در اکوسیستم استارت‌آپی، دنیای خود را بسازید
۴ توصیه برای استارت‌آپ‌های ایرانی ۸.۷

در اکوسیستم استارت‌آپی، دنیای خود را بسازید

توسط تحریریه نوپانا | ۱۳۹۶/۰۳/۱۸ - ۱۴:۰۰ | ۱۷ دقیقه

هنگام ساخت نقشه ذهنی از ایده اولیه کاملا بدون محدودیت فکر کنید. سیاره‌ای را تصور کنید که خالق قوانینش خودتان هستید.

نوپانا به نقل از آی‌سی‌تی‌نا*: دو ماه پیش برای سخنرانی در مورد اهمیت چت‌بات‌ها و عصر جدیدی که در بسترهای ارائه خدمات به وجود آورده‌اند، به همایش «آینده وب و موبایل» دعوت شده بودم. دو جوان بوشهری سوالی از من پرسیدند که شاید سوال بسیاری از افرادی باشد که صرفا علاقه دارند وارد حوزه کسب‌وکار اینترنتی شوند: «از یک بات تلگرام چقدر پول در می‌آید؟ چطوری یک بات مثل شما بزنیم؟» حقیقت این است که در زمان ارائه به طنز از این سوال یاد کردم، اما با خودم فکر کردم جدا از اینکه جواب کمی و عددی دقیقی برای این‌گونه سوال‌ها وجود ندارد، چرا عامل‌های مهم را در پاسخ نگویم؟

تاریخچه بات ساده است: آخرین روزهای اردیبهشت ۹۵، بعد از سعی و خطاهای بسیار در چند پروژه موفق و ناموفق، در شرایطی که به خاطر کلاه‌برداری عجیبی که سال قبل تجربه کرده بودم و میلیون‌ها تومان بدهکار دوست و آشنا بودم و به بیان شفاف‌تر، سرمایه، خانواده پولدار، رانت دولتی یا هر آنچه را که همسن‌وسال‌های من لازمه رسیدن به موفقیت می‌دانند، نداشتم، بات تلگرامی «حرف به من» را ایجاد کردم و بعد از چند ماه درآمدزایی ممتد، این سرویس که حالا در مجموع بیش از پنج میلیون کاربر ایرانی و ماهانه بیش از ۹۰۰ هزار کاربر فعال دارد و بین عامه کاربران به «پیام ناشناس» مشهور است، در سه ماهه پایانی سال ۹۵ نزدیک به ۱۰۰ میلیون تومان درآمد ایجاد کرد.

اعتقاد دارم که محصولات و شرکت‌ها، چیزی جز افکار، نگرش و ایده‌های سازندگان‌شان نیستند و به نظرم لازم است بیش از صحبت درباره کد و سرور و تراکنش، در مورد انسان‌ها و باورهایشان حرف بزنیم.

مقصود این یادداشت القای قابل توجه بودن مبالغی در حد ۱۰۰ میلیون تومان به دوستانی که قصد ایجاد کسب‌وکار دارند، نیست. این فقط تلاشی است برای ثبت افکار و تجربیات سال ۹۵ و عرضه عمومی هر آنچه که در این سال آموختم. علت ذکر مبلغ نیز نه ارائه گزارش اقتصادی، بلکه تاکید بر وجود راه‌های بسیار برای کسب درآمد آنلاین، خارج از خطوط مرسوم فضای امروز استارت‌آپ در ایران است. هر زمان که درآمد سه ماهه پایان سال شرکتم به ۱۰۰ میلیارد تومان رسید، آن را هم برای استفاده عموم یادداشت می‌کنم، حتی اگر فقط برای یک نفر مفید باشد.

(همچنین بخوانید: بهبود فرهنگ استارت‌آپی در جهان سوم)

توماس جفرسون، سومین رئیس جمهور آمریکا، گفته است: کسی که ایده‌ای از من می‌گیرد، فکر خودش را می‌سازد، بدون اینکه صدمه‌ای به من بزند. درست مثل اینکه کسی شمع خودش را با شمع من روشن کند. این کار شمع من را خاموش نمی کند.»

هر ایده‌ای را اجرایی کنید

طبق یک آمار جهانی، ۹۰ درصد استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند، هرکدام به دلایل مختلف. تقریبا همه استارت‌آپ‌های جزو آن ۹۰ درصد در ابتدا گمان می‌کردند که دنیا را تکان می‌دهند، اما نسخه از پیش پیچیده شده‌ای که دلایل شکست استارت‌آپ‌ها را پیش‌بینی کرده باشد، در عالم کسب‌وکار وجود ندارد. بسیاری از استارت‌آپ‌های دسته اقلیت که موفق‌ها را تشکیل می‌دهند نیز حقیقتا استارت‌آپ نیستند.

