چگونه طرح کسب‌وکار خود را به‌روز نگه داریم؟

اگر طرح کسب‌وکار شما پس از مدتی بازنگری و به‌روزرسانی نشود، منسوخ می‌شود و ارزش خود را از دست می‌دهد. در این مطلب به بررسی نکاتی برای به‌روز نگه‌داشتن طرح کسب‌وکار می‌پردازیم.

نوپانا: هنگامی‌که کسب‌و‌کار خود را آغاز کردید، احتمالا کارهایی را برای آن در نظر گرفته‌اید و اگر به‌دنبال تامین منابع مالی هستید، شاید آن را در همان لحظه به‌روزرسانی کرده‌‌اید. از آن زمان، طرح کسب‌و‌کار شما به احتمال زیاد به نفع برنامه‌های استراتژیک کوتاه‌تر و سریع‌تر نادیده گرفته شده است.

به گزارش نوپانا، واقعیت این است که شما هرگونه برنامه‌ای که نوشته باشید به‌ نوبه خود منسوخ می‌شود و در عین حال روند بازنگری کسب‌و‌کار و برنامه استراتژیک‌تان برای رشد آن بسیار مهم است.

بسیاری از کارآفرینان با آغاز کار خود، تدوین برنامه را متوقف می‌کنند، در حالی‌که دیگران این کار را در فهرست اهداف خوب قرار می‌دهند اما شاید هرگز به تجدیدنظر در مورد آن نرسند.

تابستان، اغلب فرصت مناسبی برای پرداختن به طرح کسب و‌کارتان است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها با سرعت پایین‌تری در این فصل سال و به‌خصوص در تعطیلات و روزهای پایانی سال فعالیت می‌کنند. در بسیاری از نقاط کشور، سرعت زندگی در تابستان متفاوت است و به اندازه کافی به شما امکان می‌دهد کمی زمان بیشتری برای پرداختن به چشم‌انداز سازمان خود داشته باشید.

اصولی و بنیادین شروع کنید

برنامه‌ریزی می‌تواند به همان اندازه‌ای که می‌خواهید ساده یا پیچیده باشد، اما بررسی گزینه‌های موجود به‌وسیله تحلیل‌گر سوات (SWOT) می‌تواند در تشخیص آن‌چه که باید و نباید انجام دهید تا کسب‌و‌کارتان را نسبت به وضعیت کنونی‌اش ارتقا دهید، به شما کمک ‌کند.

جالب است بدانید تحلیل‌گر(SWOT)، با استفاده از یک روش برنامه‌ریزی ساختاری نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای یک کسب‌و‌کار را ارزیابی و تحلیل می‌کند.

در واقع راز بسیاری از نظریه‌پردازان مدیریت این است که آن‌ها با استفاده از نام‌های دیگر (SWOT)، با فکر کردن به فرصت‌ها به‌عنوان«کارهایی که باید انجام شوند» و یا تهدیدها به‌عنوان راه‌هایی به سوی «اقیانوس قرمز»، از آن کمک گرفتند.( اصطلاح اقیانوس قرمز، به‌دلیل مبارزه تنگاتنگ و خونین رقبا برای تخصیص سهم بازار به خود، استفاده می‌شود.)

پس از این مرحله، شما می‌توانید از ایده‌ها برای رشد کسب‌و‌کارتان و به نفع استراتژی شرکت خود (معروف به نقاط قوت) شروع کنید و نقاط ضعف خود را برطرف کنید و یا به حداقل برسانید.

(همچنین بخوانید: چگونه استارت‌آپ خود را به سرمایه‌گذار ارائه کنیم؟)

مطالعه استراتژی را فراموش نکنید

برای یک سازمان بزرگ چند‌ملیتی، برنامه‌ریزی استراتژیک نه تنها شامل ایده‌های جدید می‌شود، بلکه شامل طیف وسیعی از فعالیت‌ها در واحدهای تجاری مختلف است. این کار ساده‌تر است، اما انجام آن برای کسب‌و‌کارهای کوچک مهم نیست.

