اگر تصور سخنرانی در جمع باعث میشود عرق سردی بدنتان را بپوشاند یا دلتان آشوب شود، بدانید که تنها نیستید.
نوپانا: ترس از سخنرانی در جمع، بهطور متوسط در ۷۵درصد بزرگسالان وجود دارد. بازنگری روش روبهروشدنمان با استرس به ما کمک میکند، عملکرد فیزیکی و ذهنی بهتری داشته باشیم. شاید تسلیم ترس شدن راحتتر باشد و گاهی وسوسه شویم که تلاش برای مبارزه با این ترسها را کنار بگذاریم، اما روبهرو شدن با آنها باعث میشود چیزهای بیشتری در زندگی بهدست آورید و برای مقابله با ترسهایتان احساس غرور و افتخار کنید. این نوشته را بخوانید تا با نکاتی برای داشتن اعتمادبهنفس در سخنرانی آشنا شوید.
بعضیها با کمی تلاش میتوانند بر ترسها غلبه کنند، اما این کار برای عدهای خیلی سختتر است؛ این افراد به روشها و ابزارهایی برای مخفی کردن فشارهایی که در ذهنشان وجود دارد، احتیاج دارند. من این نیاز را بهخوبی درک میکنم، چون خودم جزو دسته دوم بودم و همیشه تمام تلاشم را بهکار گرفتهام تا جزو دسته اول بهنظر برسم.
طی ۱۹ سالی که به کار سخنرانی مشغول هستم، پنج ابزار را شناسایی کردم که به من در داشتن بیشترین میزان اعتماد بهنفس درهنگام سخنرانی کمک میکنند؛ چه در مقابل چند مشتری تجاری باشم و چه درمقابل هزاران شنونده؛ این پنج نکته همیشه باعث شدهاند که سخنرانیهایی ارائه دهم که به آنها افتخار کنم.
۱. شنوندهها را بخندانید
براساس تجربه من، شوخی معمولا مسیر خوبی برای شروع یک سخنرانی جذاب است. اینکار جو را بهسرعت گرم و صمیمی میکند و باعث آرامش فرد سخنران میشود. وقتی به جمعیت نگاه میکنید و چهرههای خندان میبینید، نوعی حس ارتباط بین شما و مخاطبان ایجاد میشود، مخصوصا زمانی که میتوانیم شنوندهها را در خندیدن به خودمان شریک کنیم، این ارتباط را بهخوبی احساس میکنیم.
مسخره کردن خودتان، مقام شما را پایین میآورد و اگر بتوانید دیگران را هم در این خنده شریک کنید نوعی حس اعتماد بهوجود میآورید. این خنده دیواری را که باعث میشود مخاطبتان خودش را از شما بسیار دور ببیند، درهم میشکند.
اگر احساس میکنید با مخاطب ارتباط مؤثر برقرار نکردهاید، ممکن است اعصابتان تحت فشار قرار بگیرد و وقتی افرادی را میبینید که کاملا بیعلاقه بهنظر میرسند، این فشار بهطرز قابل ملاحظهای زیاد میشود. بهطور معمول میتوانید به جمعیت نگاه کنید و افرادی را که به صحبتهای شما واکنش نشان میدهند، مثلا موقعی که نکاتی را بیان میکنید سر تکان میدهند، پیدا کنید.
اینکه بدانید عدهای نظر شما را تایید میکنند، حس اعتماد زیادی بهوجود میآورد. هرچه بیشتر بر این افراد تمرکز کنید، اعتماد بهنفستان بیشتر میشود و هرچه اعتمادبهنفستان بیشتر شود، توجه افراد بیشتری را جذب میکنید. تا جایی که میبینید کل جمعیت با صحبتهای شما سر تکان میدهند و بر لبه صندلی نشسته و به هر کلمه شما واکنش نشان میدهند. این صحنه ناگهان فشار را از روی اعصاب شما برمیدارد و حس خوبی به شما منتقل میکند.
