راهاندازی کسبوکار اصلا کار آسانی نیست. اگر قصد چنین کاری دارید، باید خودتان را برای سختیهای زیادی آمادهکنید و از همه مهمتر انگیزه قوی داشتهباشید.
نوپانا به نقل از زومیت: کوئرا(Quera) سایتی است که کاربران در آن میتوانند پرسشهای خود را مطرحکنند و افرادی که در مورد پاسخ سوال اطلاعات داشته باشند، میتوانند به آن جوابدهند. «شما چگونه کسبوکار آنلاین خودتان را راهاندازی کردهاید؟» سوالی است که اخیرا توسط یکی از کاربران در سایت مطرحشد. جوزف کندی(JosephP. Kennedy) ، بنیانگذار(Content Pathway) به این سوال پاسخ داده است.
یک روز در محل کار جدید خود نشسته بودم و منتظر زمان ناهار بودم. زمانی که ساعت ناهار شد، از شرکت خارجشدم تا به رستورانی در نزدیکی محل کارم مراجعهکنم. در مسیر رستوران بودم که تصویر چهرهام را در آینه ماشین مشاهدهکردم. به خودم آمدم و از چهره غمزدهام بسیار تعجبکردم. مدتها بود که خودم را تا این اندازه غمگین ندیده بودم. بعد از اینکه غذایم را سفارش دادم نتوانستم خودم را کنترلکنم و گریهام گرفت. در همین حال با مادرم تماس گرفتم و به او گفتم که با انتخاب شغل جدید بزرگترین اشتباه زندگیام را مرتکب شدهام.
در چند ماه گذشته، من بهصورت دورکاری برای یک شرکت زیستمحیطی پیشرفته با رشد سریع کار میکردم. ترفندهای تجارت را یاد گرفته بودم و شبکه خوبی از افراد با زمینه کاری مشابه در اطراف خودم تشکیل داده بودم. همچنین اطلاعات خوبی در مورد محیط زیست کسب کردهبودم و با اصول بازاریابی دیجیتال آشنا شده بودم. اما این شرایط خوب دوام چندانی نداشت و از این حرفه خارجشدم. به همین دلیل مجبور شدم در شرکتی که دوست نداشتم مشغول به کارشوم. پول درآوردن هیچ انگیزهای در من ایجاد نمیکرد. دلم برای کار مرتبط با محیطزیست تنگ شدهبود و دیگر نمیتوانستم شرایط موجود را تحملکنم. به همین دلیل یک روز به دفتر رئیس مراجعهکردم و به او گفتم که دیگر بیش از این نمیتوانم ادامه دهم. تصمیم گرفتم کار جدیدی را آغاز کنم. یک دامنه خریدم و وبسایت خودم را ثبتکردم. برای مدت طولانی بهصورت شبانهروزی کار کردم و برای خودم تبلیغات انجام دادم. من یک مشاور کپیرایت هستم. بنابراین تنها به دنبال افرادی نبودم که بتوانند محتوای زیاد تولید کنند. بلکه دنبال مشتریهایی بودم که نمیدانستند کار خود را باید از کجا آغاز کنند؛ یا اینکه دنبال انگیزه قوی برای شروع فعالیتهای خود بودند. چند ماه اول بسیار سخت بود. تقریبا ۴ ماه طول کشید تا روند کار دستم بیاید. حدود ۶ ماه هیچ جایی برای اقامت نداشتم و روی مبل خانه دوستان و آشنایان میخوابیدم. سپس برای گرفتن پروژههای گوناگون به شهرها و کشورهای مختلف سفرکردم. درآمد خوبی داشتم و هیچ هزینه اضافهای نمیکردم. بلیط یکطرفه برای شهرهای مختلف میخریدم و مدتی را در آنجا سپری میکردم. سپس راهی شهری دیگری برای دریافت پروژههای جدید میشدم. نهایتا بعد از مدتها تلاش تماموقت توانستم به هدف مورد نظر خود برسم. در تمام این مدت، تنها علاقه زیادی که به کاری داشتم باعث شد انگیزه خودم را از دست ندهم و به تلاش کردن ادامه دهم.
(همچنین بخوانید: نشانههایی که به شما میگویند باید از استارتآپ خود دست بکشید)