جان‌سختی کارآفرینان، مجوز سختگیری و بی‌برنامگی نیست!
قسمت دوم ۸

جان‌سختی کارآفرینان، مجوز سختگیری و بی‌برنامگی نیست!

توسط تحریریه نوپانا | ۱۳۹۶/۰۴/۱۴ - ۱۵:۰۰ | ۴۱ دقیقه

در این گزارش، چالش‌ها و چشم‌اندازهای اکوسیستم کارآفرینی کشور را در میزگردی با حضور متخصصان، مسئولان و کارآفرین‌ها، بررسی خواهیم کرد.

نوپانا به نقل از روزنامه ایران: در قسمت پیشین این مطلب، به بخشی از گفت‌وگوی مسئولان حاضر در این برنامه پرداختیم. ادامه گزارش این میزگرد را با هم می‌خوانیم:

«ایران»: آقای امامی نژاد! خانم دکتر ریاحی به رشد بالا به عنوان شاخص شناسایی و حمایت از بنگاه‌های نوآور و کارآفرین اشاره کردند. به هر حال بخشی از اقتصاد ایران، اقتصاد غیر شفاف یا خصولتی است. شاید بد نباشد بپرسیم این اقتصاد غیر شفاف چه سایه‌اندازی می‌تواند روی رشد بالا داشته باشد؟

سید محمد امامی نژاد: یکی از مواردی که نیاز به بررسی دارد این است که در اتاق‌های بازرگانی دید صنعتی و بازرگانی حکمفرما است و شرکت‌های خارجی بیشتر به دنبال فرصت‌هایی برای ارائه محصولات صنعتی در ایران هستند و شرکت‌های آی.تی جای خیلی اندکی در این فضا دارند. پس اگر امروز شرکت‌های آی.تی به اتاق راه دارند خیلی خوشحالم. اگر راه داریم و می‌خواهیم این دانش را در اتاق بازرگانی توسعه بدهید خیلی خوشحالم. البته ایراد بزرگی هم این‌ طرف هست. مجموعه‌های فناوری اطلاعات از آن کاسب بازار که ۴۰ سال است سابقه دارد و توانسته پول دربیاورد دعوت نمی‌کنند که بیاید در استارتاپ‌ها شرکت کند. دقیقاً همان حرفی که خانم دکتر زدند. ما باید مدل ایرانی را درست کنیم نه اینکه نقطه به نقطه کپی کاری انجام بدهیم. بحث این است که آن کاسب بازار توانسته که آن جنگ را از سر بگذراند، از آن بلبشوها و بحران‌ها به سلامت عبور کند و به یک محیط استیبل برسد. منِ امامی‌نژاد بارها شکست خوردم که فهمیدم پرسنل نباید زیاد کنم در این دو سال. تا آن جایی که می‌شود مدل Business partnership را اضافه کنم یعنی کسب و کارم را شریکی کنم، به جای اینکه هی نفر جدید بیاورم. البته دولت دوست دارد که من مرتب نیرو استخدام کنم اما آن طرف جواب حقوق و بیمه و مالیات را می‌دهد؟

من فکر می‌کنم اگر بخواهیم رشد بالایی را داشته باشیم باید ببینیم مثلاً یک شرکت از سال ۹۴ تا ۹۶ کجا رفته است؟ رفته با اپراتورها تعامل و کار کرده، با دولت تعامل کرده. رفته شرکت‌های دیگر را آورده. ما نمی‌توانیم صرفاً روی اعداد مانور بدهیم یا حتی سال را معیار قرار دهیم. در فرم‌های دانش‌بنیان از من پرسیده بودند شما چقدر فروختی؟ من فقط یک سال روی امنیت یک طرح دولتی کار می‌کردم. زمان زیادی را صرف کردم که سیستمم را پیاده‌سازی کنم، این‌ها کجا باید دیده شود؟ ما فقط نمی‌توانیم روی فروش دست بگذاریم. هنوز من نفروخته‌ام چون این چند سال داشتم بستر ارائه خدمات را آماده می‌کردم، بنابراین نیاز به ایجاد ارزیابی‌ها بر مبنای intellectual property است، یعنی هم بحث مالکیت‌های معنوی، هم مادی و هم عددهای اشتغال.

