اولین اشتباهی که در تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ شرکتها صورت میگیرد، جدا کردن استراتژی دیجیتال مارکتینگ از استراتژی کلی شرکت است.
نوپانا: شرکتهایی که اینگونه عمل میکنند در آموزش دیجیتال مارکتینگ ضعیف عمل کردهاند و مدیران و مشاورانشان در زمینه دیجیتال مارکتینگ نیاز به آموزش دارند. البته ممکن است که در کار با ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مهارت داشته باشند، ولی دیجیتال مارکتینگ تنها کار با ابزار نیست.
پیش از پرداختن به موضوع استراتژی دیجیتال مارکتینگ، لازم میدانم که ابتدا به تعریف دیجیتال مارکتینگ و اهمیت استفاده از آن بپردازم.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟ و چرا باید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم؟
در پاسخ به سوال دیجیتال مارکتینگ چیست؟ باید گفت که به تمام روشهای بازاریابی که در فضای دیجیتال و با ابزارهای دیجیتال انجام میشوند، دیجیتال مارکتینگ گفته میشود.
به عبارت ساده تر، تا دیروز فضایی به نام فضای دیجیتال وجود نداشت. مشتریان هدف شما تنها در فضای آفلاین حضور داشتند. پس برنامههای بازاریابی شما نیز تنها محدود به فضای آفلاین بودند.
اما امروز فضایی به نام فضای دیجیتال شکل گرفته است، مشتریان کسبوکارها در این فضا حضور جدی دارند، پس طبیعتا بخشی از تلاشها برای جذب مشتری، در فضای دیجیتال انجام میگیرد، به این تلاشها دیجیتال مارکتینگ میگویند.
اما در پاسخ به این سوال که چرا باید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کرد؟ باید گفت:
همه چیز در حال تغییر است، مشتریان شما درحال حرکت به سمت دنیای دیجیتال هستند. تا دیروز رقبای شما برای گرفتن سهم بازار از شما، تنها در فضای آفلاین تلاش میکردند، اما امروز همان رقیب یک وبسایت دارد و در شبکههای اجتماعی فعالیتی جدی دارد.
پس شکی نیست که اگر با این تغییر همراه نشوید احتمال از دست رفتن کسبوکارتان بالا خواهد بود.
کدام بهتر است؟ اینکه با تغییرات همراه شوید و خود را با دنیای دیجیتال وفق دهید، یا اینکه اسیر دنیای دیجیتال شوید؟ هیچ اهمیتی ندارد که به دنیای دیجیتال علاقهمند هستید یا خیر، تنها کاری که باید بکنید این است که با این موج همراه شوید تا کسبوکارتان در امان باشد.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما چیست؟
همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد، یکی از اشتباهات فاحش در شرکتهای مختلف این است که استراتژی دیجیتال مارکتینگ را کاملا جدا از استراتژی شرکت میدانند.
این تفکیک کامل غلط است، شما برای رشد کسبوکارتان یک استراتژی مشخص دارید و لازم است که برنامههای بازاریابی شما در فضای دیجیتال و خارج از آن، متناسب با این استراتژی پیش برود.
مثلا اگر در وضعیت فعلی، استراتژی کسبوکارتان روی برندسازی و افزایش آگاهی از برند است متمرکز است، پس لازم است که هم در فضای دیجیتال و هم در خارج از آن اقدامات شما در راستای برندسازی و افزایش آگاهی از برند باشد.
این کاملا اشتباه است که اقدامات شما در خارج از فضای دیجیتال با هدف برندسازی باشد، اما تیم دیجیتال مارکتینگ شما در حال برگزاری کمپینهایی برای فروش بیشتر باشد.
مهمترین چیزی که از استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید بدانید این است که، پیش از استفاده از ابزارهای دیجیتال، به دنبال استراتژی بازاریابی شرکت خود باشید و ببینید که کسبوکار شما چه برنامه کلی برای بازاریابی دارد.