به عنوان مثال، می‌دانید که «اوبر» در یک جای دیگر در دنیا امتحان پس داده، پس با خیال راحت روی اسنپ و امثال آن سرمایه‌گذاری میلیاردی می‌کنید و به موفقیت مطمئن هستید. در نتیجه در شرایطی که مدل قطعا موفق و پول هنگفت ندارید، بهترین راه این است که هر ایده‌ای را که به ذهن‌تان رسید، با در نظر گرفتن اصول اولیه‌ای که صحیح بودن آنها در حوزه کسب‌وکار بدیهی و تایید شده است، اجرایی کنید. 

آمار می‌گوید که از هر ۱۰ تلاش، یک تلاش موفق خواهد بود. اینکه «هر شکست مقدمه‌ای است برای پیروزی»، جمله‌ای برای قاب کردن روی دیوار نیست؛ واقعا کار می‌کند. از موفق نشدن پروژه نترسید. ما خیلی وقت‌ها مغلوب ترسی می‌شویم که از یک موضوع داریم، نه خود آن موضوع. دنیا منتظر خلاقیت‌های شماست. بسازید و بسازید و بسازید. مطمئن باشید که ۱۰ سال بعد، مردم، دوستان و خانواده، شما را با موفقیت‌های شما یاد می‌کنند، نه با شکست‌ها. گوگل ده‌ها پروژه شکست‌خورده دارد. کدام را می‌شناسید؟

(همچنین بخوانید: جایگاه کسب‌وکارهای نوپا در برنامه ششم توسعه)

به خاطر داشته باشید که هنگام ساخت نقشه ذهنی از ایده اولیه، کاملا بدون محدودیت فکر کنید. سیاره‌ای را تصور کنید که خالق قوانین‌اش خودتان هستید. از قواعد فیزیک گرفته تا قوانین دولتی! آزاد فکر کنید و در انتها، ایده را طوری چکش‌کاری کنید که با قوانینی که ناچار به رعایت آنها هستید، منطبق شود.

بیوگرافی ایلان ماسک را فقط برای سرگرمی بخوانید

علیرضا شیرازی، موسس بلاگفا، در یک توییت جان کلام را بیان می‌کند: «چیزی که در مورد موفقیت می‌شود قطعی گفت این است که هیچ‌کدام از آدم‌های موفق این حجم از جمله و مقاله در باب موفقیت نخوانده‌اند که شما به اشتراک می‌گذارید.»

زندگی خیلی از انسان‌های موفقی که امروز در مورد آنها می‌خوانیم و می‌شنویم براساس اتفاقات تصادفی و استفاده درست آنها از موقعیت‌ها، به آنچه امروز هستند رسیده است. ریچارد برانسون با خواندن کتاب آموزه‌های رهبری الکس فرگوسن به موقعیت امروز خود نرسیده است. اینکه خواندن زندگی ایلان ماسک و مارک زاکربرگ جزو سرگرمی‌های قبل از خواب باشد تا ناخودآگاه ذهنی‌تان را از فضاهای مسمومی که نباید با آنها درگیر شوید دور کند، عالی است. اما قرار نیست دقیقا راه آنها را بروید.

نکته مهم دیگری که امسال مرتبط با همین موضوع آموختم، لزوم الگو نگرفتن از زندگی امروز اسطوره‌هاست. یکی از دوستان نزدیکم تاکید داشت که من به خوابم اهمیت می‌دهم و برایم اولویت اول است، چون ایلان ماسک اهمیت می‌دهد یا ورزش را با اولویت بیشتری از کار دنبال می‌کنم، چون استیو جابز این طور زندگی کرده است. حقیقت این است که زندگی امروز من و شما، تفاوت عمده‌ای با زندگی اسطوره‌های ما دارد و آن، تفاوت وظایف ماست.

مهم‌ترین وظیفه امروز ایلان ماسک و مارک زاکربرگ، درست فکر کردن است. حتی اگر عاشق الگو گرفتن هستید، از زاکربرگ ده سال پیش الگو بگیرید که بی‌وقفه کد می‌زد یا ایلان ماسکی که نمی‌خوابید تا پی‌پل جرقه بخورد. هر زمان که میلیاردها دلار پول در حساب‌تان بود، کارتان می‌شود فقط درست فکر کردن.

 اجازه ندهید داشته‌های کاذب، به شما احساس دارا بودن بدهد

تصور کنید در صحرا تشنه هستید و یک ماشین کنترلی، یک پاکت نامه و یک مجسمه پنگوئن دارید! کدام‌یک از این‌ها به شما امکان ادامه زندگی می‌دهند؟ هیچ‌کدام! آن اشیا را دارید ولی ارزشی ندارند. دنیای کسب‌وکار نیز چنین است. خیلی از دارایی‌هایی که قبلا برای شما ارزش بوده‌اند یا در آینده ممکن است آنها را ارزش بدانید در دنیای کسب‌وکار ارزش حساب نمی‌شوند.