دکتر پریسا ریاحی: من فکر می‌کنم تا نپذیریم که موضوع به همه سازمان‌ها و نهادهای تخصصی ارتباط دارد و با هم هماهنگ جلو نرویم هیچ وقت در حوزه کارآفرینی به نتیجه نخواهیم رسید. الان بیشتر وقت‌ها وقتی از یک کارآفرین می‌پرسید بزرگ‌ترین مشکل شما چیست می‌گوید مشکل مالی. چرا؟ چون ما فکر می‌کنیم اگر پول داشته باشیم ایده‌مان حتماً به نتیجه می‌رسد.

پرویز کرمی: در صورتی که کارآفرین‌های واقعی و موفق کمتر مشکل مالی دارند و در ابتدا پول هم نمی‌خواهند. الان شرکت‌های نوآوری که در تهران هستند می‌گویند دولت (منظور قوانینی مزاحم) پایت را از سر راه ما بردار، ما ورود تو را نمی‌خواهیم. ببینید ما یک صندوق نوآوری و شکوفایی داریم با ۳هزار میلیارد بودجه اما مشکل آنها صرفاً پول نیست. انگشت اشاره آنها به سمت قوانین دست‌وپاگیر و مزاحم است، موضوع این است که قانون کسب‌وکار سال ۱۳۴۰، ۵۰، ۵۳ و جدیدترین قانون ۶۲ با فضای کسب‌وکار این شرکت‌ها همخوانی ندارد. اگر این شرکت‌ها بخواهند یک مجوز بگیرند از ۱۵ جا باید اجازه استعلام و مهر و امضا بگیرند.

«ایران»: خانم خاوازی! شما می‌خواستید نکته‌ای بگویید؟

مریم خاوازی: ما در سفرهای فصلی انجمن زنان کارآفرین به شهرستان‌ها و روستاها با هدف ترویج و توسعه کارآفرینی و انتقال تجربه و شناسایی زنان توانمند و کارآفرین بر اساس رسالتی که داریم نشست‌هایی را با زنان، دختران، دانشجویان و نوکارآفرینان منطقه برگزار می‌کنیم. واقعیت این است که غالباً از مسیر طولانی دریافت مجوز‌ها و تسهیلات، عدم آشنایی به قوانین کار و مالیات، عدم مشاوره در حوزه بازاریابی و فروش و..... گلایه دارند. در شرایط فعلی که کمبود نقدینگی از معضلات اساسی است طبیعی است که کارآفرینان هم نیاز به حمایت مالی دارند. آقای کرمی می‌فرمایند کارآفرینان واقعی و موفق اصلاً مشکل مالی ندارند و پول نمی‌خواهند. شاید در حوزه فناورانه به دلیل ارزانی فکر و نیروی انسانی و فرآیند تولید این‌گونه باشد. اما کارآفرینان واقعی و موفقی هستند که نیاز به حمایت مالی دارند. وقتی یک مجموعه در این رکود اقتصادی و کمبود نقدینگی با ۱۰ درصد سود، سال خود را به پایان می‌رساند - تازه جزو خوشبخت‌های حوزه کسب و کار محسوب می‌شود – آن وقت از بانک تسهیلات ۱۸ تا ۲۸ درصدی دریافت می‌کند یقیناً این کارآفرین نمی‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند. حالا خود را با کشورهای اسلامی مقایسه کنیم. سه سال پیش در یک کنفرانس بین‌المللی با حضور کارآفرین‌های کشورهای اسلامی نماینده مالزی از اکوسیستم کارآفرینی و نقش حمایتی و تسهیلگری دولتشان صحبت می‌کرد که در زمان ورشکستگی دولت با وام بلاعوض به کارآفرینان فرصت دوباره بلند شدن می‌دهد چرا که شکست جزو جدایی‌ناپذیر کارآفرینی است. حالا به خودمان نگاهی بیندازیم. کارآفرینانِ در معرض ورشکستگی و نابودی حمایت مالی که نمی‌شوند هیچ، برای تجربه‌های شکستشان گوش شنوا هم وجود ندارد.

