مدیر واحد کسب و کارهای نوین اتاق بازرگانی تهران گفت: در شرایطی که عرصه فعالیت بر استارتآپها تنگ میشود، خیلی از آنها به فکر مهاجرت و گرفتن ویزا مهاجرت هستند؛ حتی ویزای تعدادی از آنها که استارتاپهای شناختهای هم هستند، صادر شده است.
نوپانا به نقل از ایرنا، کسبوکارهای نوین یا همان استارتآپها یکی از حوزههایی هستند که حتی در زمان اجرای برجام با موانعی متعدد برای فعالیت رو به رو بودند و حالا تحریم هم به لیست مشکلات آنها اضافه شده است.
در شرایطی که برخی افراد همچون «محمد جواد آذری جرمی» وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تحریمها را یک فرصت برای استارتاپها میداند، فعالان این حوزه تهدیدهای تحریم را بیش از فرصتهای آن ارزیابی میکنند.
درباره وضعیت استارتآپها در شرایط تحریم با «امید هاشمی»، مدیر واحد کسب و کارهای نوین در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران گفتوگویی داشتهایم که در ادامه شرح آن را میخوانید:
شرایط تحریم چه تاثیری بر فعالیت استارتآپها میگذارد؟
تحریم و آثار آن دوجانبه است؛ یکی اثرات مستقیم تحریم است مثل تحریم فناوری و دیگری آثار جانبی آن، مثلا تحریم شریط اقتصادی را دشوار کرده و روی فعالیت تعدادی از افراد که با ریسک بالا کار میکردند و مساله امیدواری در کسب و کارشان همیشه حرف اول را میزند، تاثیر میگذارد. در حال حاضر سیستم عامل آی.اُ.اِس (IOS) در ایران تحریم شده، در نتیجه فعالیت تعداد زیادی از کسب و کارها که با این سرویس فعالیت میکردند با مشکل رو به رو شده و درآمدشان کاهش مییابد.
در شرایطی که عرصه فعالیت بر استارتآپها تنگ میشود، خیلی از آنها به فکر مهاجرت میافتند که اتفاق ناخوشایندی است. خیلی از کشورها مانند هلند، استرالیا، اتریش، کانادا و امارات چیزی به نام ویزای استارتاپی دارند؛ کافی است افراد به آنها اثبات کنند که استارتآپی مشغول به فعالیت بودهاند و میخواهند ایده خود را به کشور آنها ببرند. در هفتههای اخیر چندین گروه از این افراد نزد من آمدهاند که همگی به دنبال اخذ ویزا و مهاجرت هستند، حتی ویزای تعدادی از آنها که استارتاپهای شناختهای هم هستند صادر شده و پیگیر رفتن هستند.
مهمترین رتبه برای رشد استارتآپها منابع انسانی با کیفیت است. تعدادی از جوانان نخبه در کشور حضور دارند که به هر دلیل خودشان استارتاپ راه نمی اندازند، اما نیروهای کلیدی در یک استارتاپ خوب هستند. موج جدید مهاجرت بین این افراد آغاز شده شده و به استارتاپهای در حال رشد بیشتر آسیب میزند.
با اعمال تحریمها احتمال دارد حتی سرویس اندروید را به روی ایرانیان ببندند که در صورت عملی شدن این تصمیم، بازهم موجی از فعالیت کسب و کارها را در پی خواهیم داشت.
همه این اتفاقات هزینه فعالیت استارتاپها را بالا میبرد. مثلا آنها قبلا سرورها را با قیمت معقول از اروپا تهیه می کردند، اما در شرایط جدید قیمت سرور و اجاره آن چهار برابر شده است؛ در نتیجه استارتاپی که قبلا با 500 هزار تومان یک وب سایت تخصصی ارائه داده و به مدت یک سال از آن پشتیبانی می کرد، حالا باید همان سایت را به قیمت 3 میلیون تومان ارائه دهد. این مسائل در استارتاپهایی که تازه در حال شکل گیری یا در مراحل رشد هستند بیشتر دیده می شود.
وضعیت برخی استارتآپهای بزرگتر در شرایط تحریم بهتر است، چرا که نرم افزارهای کاربردی خود را توسعه دادهاند و به کشورهای دیگر نیاز ندارند. اما متاسفانه در این کسب و کارها که اتفاقا منابع مالی دارند و سرمایه خوبی هم جذب کردهاند فضای ناامیدی رواج دارد. تا پارسال در کشور استارتاپ خوب داشتیم اما منابع مالی برای سرمایه گذاری کم داشتیم، امسال صندوقهای سرمایهگذاری پول دارند اما استارتآپی که خوب باشد کم است.
چند درصد از کسبوکارهای نوین در شرایط جدید تعطیل شدهاند؟
در اینجا باید تفکیکی بین استارتآپ ها قائل شد. حدود 60 استارتاپهایی که در مراحل شکلگیری هستند و تیم های زیر 4،5 نفر دارند، تعطیل شده و ادامه فعالیت نمیدهند. همچنین 30 تا 40 درصد استارتاپهایی که در مرحله رشد و بین 5 تا 15 نفر هستند فعالیتشان متوقف شده، چون سرویس هایشان گران است و مشتری ندارد.
