ستارتآپهای بومی کشور، بازار داخلی را دستشان گرفتهاند و مشتریهای ثابت و خاص خودشان را دارند اما در بازاری که آنسوی مرزها گسترده شده، عملا قدرت چندانی ندارند.
به گزارش همشهری، استارتآپهای بومی کشور، بازار داخلی را دستشان گرفتهاند و مشتریهای ثابت و خاص خودشان را دارند اما در بازاری که آنسوی مرزها گسترده شده، عملا قدرت چندانی ندارند. در بازار گسترده همسایههای جنوبی و غربی کشور که از گردشگرهای ایرانی درآمد زیادی جذب میکنند، حضور استارتآپهای ایرانی هم میتواند بخشی از این درآمد را صاحب شود. هرچند در سالهای اخیر خبرهایی درباره جذب سرمایههای خارجی در اکوسیستم استارتآپی کشور شنیده میشود اما راه بازارهای خارجی روی ایرانیان بسته است. چه سدهایی جلوی این حضور گسترده را میگیرد و چطور میتوان جلوی آن را گرفت؟
کپیها میمیرند
استارتآپهای ایرانی، مثل هر کسبوکار دیگری که در داخل کشور ثبت شده باشد، باید براساس یک سری قوانین داخلی کار کنند. بخشی از این قوانین به دریافت مجوزهای مختلف و بوروکراسیهای گسترده مربوط میشود و بخشی دیگر مربوط به مسائل مالی است. بخشی از استارتآپها برای گریز از این شرایط، هرچند یک نام ایرانی دارند و در بازار ایران مشغول بهکار هستند، اما بخش عمده امکاناتشان در مرزهای خارجی ایجاد شده است. کاوه یزدیفر، مدیر ارشد عملیات یکی از شتابدهندههای کشور در اینباره میگوید: «در کشوری مثل مالزی شما میتوانید در عرض ۴ ساعت یک شرکت ثبت کنید. ضمن اینکه، دسترسیشان به بازار جهانی و بانکهای بزرگ دنیا راحتتر فراهم میشود.
با این حساب بعضی شرکتها ترجیح میدهند از همان آغاز کار در یک بازار بزرگتر به ثبت رسیده و فعالیت کنند.» با وجود این، خیلی از کسبوکارهای اینترنتی ایرانی حتی با وجود داشتن سرمایه کافی و تسهیلاتی که در این زمینه برایشان فراهم شده، ترجیح میدهند در داخل بازار ایران باقی بمانند. دلیلش، اینطور که یزدیفر میگوید، ناتوانبودن در ورود به عرصه رقابت جهانی است: «تا به حال استارتآپهای زیادی در داخل کشور رشد کرده بودند که نمونه کپی شده از یک کسبوکار موفق خارجی بودند.
در طول این سالها، حضورشان در بازار ایران تضمین شده بود چون راه ورود به روی خارجیها بسته شده بود. اما حضور یک شرکت توریستی خارجی در بازار ایران که روز گذشته اعلام شد، گمانهزنیهای زیادی را میان صاحبنظران استارتآپی کشور به راه انداخت و این فرضیه را مطرح کرد که نمونههای کپیشده ایرانی خیلی زود با مشکلات جدی روبهرو میشوند. دلیل مرگ زودرس خیلی از شرکتهای استارتآپی این است که ما در این سالها، به رقابت فکر نمیکردیم و با این تصور که بازار را میشناسیم و روی مخاطب ایرانی تسلط و نفوذ داریم، سعی نمیکردیم خودمان را بالا بکشیم.»
هنوز به مرحله رقابت نرسیدهایم
هماکـــنون شرکتهای بـــزرگ و استارتآپهای کوچک از مشکلات مشترکی در داخل اکوسیــستم ایرانی رنج میبرند. یکی از این مشکلات، متغیر بودن نرخ ارز است که به گفته یزدیفر، باعث میشود هزینه و درآمدی که در آغاز سال برایش برنامهریزی میشود، لزوما به نقطه مطلوب نرسد. البته این مشکل را میتوان با ورود پول خارجیها به ایران حل کرد اما این اتفاق درصورتی رخ میدهد که شما بتوانید در فضای بینالمللی و با غولهای بزرگ دنیا رقابت کنید.
اگر فرض کنیم، تمام راههای خروج برای استارتآپهای ایرانی باز باشد، با وجود ثبات بازار در خارج از ایران و دسترسی سادهتر به بانکهای جهانی باز هم تعداد استارتآپها و شرکتهایی که میخواهند خارج از مرزها کارشان را دنبال کنند، زیاد نیست. به گفته کاوه یزدیفر، «هرچند این طرز فکر فقط در کوتاهمدت جواب میدهد ولی حتی شرکتهای بسیار بزرگ ما نشان دادهاند هنوز به نقطه سر به سر هم نرسیدهاند و به جای افزایش سوددهی یا ارائه سهام در بورس، هنوز در مرحلهای هستند که باید دنبال سرمایهگذار ایرانی و خارجی بگردند. گشتن دنبال سرمایهگذار یعنی ما نتوانستیم کارمان را به اندازه کافی رشد بدهیم و این حرف، معنای دقیقترش این است که ما در بازار جهان هنوز مزیت رقابتی قابل توجهی ایجاد نکردهایم.»