(همچنین بخوانید: موانع بانکی تامین مالی استارت‌آپ‌ها)

«ایران»: شما می‌گویید وقتی مثلاً تاکسی اینترنتی می‌آید حواس‌مان به آژانس‌های سنتی هم باشد؟

دکتر پریسا ریاحی:  اساساً کار کارآفرینی ایجاد و تخریب بازار است. جلوی تخریب کارآفرینانه را نه می‌شود و نه باید گرفت. ما بحث سازمان کارآفرینی را هم مطرح کردیم و گفتیم حالا که نمی‌شود تصمیم گرفت که کدام دستگاه متولی باشد سازمان کارآفرینی به وجود بیاید.

مریم خاوازی: معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری که خوب عمل کرده بیاید در حوزه کارآفرینی مسئولیت این سازمان را بپذیرد.

پرویز کرمی: نه ما نمی‌پذیریم و مخالف شرکت‌داری در معاونت هستیم.

مریم خاوازی: چرا؟

پرویز کرمی: خب اینجا باز ما داریم دولتی فکر می‌کنیم. در موضوع تصدی‌گری به معاونت علمی رئیس جمهوری هر زمان که می‌گویند شما بیا متولی این بخش باش خودش را کنار می‌کشد چرا؟ چون کار معاونت، سیاست‌گذاری، حمایت، هدایت و بستر‌سازی است. دولت باید تسهیل‌گر، ناظر و حمایت‌کننده باشد. این - VC - Venture Capital (سرمایه گذار خطرپذیر) است که می‌گوید من پول دارم و نمی‌خواهم روی دلار و سکه و ارز ببرم، می‌برم پای طرح و طرحی فناورانه که ریسک دارد و در سود و زیانش هم شریک می‌شوم. اتفاقاً بحث وام‌های غیر ربایی و اصلاح نظام مالی و پولی هم این جا شکل می‌گیرد، چون بانک‌ها، هنوز VC نیستند.

دکتر پریسا ریاحی: VC زمانی شکل می‌گیرد که مردم وارد سرمایه‌گذاری شوند. اصل قضیه به فرهنگ مردم برمی‌گردد. اگر شما شاخص کارآفرینی فردی و نهادی را در محیط و اکوسیستم کارآفرینی ما در نظر بگیرید می‌بینید فرهنگ پشتیبانی کارآفرینی در کشور ما وجود ندارد.

«ایران»: جناب سلاح ورزی! آقای کرمی فرمودند شرکتی گفته ما حمایت تسهیلاتی نمی‌خواهیم، فقط با ما کاری نداشته باشید. شما این رخداد را در فعالان اتاق بازرگانی چطور می‌بینید؟

دکتر حسین سلاح ورزی: این یک واقعیت است. ما معضلی که در کشور داریم تعدد و تکثر مقررات و بار مقرراتی است که روی دوش کارآفرینان سنگینی می‌کند. توجه کنید که ما حدود ۱۱ هزار قانون و حدود ۱۸۰ هزار مقرره در کشور داریم و در این زمینه در دنیا اول هستیم. همین الان در دولت یازدهم یک جایی هست به عنوان کمیسیون ماده یک که قانون‌گذار در نظر گرفته روی تعرفه‌های واردات و صادرات کار کند. نماینده بخش خصوصی و جاهای مختلف هم هستند که روی حمایت از تولید و تنظیم بازار و تعرفه‌های بازرگانی کار می‌کند. این‌ها می‌نشینند دو سه ماه کار تحقیقی و جمعی می‌کنند آن وقت وزیر بزرگواری هست یک لیستی را می‌برد خانه مثلاً شب جمعه ساعت دو سه نصف شب می‌نشیند خط می‌زند که این عدد، این قدر بالا برود این یکی این قدر پایین. ما این‌ها را داریم. من اعتقادم این است، یکی از کارهای مهمی که در این مملکت می‌تواند صورت بگیرد همین نهضت مقررات زدایی است.

پرویز کرمی: پالایش را هم اضافه کنید.