اما تنها 10 تا 20 درصد استارتاپ های بزرگتر تعطیل نشدهاند. آنها به این دلیل که ساختار مالی منظم دارند به راحتی میتوانند با یکدیگر ادغام شوند. مثلا چند وقت دیگر خبر ادغام دو مجموعه استارتاپی تخفیفی را خواهید شنید. در این شرایط فضای رقابتی کم می شود و هیچ تیم جدیدی نمیتواند با آنها رقابت کند، اما حداقل میتوانیم استارتاپهای خوب را حفظ کنیم.
برخی معتقدند در شرایط جدید فضای رشد برای استارتاپها وجود دارد، این رشد به چه صورتی میتواند باشد؟
من این حرف را قبول ندارم. در اینجا بازهم باید بین شرکتها و کسبوکارهای نوین تفکیک قائل شد. یک زمان است که شرکتی تکنولوژیاش را از آلمان وارد میکرده و حالا با اعمال تحریمها، تولیدکننده مجبور است این تکنولوژی را توسعه دهد؛ در این شرایط تحریم عملا باعث توسعه آن تکنولوژی میشود که اتفاق خوبی است.
اما درباره استارتاپها وضع متفاوت است. اساس فعالیت بسیاری از آنها فناوریهایی است که به صورت نرم افزار ارائه میشود. ما اگر بخواهیم مشابه آن زیرساختها را داخل کشور ایجاد کنیم شاید حدود سه تا پنج سال زمان نیاز داشته باشد که تقریبا نشدنی است.
به این ترتیب ما در فضای استارتاپی از زیر ساخت خارجیها استفاده میکنیم اما در فضای عادی کسبوکار مثل واردات از خروجی محصول آنها بهره میبریم.
شرکتهای دولتی دو مدل نیاز داشتند: یکی خدماتی یک زیرساختی. مثلا آنها سالیان متمادی از نقشه موقعیتیاب جهانی گوگل (GIS) استفاده می کردند، بعد از اینکه گوگل این نقشه را در ایران بست آنها با مشکلات زیادی مواجه شدند. در نتیجه پروژه map.ir را در کشور آغاز کردند که این پروژه شبیه 10 سال قبل گوگل است و کیفیت سرویس ها را پایین میآورد. شاید این اتفاق در بلند مدت به نفع ما باشد و بگوئیم تحریم باعث رشد این سرویس شد، اما در حال حاضر باعث کاهش کیفیت خدمات شده است. در نتیجه تهدیدهای تحریم مثل خروج نیروهای متخصص استارتاپی و خروج نیروی کار بیشتر از فرصتهای آن است.
چطور باید به زنده ماندن استارتاپها کمک کرد؟
استارتاپها به کمک بخش خصوصی نیاز دارند و با منابعی که مثلا صندوق نوآوری شکوفایی به آنها ارائه میدهد، خیلی نمیتوانیم به تقویتشان امیدوار باشیم. مثلا اگر بخواهیم استارتاپی در فضای بین المللی رشد کند به 10 میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که حدود 150 میلیارد تومان میشود. این در حالی است که مجموع سرمایه گذاری خطرپذیر ما امسال قرار است 300 میلیارد تومان باشد و عملا نمیتوان با آن کاری از پیش برد. قرار بود این پول از بخش خصوص تامین شود اما در حال حاضر منابع بخش خصوصی از کشور خارج میشود.
آیا استارتاپها در شرایط تحریم میتوانند کمک حال اقتصاد باشند؟
استارتآپهای بزرگ اگر رشد کنند نهایتا می توانند با یک سری سرویسهای نوآورانه، هزینه تمام شده خدمت را برای مردم کاهش دهند. اینها با یک سری الگوریتم هوش مصنوعی منابع انسانی خود را کم میکنند و قیمتشان نسبت به بقیه ارزانتر است که این عمل منفعت عمومی را در پی دارد. اما خیلی خوشبین نیستم که بتوانند باعث بزرگ شدن اقتصاد شوند. در نتیجه حجم اقتصاد داخلی ثابت میماند و استارتاپها فقط آن را بهرهورتر میکنند.
در شرایط فعلی باید تمام تمرکز خود را روی توسعه صنعت کشور بگذاریم و از استارتاپها هم برای تقویت آنها استفاده کنیم. مثلا یک سری استارتاپهای صنعتی که میتوانند خرابی تجهیزات را پیشبینی و تامین و توزیع کالا را بین کارخانجات بهینه کنند، خیلی دنبال ارائه سرویس به مردم نروند و به صنایع خدمات ارائه دهند.
اگر قرار است در این شرایط استارتاپی به اقتصاد کشور کمک کند، استارتاپهای B2B در صنعت هستند. در شرایط تحریمی همه شرکتهای بزرگ و کارخانهدارها با مشکل مواجه شدهاند که اصلیترین آن، بالا رفتن هزینهها و کاهش بهرهوری است. در شرایط فعلی بهتر است شرکتهای بخش خصوصی با استارتاپها تعامل کنند و سرویس آنها را در شرکت خودشان به کار بگیرند تا هزینههایشان کاهش یابد.
اینکه صنایع از از راهکارهای فناورانه استارتاپهای کوچکتر استفاده کنند به نفع دو طرف است، چرا که هم هزینه منابع شرکتها کم میشود و هم کمک میکند استارتاپها سر پا بمانند.