۳. احساستان را بیان کنید
اعتراف میکنم وقتی سخنرانی را شروع کردم، نگران بودم. وقتی ویدئوهای سخنرانیام را نگاه میکردم، متوجه میشدم که واقعا نگران و عصبی بهنظر میرسم. گاهیوقتها فرقی نمیکند با چه حرفهایی سعی میکنید خودتان را آرام کنید؛ هرچه تلاش کنید فایدهای ندارد. نگرانی و استرس موقع سخنرانی چیزی نیست که به این راحتیها بتوانید آن را از خودتان دور کنید. من متوجه شدم که بیشترین میزان تنش را در ابتدای سخنرانی تجربه میکنم.
متوجه شدم که نمیتوانم تنشها را متوقف کنم، اما میتوانم آنها را مخفی کنم. با افزایش هیجان در مورد موضوع مورد بحث و صادقانه روبهروشدن با احساس ناکامی، توانستم عصبیبودنم را مخفی کنم. مخفیکردن یک احساس با پوشاندن آن با یک حس دیگر، بسیار راحتتر از فرونشاندن آن است.
۴. تمرین، تمرین، تمرین
خیلی از افراد براین باورند که سخنرانان استعداد این کار را دارند وگرنه از پس آن برنمیآمدند. تجربه به من ثابت کردهاست که سخنرانی مهارتی است که میتوان آن را پرورش داد، بهشرط آنکه برایش وقت بگذارید. وقتی کار سخنرانی را شروع کردم متوجه شدم که احتیاج به تمرین دارم.
بنابراین به محلهای مختلف در سراسر لسآنجلس میرفتم، بهشرط اینکه بتوانم یک دوربین در آخر اتاق کار بگذارم و سخنرانی را ضبط کنم. بعد از هر جلسه، ویدئوها را بررسی میکردم تا ببینم چه نکاتی را میتوانم بهبود بخشم. درست مثل مدرسه، ورزش یا تجارت. هرچه بیشتر تمرین میکردم اعتمادبهنفسم بیشتر و اجراهای بهتری داشتم. مثل یک اسکیباز پرشی که هر پرش را صدها بار قبل از اجرای آن در مسابقه تمرین میکند، یاد گرفتم که سخنرانی هم همینطور است. هرچه بیشتر تمرین میکردم میتوانستم پیشرفتم را ببینم. هرچه تجربه بیشتری داشته باشید، ناگزیر اعتمادبهنفستان هم بیشتر میشود.
من یکی از مهمترین نکات سخنرانی را از یک برنامه تلوزیونی یاد گرفتم. در این برنامه، در مصاحبه با «جانی کارسون»، او اعتراف کرد که همیشه یک جوک آماده میکند و در ذهنش نگه میدارد تا اگر جایی خطا شد از آن استفاده کند. فرقی نمیکند چقدر ماهر باشید و چند سخنرانی حرفهای انجام داده باشید، همیشه امکان اشتباه وجود دارد و این اشتباهات در واقع باعث میشوند انسانیتر بهنظر برسید و مخاطبان بیشتر با شما ارتباط برقرار کنند، اما وقتی بعد از این اشتباهات احساس ناراحتی و بیقراری میکنید، مخاطبان هم بهدنبال آن بیقرار میشوند.
همانطور که در نکته اول اشاره کردم، مسخرهکردن خودتان در این موقعیت باعث میشود این جو سنگین شکسته شود و همه احساس راحتی بیشتری کنند. پس همیشه یک جواب طنزآمیز برای این موقعیتها در آستین داشته باشید. وقتی یکی ۲ راه گریز از موقعیتهایی که ممکن است پیش بیاید داشته باشید، بخشی از ترس شما از سخنرانی در جمع هم فرومینشیند.
اگر سخنرانی در جمع بزرگترین ترس زندگیتان باشد و یا فقط میخواهید کمی اعتمادبهنفستان را بیشتر کنید، با این چند نکته عرق سرد و دلآشوبهای موقع سخنرانی، خیلی زود تبدیل به خاطراتی از گذشته میشوند.
(همچنین بخوانید: چگونه یک ارائه موفق داشته باشیم؟)