دکتر حسین سلاح ورزی: بله درباره همین پالایش که شما فرمودید هفته گذشته قانونی در مجلس تصویب شد درباره قوانین منسوخ مالیاتی. البته من این را بگویم که این‌ها کار اتاق است. اتاق مطالعات تطبیقی و پیگیری می‌کند، به عنوان مثال کارهایی که در کره و انگلیس شده است. در انگلیس آمدند گفتند هر مقرره جدیدی که وضع می‌شود دو مقرره قبلی باید از دور خارج شود. ما در این مدت گام‌هایی در این زمینه برداشته‌ایم. در دو ماه گذشته معاون اول رئیس جمهوری در رابطه با ماده دو و سه قانون بهبود مؤثر محیط کسب و کار، بخشنامه‌ای صادر کرد که مطابق با آن هیچ دستگاهی نمی‌تواند بخشنامه و مقررات و دستورالعمل صادر کند مگر اینکه نظر تشکل تخصصی ذی‌ربطش را بگیرد. به هر حال این‌ها موضوعاتی بوده که پیگیری می‌شود اما مهم‌ترین معضل ما همچنان در فضای کسب و کار است. اشاره کردند به قانون ورشکستگی. در همه جای دنیا ورشکستگی یک موضوع معمول است. می‌گویند کارآفرین‌ها باید از تجارب شرکت‌های ورشکسته استفاده کنند. اصلاً این‌هایی که قابلیت رقابت ندارند باید خارج شوند. این یک موضوع جدی است که اتاق یک کمیته مشترک با قوه قضائیه تشکیل داده و به طور مرتب پیگیر است. یکی از مهم‌ترین مشکلات ما در شرکت‌های دانش‌بنیان بحث کپی رایت است، ضمن اینکه ما باز با پیگیری اتاق زمینه تصویب قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار را فراهم کردیم. پیش‌نویس این قانون توسط اتاق تهیه شده، این قانون خیلی جامع بود اما متأسفانه مصادف شد با روی کار آمدن دولت دهم که معتقد بودند اتاق بازرگانی، حزب ثروتمندان است و می‌خواهد در حاکمیت ورود کند بنابراین قانون را قلع و قمع کردند اما به هر حال آنچه باقی ماند، کف خواسته‌های ماست. ما در این قانون، شورای گفت‌و‌گو دولت و بخش خصوصی را داریم که به شناسایی و رفع قوانین مخل کسب و کار می‌پردازد، همچنین ماده ۷۶ قانون برنامه پنجم که در دائمی شدن برخی از احکام در قالب ماده ۱۲ نقش ایفا می‌کند و به نمایندگان سه قوه این اختیار داده شده که بنشینند و قوانین و مقررات مخل کسب و کار را شناسایی و رفع کنند. این موضوع در حال حاضر با حضور معاونین قوا دارد پیش می‌رود. من فکر می‌کنم یکی از راهکارهایی که لازم است ما برای حمایت از کارآفرینی انجام دهیم کاهش بار مقرراتی است.

(همچنین بخوانید: قوانین دست‌وپاگیر برای استارت‌آپ‌ها، به زیان آینده اقتصادی کشور است)

دکتر پریسا ریاحی: من یک سؤال دارم و می‌خواهم از منظر اکوسیستمی بپرسم. شکی در اینکه محیط کسب و کار باید اصلاح شود نیست، ولی حالا فرض کنید محیط کسب و کار عالی شد، اگر این محیط عالی، بازیگر نداشته باشد چه؟ آیا واقعاً کارآفرینی اتفاق می‌افتد؟

دکتر حسین سلاح ورزی: نه.

دکتر پریسا ریاحی: می‌خواهم عرض کنم این یک بخش قضیه است که دولت و بخش خصوصی بیایند روی محیط کسب و کار، کار کنند. مشکل من جای دیگری است. من می‌گویم ذخیره افراد ما به عنوان بازیگران اکوسیستم کارآفرینی کجاست؟

دکتر حسین سلاح ورزی: پیشنهاد مشخص شما چیست؟

دکتر پریسا ریاحی: پیشنهاد من این است که دولت در گام اول سیاست کارآفرینی را به عنوان یکی از اولویت‌های خودش بداند. و به حساب آورد.

«ایران»: منظورتان تربیت کارآفرین است؟

دکتر پریسا ریاحی: دقیقاً! توانمندسازی آدم‌ها. شما نگاه کنید به ۲۰ سال گذشته. الان ۲۰ سالی می‌شود از زمانی که بحث کارآفرینی وارد ادبیات ما شد. اگر آن زمان توجه کافی به سیاست کارآفرینی کرده بودیم الان معضل بیکاری را به این صورت نداشتیم.

