مهم‌ترین دلیل مرگ ایده‌های خوب استارت‌آپی

«غرور اختراع» یکی از رایج‌ترین دلایل مرگ ایده‌های خوب است، قبل از آن که فرصت رشد به آنها داده شود.

نوپانا: پاسخ کوتاه برای این سوال این است: چون نمی‌دانیم ایده ارزش دنبال کردن را دارد یا نه. هیچ‌وقت نمی‌توان مطمئن بود که محصول یا خدمت جدید ما بالاخره به موفقیت می‌رسد یا نه. اگر می‌شد این را با قطعیت دانست، دیگر نیازی به زحمت ساخت یک کارخانه، نوشتن کد یا ثبت محصول خود نبود. چون آن‌وقت راحت می‌توانستید بازنشسته شوید و فقط سود سهام خود را بگیرید. پس روشن است که آینده را نمی‌توان پیش‌بینی کرد.

به گزارش نوپانا، با این‌که این پاسخ کمی تلخ است، اما حقیقت دارد. مشخص است که انجام تحقیق برای فراتر رفتن از حد حدس‌وگمان ضروری است. به طور مشابه، باید از مشتریان احتمالی خود بپرسید چه چیزی لازم دارند (این خیلی مهم‌تر است) تا بهتر از خودشان بتوانید نیازهای آتی آنها را پیش‌بینی کنید. ولی فهمیدن این‌که بازار به کدام سو خواهد رفت و کدام طرف را رها خواهد کرد، آسان نیست. شرکت‌های بزرگی با بودجه‌های عظیم، محصولات و خدماتی را ارائه می‌دهند که وقتی پایشان به بازار می‌رسد، با بی‌اعتنایی روبرو می‌شوند. اگر آن‌ها نمی‌توانند نتیجه‌ کار را پیش‌بینی کنند، کسی که بدون تجربه قبلی می‌خواد کسب‌وکارش را آغاز کند چه شانسی خواهد داشت؟

من به یک نکته‌ ارزشمند پی برده‌ام: به جای فکر کردن به این‌که ایده‌ای ارزش دنبال کردن را دارد یا نه، به آن به شکل آزمایشی نگاه کنید که ارزش انجام را دارد. با این‌که تفاوت میان این دو چشمگیر نیست، اما روش دوم به شما اجازه می‌دهد دیدگاهی قدرتمند برای ساخت نمونه‌ اولیه، فرستادن آن به بازار، جمع‌آوری داده و تحلیل فوری به وجود بیاورید. شاید از آن هم مهم‌تر این است که به شکل ناسالم خود را درگیر ایده‌ای نکنید. ما معمولا ایده‌هایمان را به چشم فرزندانمان می‌بینیم و نمی‌توانیم از آن‌ها دست بکشیم، اما بازار این فرزندان را رد می‌کند و این مسئله بسیار دردناک است.

اما آزمایش یک تلاش موقتی است تا به ما نشان دهد فکرمان به نتیجه می‌رسد یا نه. هیچ آزمایشی واقعا شکست نمی‌خورد. اگر آزمایش درست ساختاربندی شده باشد، می‌تواند به ما نشان دهد که پیش‌فرض آن درست یا غلط است. اگر نشان دهنده‌ درستی باشد، یعنی مسیر ما می‌تواند به نتیجه برسد. اگر نشان دهنده‌ غلطی باشد، شاید لازم باشد جهت را عوض کنیم یا مسیر را کمی اصلاح کنیم. اما در مورد ایده نمی‌توان این‌قدر راحت تصمیم‌گیری کرد. در مورد ایده، یکی از این دو حرف را به خودمان می‌گوییم: واکنش اول این است که بگوییم ایده‌ام جواب نمی‌دهد. این کار از دست من بر نمی‌آید. واکنش بعدی که خطرناک‌تر هم هست، این است که بگوییم بازار متوجه نمی‌شود. من به صرف زمان و پول ادامه می‌دهم تا اشتباه بازار را ثابت کنم.

وقتی دانشجوی MBA در هاروارد بودم، استادی داشتم که می‌گفت «غرور اختراع» یکی از رایج‌ترین دلایل مرگ ایده‌های خوب است، قبل از آن که فرصت رشد به آنها داده شود. اگر سعی کنید به اجبار محصولی با ویژگی الف را به مشتری بدهید، در صورتی که مشتری همان محصول را با ویژگی ب می‌خواهد، شکست می‌خورید. شکست می‌خورید چون نمی‌توانید با سختی جواب منفی شنیدن کنار بیایید یا چون کسی  در گاراژ بغلی محصول را بر می‌دارد و با ارائه‌ ویژگی ب، سهم بازاری را که می‌توانست مال شما باشد، از آن خود می‌کند. اگر مسیر پیش‌روی خود را به چشم یک آزمایش ببینید تا ایده‌ای که باید از آن محافظت شود، به دام غرور نمی‌افتید و احتمال این‌که به جایی برسید و بتوانید نبوغ خود را با خواست بازار هماهنگ کنید، بیشتر می‌شود.

همچنین بخوانید: ۴ مسیر ایده‌یابی کسب‌وکار نوآورانه)