یادگیری رویکرد شرکت‌های بزرگ می‌تواند برای ایجاد بینش جدید برای کسب‌و‌کار کوچک‌تان به شما کمک کند. ۲ منبع عالی برای انجام این کار در دسترس شما قرار دارند: بازاریابی کسب‌و‌کار هاروارد و مکینزی (McKinsey). هر ۲ منبع، دسترسی آزاد به محتوا را برای شما فراهم می‌کنند و مقالات موجود، می‌توانند ایده‌هایی را جهت حل مشکلات خاص و یا توسعه استراتژی شرکت‌تان به شما ارائه دهند.

با این حال، یک پیش فرض وجود دارد: به نظر می‌رسد که تاریخ مصرف بسیاری از مقالات در مورد استراتژی گذشته باشد. در این شرایط، پژوهشگر، شرکتی را می‌یابد که به‌خوبی کار می‌کند، سپس دلایلی را برای موفقیت آن تعیین می‌کند که ممکن است درست یا پایدار نباشند. مهم این است که شما باید راه خود را پیدا کنید.

هماهنگی ایجاد کنید

اگر استارت‌آپ شما به اندازه کافی بزرگ باشد که به چند مدیر احتیاج داشته باشد، شما باید آن‌ها را در یک فرایند مشخص و هماهنگ قرار دهید؛ چرا که این افراد مسئول اجرای کارها و کنترل آن‌ها هستند.

برای این کار، جلسه‌ای برگزار کنید و درباره آن‌چه می‌خواهید انجام دهید و کارهایی که در آینده می‌توان در استارت‌آپ انجام داد صحبت کنید؛ همچنین اطلاعاتی را درباره شرایط کنونی از آن‌ها بخواهید تا به شما ارائه دهند. توجه داشته باشید که گروه باید بسیار دقیق باشد.

استراتژی‌های گروه اغلب لیست‌های مبهم شامل کلمات‌کلیدی است که هر فرد می‌تواند آن را متوجه شود اما در واقع هیچکس دقیقا نمی‌داند که باید چه کارهایی را انجام دهد. آن‌ها برنامه‌ای ندارند، پس شما به‌عنوان بنیان‌گذار شرکت پس از در نظر گرفتن پیشنهادات تمامی افراد باید تصمیم بگیرید. انجام این‌ کار می‌تواند بسیاری از مسائل را ساده‌تر کند.

در حقیقت، مشارکت کمتر افراد به این معنی است که شرکت‌های کوچک‌تر در برنامه‌ریزی راهبردی نسبت به سایرین برتری دارند. بسیاری از مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ از اتفاقاتی که در پایین‌ترین سطوح رخ می‌دهد آگاهی ندارند. آن‌ها با مشتریان ارتباط برقرار نمی‌کنند و حتی ممکن است از نحوه کار محصولات شرکت بی‌اطلاع باشند. لایه‌های مدیریت ممکن است آن‌ها را از شنیدن اخبار مهم اما نه لزوما خوب درباره آن‌چه اتفاق می‌افتد محروم کنند.

پایان فرایند ساده است؛ به‌عنوان یک کارآفرین طرحی دارید که لیستی از کسب‌و‌کارها و نحوه دست‌یابی به آن توجه شما را به خود جلب می‌کند. اگر نمی‌توانید مراحل بعدی را شناسایی کنید، باید به عقب برگردید، تحقیقات بیشتری در مورد بازار انجام دهید و با مشتریان و کارمندان بیشتری صحبت کنید.

مطمئنا، این طرح در پایان سال کاری بسیار خسته‌کننده خواهد بود، پس هرچه سریع‌تر برای محقق کردن آن دست به کار شوید!

(همچنین بخوانید: نوآوری باز چیست و چگونه می‌توان در آن موفق شد؟)

منبع