دکتر حسین سلاح ورزی: تشویق و ترغیب را چطور باید اجرا کرد؟

دکتر پریسا ریاحی: من کارآفرینی را رفتاری می‌دانم که باید در آدم‌ها نهادینه شود. حتی در من دولتی یعنی من که کارمند دولت هستم باید کارآفرین نهادی باشم که بتوانم نهادها را تغییر دهم و سیاستگذاری درستی انجام بدهم. پس موضوع فقط به بخش خصوصی و اقتصاد برنمی‌گردد، من این موضوع را مثل سوادآموزی می‌بینم و از این منظر نگاه می‌کنم: شما آموزش ابتدایی اجباری برای تمام افراد دارید. چرا؟ به این امید که یک زمانی دانشمندانی داشته باشید که تولید علم و فناوری کنند و اقتصاد کشور را بچرخانند. ما این را به عنوان یک اصل در قانون اساسی پذیرفته‌ایم، دولت هم روی سیاست‌های آموزش رسمی تمرکز می‌کند و آن را جلو می‌برد. البته شاید یکی بپرسد چرا بحث کارآفرینی نیاز ضروری جامعه است؟ برای اینکه مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی هر دو را راحت‌تر حل می‌کند. اما پرسش این است که چرا به این موضوع ریشه‌ای بها نمی‌دهیم؟ ما با کمک سازمان‌های مختلف سند اولیه‌ای هم تهیه کرده‌ایم که بر آموزش و ترویج کارآفرینی تمرکز دارد.

من برخی معضل‌ها را در برخوردهایی که با کارآفرین‌ها داشتم سؤال کردم. معضل اصلی ایده است، تفکر و نوآوری است. طبق گزارش رقابت پذیری، کشور ما در شاخص نوآوری از میان ۱۳۶ کشور، رتبه ۸۹ را دارد. در جذب فناوری ۱۲۴ هستیم. در رتبه آمادگی فناوری ۹۷ هستیم، یعنی همه زیر متوسط جهانی. در این شرایط فرض کنید ما آمدیم و مقررات‌زدایی هم کردیم، نوآوران را از کجا می‌خواهیم بیاوریم؟ روی آدم‌ها باید کار کنیم. در آموزش و پرورش از کوچک‌ترین فرد جامعه باید سرمایه‌گذاری کنیم تا بیاید بالا.

سید محمد امامی نژاد: من اجازه می‌خواهم کمی علمی‌تر صحبت کنم. محتواهای کارآفرینی نشان می‌دهد پیش نیاز رشد اقتصاد کشور، اشتغال است. پیش نیاز اشتغال؟ توسعه کارآفرینی. پیش نیاز توسعه کارآفرینی چیه؟ توسعه انواع کسب و کار. پیش نیاز کسب و کار؟ برقراری محیط مناسب با فضای کسب و کار. پیش نیاز محیط کسب و کار چیه؟ تعریف فرصت‌های کسب و کار. پیش نیاز فرصت چیه؟ تعیین استراتژی. این تکه را دولت باید ورود کند، یعنی استراتژی توسعه را بنویسد. از طرف دیگر شما می‌بینید خانواده بخش مهمی برای تربیت کارآفرین است. مهم است که ما رئیس جمهوری کارآفرین داشته باشیم. من از فرانسه مثال می‌زنم. یک اقتصاددان و کارآفرین را گذاشته‌اند بر مسند ریاست جمهوری، برای اینکه او گره‌های اقتصادی را حس کرده است. مدرسه هم بسیار مهم است. چقدر در مدرسه‌های ما درباره کارآفرینی صحبت می‌شود؟  یک محتوای کارآفرینی کشورها را از حیث استراتژی کارآفرینی با هم مقایسه کرده است. در تایوان و سنگاپور بیشتر روی - SME -Small & Medium Enterprises (بنگاه‌های کوچک و متوسط) کار می‌کنند به خاطر اینکه ماهیت آن کشورها چنین رویه‌ای را می‌پذیرد. در کره و ژاپن روی کسب و کارهای بزرگ متمرکز هستند، برای اینکه تعهد و روحیه تیم ورکینگ دارند. در روسیه، هند و چین دولت دارد توسعه متمرکز را دنبال می‌کند، مدل امریکا مختلط است و همه را دارد پشتیبانی می‌کند. پس ما باید ببینیم که خوراک ما در ایران چیست و کدام یک از این‌ها را ما باید در ایران شروع کنیم. مختلط را باید شروع کنیم؟ کسب و کار کوچک یا بزرگ؟ یا متمرکز دولتی را؟