مال و املاک پدر شما ممکن است برای هم‌کلاسی‌های شما بامزه باشد، اما برای کاربر سرویس‌تان موضوع بااهمیتی نیست. انبوه کتاب‌های اتاق شما، تیر و تخته منزل و آخرین مدل کامپیوتر اپل روی میز ممکن است به شما احساس دارایی کاذب بدهند و عطش رسیدن به دارایی‌های واقعی را از شما بگیرند. این آفت بزرگی است.

(همچنین بخوانید: نقش سرمایه‌گذاران خطرپذیر در زیست‌بوم استارت‌آپی)

همچنین جنسیت، ملیت، رنگ پوست و زبانی که با آن سخن می‌گویید ارزش‌هایی نیست که بتوانید به آنها افتخار کنید یا در دنیای کسب‌وکار از آنها بهره بجویید؛ خصوصا در کسب‌وکارهایی که با مشتری نهایی‌تان ارتباط رو در رو ندارید و قرار است به میلیون‌ها کاربر خدمات بدهید. رویاها نیز گاهی دارایی کاذب می‌سازند. در واقع آنچه که در رویا دارید، گاهی در ذهن شما تبدیل به دارایی می‌شود؛ یک رویداد در یک هتل مجلل برای افتتاحیه سرویس جدیدتان، دفتری در برج‌های دوقلوی الهیه یا رویاهایی از این دست.

گاهی حتی رویاها هزینه ایجاد می‌کنند. رباعی معروف منتسب به مولانا که به «هر چیز که در جستن آنی، آنی» ختم می‌شود رباعی زیبایی است، اما برای متجلی کردن رویاها، باید سخت و بامنطق تلاش کرد. رویاها با حرف زدن در مورد آنها واقعی نمی‌شوند. دنیا شما را با کارهایی که کرده‌اید و دارایی‌های واقعی‌تان قضاوت می‌کند، نه دارایی‌هایی که در رویا دارید.

اخبار اکوسیستم استارت‌آپ ایران را دنبال نکنید

اخبار اکوسیستم استارت‌آپ تصور اشتباهی از دنیای واقعی کسب‌وکار به شما می‌دهند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ که هفته‌ای دو سه بار از فروشگاه اینترنتی‌شان خرید می‌کنید یا با اپلیکیشن آنها تاکسی می‌گیرید و ممکن است به بزرگی امپراتوری آنها حسودی کنید، ماهانه صدها میلیون تومان زیان می‌دهند. نه این که بابت این موضوع ورشکسته باشند! کسب‌وکارشان چیز دیگری است. سرمایه‌های میلیاردی که خرج بیلبورد و یارانه تاکسی و حمایت از برنامه‌های تلویزیونی می‌شود، از درآمد استارت‌آپ‌ها نمی‌آید.

(همچنین بخوانید: مسیر تجاری‌سازی در ایران، نوپا است)

سرمایه‌گذاران مختلف، هرکدام به قصد دنبال کردن اهداف خودشان، به این شرکت‌ها سرمایه برای فعالیت و بقا می‌دهند. شاید باور نکنید که یکی از همین سرمایه‌گذارها که به نظر من تمیزتر و شفاف‌تر از همه است، تابستان ۹۵ ارزش کل شرکت من را (که فقط یکی از محصولاتش به چنین درآمدی رسیده) ۴۰۰ میلیون تومان تخمین زد. چرا که اصولا آنها وی.‌سی نیستند و برای دل خود کار نمی‌کنند. جسارت ندارند و خطرپذیری، صفت اشتباهی برای آنها ست. کار آنها سرمایه‌گذاری روی مطمئن‌ترین ایده‌ها، برای مدیریت سرمایه‌ای است که در اختیار دارند.

ممکن است شما برای خود جایگاه مدیریتی در یک شرکت تجارت الکترونیک را که میلیاردها تومان سرمایه و صدها کارمند دارد متصور باشید؛ اما حقیقت این است که در آن شرایط فرقی با مدیر دولتی یک شرکت ملی صنعتی نخواهید داشت. شما صرفا مسئول مدیریت سرمایه سرمایه‌گذاران و انجام بازی‌های مالی‌ای خواهید بود که سهام‌داران انتظار دارند. اگر می‌خواهید آزاد باشید و به جای تقلید از ایده‌های خارجی و راه‌اندازی کسب‌وکارهایی که وجود آنها مدیون پدیده‌هایی مثل تحریم و فیلترینگ است، دنیای خود را بسازید.

*آرش کریم‌بیگی (فعال کسب‌وکارهای اینترنتی)

(همچنین بخوانید: راهکارهایی برای جلوگیری از سقوط استارت‌آپ)

برچسب‌ها: استارت‌آپکسب‌و‌کارایرانآموزشstartupکسب‌وکارهای اینترنتی
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره تحریریه نوپانا

نوپانا وب‌سایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیست‌بوم کسب‌و‌کارهای نوپا و کارآفرینی است. این وب‌سایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیست‌بوم استارت‌آپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینه‌های مربوطه فعالیت می‌کند.