با بیشتر شدن سن، تغییرات شخصیتی بهوجود میآیند و جهت دادن به این تغییرات کار ماست. ما میتوانیم خود را به یک فرد افسرده بدل کنیم و یا برعکس آن تا جایی که در توانمان هست، شاد باشیم وشادی را به دیگران بیاموزیم.
ترس در برابر چیزی به نام «باور» قرار میگیرد. باور همان اطمینان از بیخطر بودن شرایط و یا نتیجه کارها است.
باور، روی جنبه مثبت وقایع تاکید دارد، درحالیکه ترس به جنبه منفی آنها نگاه میکند. وقتی فردی در زندگی خود شکست را تجربه میکند، به این فکر میافتد که او نقشی در آن نداشته، اما همزمان تمام احساسات منفی آن اتفاق را به خود میگیرد.
یکی از بازماندگان جنگجهانی پس از بیرون آمدن از یک شرایط مرگبار گفت: هرچقدر ایمان و باور شما قویتر باشد، به این احساس میرسید که چیزی روی زمین نیست که شما را کنترل کند و شما هرچیزی را همانگونه که هست میبینید.
همه ما شکست را تجربه کردهایم و از قرار گرفتن در موقعیتهای ناشناخته، کمی هم که شده مضطرب میشویم. اگر کمی دفعات قبل و بیاهمیت بودن ترسهای خود را مرور کنیم، به سادگی متوجه میشویم که برای داشتن لحظات خوب فقط کافیست ترس و قضاوت زودهنگام خود را کنار بگذاریم.
نیازی نیست به یکباره تمام ترسها را دور بریزیم. اصلا این کار ناشدنی است. در اینجا منظور این است که ابتدا باید نسبت به بیهوده بودن ترسها آگاه شد و سپس کم کم با آنها روبهرو شد. در این حالت ترسها جای خود را به ایمان و باور میدهند و در غیر اینصورت حتی اگر موقتاً هم کنار بروند، در موقعیتی دیگر سراغ شما میآیند.
بهدست آوردن این آگاهی نیاز به تفکر و میل به تغییر دارد. میتوانید ساعتها در مورد ترسهای خود بنویسید، آنها را در لیستی بلند قرار دهید و یا در مورد آنها با یک متخصص صحبت کنید. اگر بهذنبال تغییر واقعی باشید، هرکدام از این کارها را با اشتیاق انجام میدهید و بعد از مدتزمان کوتاهی متوجه میشوید که اکثر ترسهای شما بیهوده بوده و تنها مانع رشد بیشتر شما میشدند.