دکتر حسین سلاح ورزی: من نکته‌ای در رابطه با آموزش می‌خواهم بگویم. من یادم است دولت اصلاحات سال ۸۳ یا ۸۴ در دانشگاه «طرح کاراد» را اجرا کرد، بعد سیلابس - درس نامه‌ای - که به دانشگاه می‌آوردند و می‌خواستند با آن کارآفرین تربیت کنند، حداکثر این بود که چه جور یک بیزینس پلن بنویسید؟ قوانین ما در حوزه کسب و کار مثل مالکیت معنوی چیه؟ تأمین اجتماعی همین طور. اما شما نگاه کنید در هیچ کجای دنیا این جوری نیست. ببینید دو سه ویژگی در افراد کارآفرین وجود دارد. می‌گوییم خلاقیت، نوآوری و ریسک‌پذیری اما هیچ کجا نمی‌رویم روی این قضیه.

من عرضم این است که ما در بحث آموزش در دانشگاه همه دانشجوهایمان عادت به کار روتین دارند. اگر می‌خواهند بیزینس پلن را هم بنویسند سراغ چیزهای موجود و روتین می‌روند. ما به آنها یاد نداده‌ایم که فکر کنید روش خلاقانه برای حل مسائل پیدا کنید. من اعتقادم این است که ما دنبال آموزش‌هایی از این سبک باشیم.

دکتر پریسا ریاحی: کشور استرالیا رتبه هفتم کارآفرینی در دنیا را دارد. یعنی اکوسیستم کارآفرینی پویا و مناسبی دارد. قاعدتاً اگر اکوسیستم پویا باشد پس مداخله دولت باید حداقلی باشد و اجازه دهد که اکوسیستم خودش جلو برود با این حال، استرالیا یک ایالت کوچک به نام تاسمانی دارد که ۵۰۰ هزار نفر بیشتر جمعیت ندارد. این ایالت از سال ۲۰۱۶ یک برنامه چهارساله برای آموزش و پرورش کارآفرین را شروع کرده و بحث‌های شتابدهندگی و مشاوره و غیره را نیز دنبال می‌کند. حدود دو میلیارد دلار برای این برنامه بودجه گذاشته. توجه می‌کنید؟ اگر سرانه حساب کنید می‌شود سالانه به ازای هر نفر ۱۰۰۰ دلار که با توجه به اینکه سرانه GDP -تولید ناخالص داخلی - استرالیا ۴۰ هزار دلار است، می‌شود یک چهلم. اگر همین نسبت را برای ایران حساب کنید ما باید چیزی حدود ۱۰۰ دلار به ازای هر نفر بودجه بگذاریم، یعنی بودجه‌ای حدود ۲۸ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان در سال برای آموزش کارآفرینی و توانمندسازی. در حالی که سر جمع برای همه دستگاه‌ها در سال ۹۶ ، کمتر از ۲۰۰ میلیارد بودجه گذاشته‌ایم.

پرویز کرمی:  ما یک بازار بزرگ ۸۰ میلیونی هستیم. علی بابا و آمازون صبر نمی‌کنند تا مثلاً فلان سایت اینترنتی ما بزرگ شود. ما باید کمک کنیم. خانم خاوازی گفتند کسب و کارهای سنتی را باید داشته باشیم، نکته درستی است اما اگر این کسب و کارها باشد و ما به نوآوری و فناوری توجه نکنیم دولت تا کی می‌تواند ایران خودرو و سایپا را نگه دارد؟

ما باید به بازیگران این زیست بوم توجه کنیم. ببینید VC در فرهنگ ما بوده، حالا اسمش عوض شده است. ما بُنه و همیاری و وقف را در جامعه روستایی داشتیم اما همین‌ها وقتی در جامعه شهری آمده گره خورده با چالش‌های این نوع زندگی و بانک‌ها به ناقص‌ترین شکل ممکن اجرا شده است. پس اینجا هم باید به نوآوری توجه کنیم. اگر نکنیم فین تک‌ها دارند می‌آیند و بانک‌های بزرگ را کنار می‌زنند و این جا دولت اصطلاحاً نمی‌تواند نقش Buffer - ضربه گیر - را داشته باشد.