وقتی متوجه شدید که شرکت شما چه استراتژی برای حرکت در بازار دارد، شما نیز متوجه میشوید که با چه روش کلی باید از فضای دیجیتال استفاده کنید، این روش کلی را استراتژی دیجیتال مارکتینگ میگویند.
سه اصل مهم در انجام دیجیتال مارکتینگ
اصل اول: بدانید که از دیجیتال مارکتینگ چه میخواهید
بارها دیده شده است که کسبوکاری وبسایت خود را راهاندازی کرده و سپس شروع به انجام تبلیغات بنری کرده است. اما این تبلیغات با چه هدفی بوده؟ افزایش فروش سایت؟ افزایش برندینگ؟
آیا این تبلیغات جزئی از یک برنامه بازاریابی دیجیتال بوده است؟ آیا در راستای یک استراتژی این تبلیغ انجام شده است؟
متاسفانه جواب درستی برای هیچ یک از این سوالات ارایه نمیشود و کاملا مشخص است که به صورت کاملا تفریحی این تبلیغات صورت گرفته است و تنها تصور میکنند که این کار برای کسبوکارشان مفید است.
اصول دوم: مشتریان خود را بشناسید
وقتی مشخص شد که از دنیای دیجیتال چه میخواهید. لازم است که مخاطبان خود را نیز بشناسید. مثلا اگر مشخص شد که هدف شما از دیجیتال مارکتینگ، در حال حاضر افزایش آگاهی از برند است، باید بدانید که مشتریانتان در کجا حضور دارند و برای این موضوع نیز لازم است که ابتدا مخاطبانتان را بشناسید.
دوستی را میشناختم که به تازگی اقدام به راه اندازی فروشگاه اینترنتی کرده بود و اتفاقا فروشگاه خوبی داشت و محصولات دکوراتیو منزل را برای فروش انتخاب کرده بود.
این فروشگاه برای تبلیغ محصولاتش به سراغ سایتهای هنری و پیجهای هنری اینستاگرام رفته بود و مبلغی را هزینه تبلیغ کرده بود، اما بازخورد این تبلیغات در حد قابل قبولی نبود.
مشکل اینجا بود که اولا مخاطبان سایتها و پیجهای هنری لزوما خانوم نیستند. در حالی که مشتری محصولات دکوراتیو منزل عمدتا در گروه بانوان هستند.
دوما، علاقه مندان به هنر لزوما از افرادی نیستند که به دنبال زیبا کردن منزل باشند، آنها از مفهوم هنر لذت میبرند و لزوما به معنی این نیست که مشتری لوازم هنری و دکوراتیو باشند.
این فروشگاه اینترنتی با هدف گیری مجدد و انتخاب پیجهای مرتبط با چیدمان منزل و سایتهای با موضوع زیباسازی منزل، نتیجه به مراتب بهتری گرفت.
اصل سوم: پیام درست را منتقل کنید
وقتی مشتریان هدف را به خوبی شناختید و راههای دسترسی به آنها را نیز پیدا کردید، نوبت به انقال یک پیام درست است. پیامی که همچان در راستای استراتژی شما باشد.
یک آموزشگاه زبان را میشناختم که استراتژی کلی آن برای افزایش فروش این بود که به علاقهمندان به یادگیری زبان، ثابت کنند که آموزشاگه آنها میتواند نتیجه بخش باشد.
به همین دلیل در تبلیغات خود همواره از طریق عکس و ویدیو نشان میدادند که افراد مختلف چطور با این آموزشگاه نتیجه گرفتند و موفق شدند.
همانطور که مشخص است، این آموزشگاه به خوبی کشف کرده بود که باید چه پیامی را به مخاطبان خود منتقل کند که در راستای استراتژی کلی آنها باشد.
اگر به دنیای دیجیتال مارکتینگ و کسبوکارهای اینترنتی علاقهمند هستید، رونق.کام رو هم در کنار دیگر سایتها دنبال کنید.