اختراع یا تولید یک محصول، راحتترین قسمت راهاندازی کسبوکار است. سختی کار زمانی آغاز میشود که بخواهید محصولتان را وارد بازار کنید.
نوپانا: برخلاف باور عمومی، ساختن یک محصول جدید سختترین بخش ارائه محصول یا خدمات نیست. همه چیز از جایی آغاز میشود که بخواهید محصول خود را وارد بازار کنید. البته فراموش نکنید که محصول شما باید کاربردی باشد، مشکل جامعه هدف را حل کند و همچنین بدون عیبونقص باشد تا بتواند در بازار رقابتی دوام بیاورد.
اما این تازه آغاز ماجرا است. تریسی لی هازارد، مدیرعامل شرکت (Hazz Design) است و تا به حال در طراحی محصولات زیادی مشارکت داشته است. او تجربه زیادی در تولید محصول و ورود آن به بازار دارد و میداند که برای حفظ بقای آن، چه کاری باید انجام دهد. در ادامه این مطلب به بررسی روشهای کاربردی از زبان خودش و با بیان یک مثال میپردازیم.
همه چیز داخل یک هلیکوپتر آغاز شد
مدتی پیش با دیوید برنت، مخترع Tac-Clamp (نوعی دستگیره برای کمک به سربازان) آشنا شدم. او داستان جالبی از اختراعش برایم تعریف کرد و گفت که چگونه ایده ساختن این محصول به ذهنش رسیده است. در واقع او نیاز به وجود چنین محصولی را در ذهنش تجسم کرد و سپس آن را طراحی کرد. داستان او به من ثابت کرد که مهم نیست یک محصول تا چه اندازه کاربردی است، خوب طراحی شده است و بازار به آن نیاز دارد؛ مهم این است که با وجود چنین محصولی باز هم ممکن است با مشکلات زیادی روبهرو شوید.
دیوید، رئیس خدمه هلیکوپتر شینوک است. او همیشه در زمان سوار کردن مشتریها از یک شعار استفاده میکرد: سوار شوید، دنده را ایمن کنید و راحت باشید. همین مشکل «ایمن کردن دنده» بود که دیوید را به فکر انداخت تا محصول جدید خود را به نام (Tac Clamp) بسازد. ایمن کردن دنده در زمان عزیمت راحت بود؛ اما باز کردن آن در تاریکی و در طی ماموریت بسیار سخت بود.
به این ترتیب محصول جدیدی تولید شد و بهسختی زنده ماند
دیوید بعد از تمام کردن ماموریتها و بازگشت به خانه به این فکر افتاد که محصول مورد نظرش را تولید کند و در این راه درسهای ارزشمندی گرفت. مدت زمان زیادی طول کشید تا ارزش و ایمنی اختراع محصول او مورد تایید قرار بگیرد و او احساس شکست را بارها در این مدت تجربه کرد:
۱. در ابتدای کار دنبال مجوز نباشید: طبق تجربهای که من کسب کردم، یک محصول بعد از اینکه مدتی در بازار باشد عملکرد بهتری خواهد داشت. اگر هنوز وارد بازار نشدهاید، باید بدانید که فرایند گرفتن مجوز نسبت به محصولاتی که مدت زمان زیادی در بازار بودهاند سختتر خواهد بود. این فرایند برای دیوید مشکلات جدی همراه نداشت و تنها باعث شد زمان زیادی بابت این موضوع هدر رود.
۲. سرعت خودتان را بالا ببرید: دیوید بعد از اینکه با چهارمین مهندس وارد کار شد و چندین ماه عقب افتاد، متوجه شد که محصولش بهراحتی میتواند در میان مردم منتقل شود؛ اما شور و اشتیاق او بسیار منحصربهفرد بود. این فرایند بسیار سریعتر از چیزی است که فکر کنید؛ بنابراین باید سرعت خودتان را بالا ببرید.
۳. شرکای خود را به دقت انتخاب کنید: دیوید بهتازگی شبکهای از بهترین افراد را دور هم جمع کرده است و همین موضوع باعث شده است با سرعت زیادی پیشرفت کند. شما باید اعضای تیم خود را به دقت انتخاب کنید و مطمئن شوید که دیدگاهشان با شما یکسان است.
۴. تمرکز خود را از دست ندهید: اشتباه دیوید این بود که نمونه اولیه خود را خیلی زود وارد بازار کرد و هر شخصی با دادن نصیحتهای جدید او را از مسیرش دور میکرد. اما او خیلی زود به خودش آمد و توانست با اضافه کردن ویژگیهای جدید، آن را وارد بازارهای دیگر کند. به این ترتیب توانست دوام بیاورد و محصولش را نجات دهد.
برای شرایط سخت آماده باشید
طراحی محصول، تولید و حفظ بقای آن کار بسیار سختی است. دیوید بعد از اینکه کارش را آغاز کرد درسهای زیادی گرفت و تجربههای زیادی کسب کرد. اگر شما هم قصد انجام چنین کاری دارید، باید از همان ابتدای کار خودتان را برای سختترین مشکلات آماده کنید. این مشکلات بخشی از فرایند یادگیری هستند و کمک میکنند به شناخت بهتری از بازار، محصول و حتی خودتان برسید. از همه مهمتر اینکه به شما یاد میدهند زنده بمانید. حتی بعد از گذشت چند سال باز هم از تلاطم بازار و رقابت آن کم نخواهد شد؛ بنابراین خودتان را برای همه چیز آماده کنید.
(همچنین بخوانید: نوآوری باز چیست و چگونه میتوان در آن موفق شد؟)