از طرف دیگر فرهنگ‌سازی و ترویج باید در دستور کار دولت باشد که شروع شده است. تسهیلگری، نظارت و بسترسازی کار دولت است. اگر ایشان با شوق و ذوق پلتفرم نرم‌افزاری خودشان را به من توضیح می‌دهند به دلیل این است که بستر زیرساخت اینترنت آماده شده وگرنه مثلاً ایده برخی از برندهای کسب‌وکار اینترنتی  تا دیروز هم بود اما نمی‌توانست اجرا شود. تحریک تقاضا و ایجاد بازار جدید حتماً کار دولت است و بیشتر از این باید به فکر باشد. اما من در یک جمله بگویم تغییر شروع شده است.

مریم خاوازی: به یک نمونه اشاره می‌کنم. دو سال پیش در کنفرانس بین‌المللی کارآفرینی بازدیدی از علی بابا در هانگزو داشتیم. یکی از آرزوهایم بازدید از این سایت بود. عصرانه در کافی شاپ خارج از مجموعه پذیرایی شدیم. در کافی شاپ بچه‌های مهدکودک از میهمان‌های حاضر به شیوه دلخواه براساس توانایی‌شان پذیرایی می‌کردند، به کودکان نحوه پذیرایی دیکته نشده بود. شگفت که همین اتفاق ساده چه خلاقیت‌هایی را رقم می‌زد و بعد از این سفر یکی از خانم‌های انجمن، این تفکر را در مهدکودکش پیاده‌سازی کرد. در این چند سال یکی از پیشنهادهای ما به دانشکده‌های مرتبط، خلق ایده و اجرای آن توسط دانشجویان بوده که منتج به ایجاد یک کسب وکار شود، چون خیلی فرق می‌کند کسی که فقط مشتی تئوری خوانده با کسی که با پوست و گوشت فضای کسب و کار را لمس کرده (این دو لازم و ملزوم هم هستند) یا انجمن تورهای بازدید از کسب و کار بانوان را برگزار می‌کند تا دانشجویان دختر بر باور امید و موفقیت خود مهر تأیید بزنند که خواستن توانستن است. من این نقد را هم داشته باشم که دولت‌های ما در تمام این سال‌ها شعارزده بوده‌اند و متأسفانه خود ما هم دچار شعارزدگی شده‌ایم. منِ خاوازی هم شعارزده‌ام. من خوب حرف می‌زنم اما ممکن است خوب عمل نکنم. این یکی از دردهای جامعه ماست. باید به اصلاح خود و جامعه‌مان بپردازیم تا از توسعه کشورمان بهره ببریم ما فعلاً هر کدام در قواره شبه جزیره خود مشغول به‌کاری هستیم.

هنوز آماری از کارآفرینان کشور در دست نیست. کار پیچیده‌ای هم نیست. یک وزارتخانه باید بانی شود یا اتاق بازرگانی، اگر ما به این اطلس برسیم یک گام برای اینکه هر کس در جزیره خودش دست و پا نزد نزدیک‌تر شده‌ایم.

«ایران»: به عنوان جمع‌بندی مباحث، چشم‌انداز و افق آینده کارآفرین را چطور می‌بینید؟

دکتر حسین سلاح ورزی: من هم معتقدم تغییر آغاز شده است. چشم انداز، امیدوارکننده و مثبت است منتها در شاخص‌ها و پارامترهای حیاتی و ضروری اکوسیستم کارآفرینی باید هم بخش خصوصی و هم اجزای حاکمیت ورود کنند و این مسئولیت فقط شامل حال دولت هم نیست. همین بحث ورشکستگی و کپی‌رایت جزو وظایف قوه قضائیه و مجلس است. از طرفی شما نگاه کنید قانون تجارت ما به زمان رضاشاه برمی‌گردد و همین طور دارد استفاده می‌شود. به نظر می‌رسد در اجزای حاکمیت ما باید اجماعی به وجود بیاید و نهضتی راه بیفتد که این شاخص‌ها را بتوانیم تسهیل و تقویت کنیم.

دکتر پریسا ریاحی: به نظرم تا زمانی که سیاست‌های کارآفرینی در اولویت و دستور کار حاکمیت قرار نگیرد تغییرات بسیار جزئی و راه سختی جلوی پایمان خواهد بود. من فکر می‌کنم سیاست‌ها در سه سطح فردی، بنگاه‌ها و محیط باید پیش‌بینی شود. ما این مسیر را شروع کرده‌ایم و اول راه هستیم و واقعاً کمک خیلی‌ها لازم است، بیشتر از همه بخش خصوصی، چون بخش خصوصی است که می‌تواند کارآفرینی را جلو ببرد و دولت صرفاً در این باره می‌تواند تسهیلگر باشد. البته دولت باید بداند چطور این کار را بکند، مسلماً تخصیص منابع از طرف دولت برای این امر حیاتی است چون بدون بودجه کسی نمی‌تواند کاری انجام دهد.

پرویز کرمی: من حرف‌هایم را با امید جمع‌بندی می‌کنم. ببینید ما یک درصد جمعیت دنیا را داریم. به طور مثال گردش مالی حوزه‌ آی.تی و تولید محتوای دیجیتال برای فضای وب حدود ۳۵ میلیارد یورو است. اگر ما براساس میزان جمعیت خودمان یک درصد این ۳۵ میلیارد یورو را برای ایران جذب کنیم چیزی حدود ۱۴۵ هزار میلیارد تومان خواهد بود. اپراتورها و برخی از شرکت‌ها تازه توانسته‌اند چیزی حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان را کسب کنند. ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در این حوزه فضا و بازار برای کار وجود دارد. همچنان که عرض کردم تغییر شروع شده است. در بطن همین تغییرات نگاه کنید اگر سازمان یا ساختار دولتی قرار بود این کار را انجام بدهد، ساختمان‌های عریض و طویلی باید ساخته می‌شد و آدم‌های دیگری استخدام می‌شدند اما دیگر نیازی به این کارها نیست، چون جوان‌های با انگیزه و نخبه پای کار‌ آمده‌اند و اگر یک مقدار تسهیلگری و حمایت شود فرصت‌های بزرگی ایجاد می‌کنند.

سید محمد امامی نژاد: گر آسمان مکدر، گر زمین بایر است، جرم من است گردن به حکم مشیت نهاده‌ایم. من باید از خودم شروع کنم. اگر همه ما از خودمان شروع کنیم، وضع مملکت خیلی بهتر از این می‌شود. ما فرصت جوها بالاخره راه را پیدا می‌کنیم اما لازم است که دستگاه‌های حاکمیتی به ما اعتماد کنند، به مجموعه‌های کوچک اما نوآورانه. البته بخش خصوصی ما این ایراد را دارد که عموماً به سود نگاه کوتاه مدتی دارد. ما نمی‌آییم درخت گردو بکاریم.

«ایران»: صیفی کار شده‌ایم.

سید محمد امامی نژاد: بله بیشتر صیفی‌کاری است. دنبال سودهای کوتاه مدت هستیم ولی بسط و زنجیره‌ای کردن کسب و کار با بازیگران اصلی صنعت می‌تواند قوام و دوام آن کسب و کار را تضمین کند.

مریم خاوازی: من فکر می‌کنم هیچ چیزی نمی‌تواند کارآفرین را خاموش کند. من به این شعار اعتقاد دارم که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست. فصل مشترک زندگی کارآفرین‌ها این است که آنها در شرایط دشوار و بحرانی به بار نشسته‌اند، با این همه این اتفاق نافی تسهیلگری نیست. حاکمیت هم باید کار خود را انجام دهد چو ما گاهی دست و پای بخش خصوصی را می‌بندیم و می‌اندازیم‌شان توی آب تا شنا کنند چون جو غالب در دستگاه‌های ما مدیریت سلیقه‌ای است، نمی‌خواهم بگویم سیاست تعمدی دولت این است اما خوب این اتفاقی است که می‌افتد.

(همچنین بخوانید: در اهمیت حفاظت از نهال دانش‌بنیان)

برچسب‌ها: استارت‌آپ‌پرویز کرمیمیزگردامامی‌نژادپریسا ریاحیسلاح‌ورزیمریم خاوازیstartupقوانین
به اشتراک بگذارید: تلگرام توییتر لینکدین لینک کوتاه:

درباره تحریریه نوپانا

نوپانا وب‌سایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیست‌بوم کسب‌و‌کارهای نوپا و کارآفرینی است. این وب‌سایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیست‌بوم استارت‌آپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینه‌های مربوطه فعالیت می‌کند.